صبحانه پرس-سرویس اجتماعی- برای رفتن به سرکار ناچار است، فرزندش را از صبح تا هنگام برگشت از سرکار به مهدکودک بسپارد.مهدهایی که با ستارههای مختلف و قیمتهای متفاوت سعی در جذب مشتری دارند و مدعی ارائه آموزشهای مختلف به کودکان هستند.
تا چند سال قبل، مهدکودکها به روش بازی و آموزش اداره میشدند اما این روزها، مدیران مهدهای کودک مدعی استفاده از روشهای روانشناسی همچون مونتهسوری هستند و به محض رواج این متد در میان مهدهای کودک، در اغلب تبلیغات شاهد استفاده از روش مونتهسوری بودیم به گونهای که در تبلیغات برخی مهدها آمده است: مهدکودک... به روش مونتهسوری تعداد محدودی کودک پذیرش میکند برای تعیین وقت مصاحبه تماس بگیرید.
اما آموزشهای ارائه شده در مهدهای کودک تا چه اندازه قادر به توانمندسازی کودکان است و اساساً مهدهای کودک تا چه اندازه براساس محتوای آموزشی مشخص فعالیت میکنند؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی براساس گزارشهای واصله از سوی مردم در رابطه با نارضایتی از شیوه فعالیت مهدهای کودک، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان را مسئول بررسی و رصد وضعیت مهدها کرد تا گزارش مربوط به آن در جلسه شورای عالی بررسی شود.
بدین منظور با فرشته روح افزا معاون شورای فرهنگی و اجتماعی زنان به گفتوگو پرداختیم.
فرشته روحافزا معاون شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در رابطه با وضعیت مهدهای کودک اظهار کرد: مهدهای کودک صرفاً به محلی برای نگهداری کودکان تبدیل شدهاند در حالیکه یادگیری کودک از بدو تولد آغاز شده و آموزش او تا سن هفت سال اهمیت بسیاری دارد.
وی افزود: در برخی از مهدها شاهد پخش موزیکهای تند هستیم که ارتعاشات آن به ویژه تا سن سه سال اثرات مخربی بر روی شنوایی دارد.استفاده از ارگ و موسیقیهای تند و بلند در مهدها جایز نیست چرا که آهنگهای بلند و نامناسب سن کودک، اثرات منفی بر سلامت جسمی و روانی دارد و حتی میتواند قدرت تمرکز را کاهش دهد یا باعث بیشفعالی او شود.
معاون شورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت: تصویری که هماکنون مادران از مهدکودک در ذهن خود دارند با واقعیتهای موجود متفاوت است. مادر تصور میکند که اگر کودک خود را به مهدکودک بفرستد اجتماعی شده و راحتتربه مدرسه میرود، تصور میکند فرزندش در مهدکودک کار دسته جمعی و گروهی را میآموزد اما واقعیت این است که آموزشهای ارائه شده در مهدها بسیار سطحی است و کودک در نهایت چند شعر یا رقص را میآموزد.
مشروح این گفتوگو بدین شرح است:
وضعیت حاکم بر مهدهای کودک در رصد صورت گرفته از فعالیت آنها چگونه ارزیابی شد؟
بیش از 5 سال است که دررابطه با اداره مهدکودکها تحت نظر یک نهاد دارای صلاحیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به بحث و گفتوگو مشغول هستیم چرا که سازمان بهزیستی توانایی اداره مناسب مهدکودکها را ندارد.
**مهدها به محلی برای نگهداری کودک تا بازگشت والدین تبدیل شدهاند
مسئولان بهزیستی در جلسات مختلف اعلام کردند صرفاً از کودکان در مهدها نگهداری میشود در حالیکه باید توجه داشت یادگیری از بدو تولد آغاز میشود و آموزش کودک تا سن هفت سالگی اهمیت بسیاری دارد. آموزش نامناسب و گاه غلط اثرات منفی بسیاری بر روی کودک دارد و هماکنون آموزشهای نامناسب ارائه شده در مهدکودکها یکی از آفتهاست.
با در نظر گرفتن حس عاطفی کودکان مهدها برای رشد عاطفی کودک برنامهای ندارند و حتی با اجرای برنامههای غلط این حس از بین میرود. آموزش مستقیم به کودک از مهمترین اشتباهات در این سنین است. آموزش باید در خلال بازی باشد و کودک به طور غیرمستقیم برداشتهای خود را انجام دهد و رشد یابد. خلاصه کردن آموزش ها به شکل مستقیم سبب لطمه به کودک میشود بدین ترتیب در بعضی مهد کودکها، این ضعفها سبب تربیت کودکان تابع و بدون خلاقیت میشود.
** اثرات مخرب موسیقیهای تند، بلند و نامناسب بر جسم و روان کودک
چه آموزشهایی در مهدها ارائه میشود که معتقد به مفید نبودن و اثرات مخرب آن هستید؟
در برخی از مهدها شاهد پخش موزیکهای تُند هستیم که ارتعاشات آن به ویژه تا سن سه سالگی اثرات مخربی بر شنوایی کودک دارد. در کشورهای خارجی مربیان مهدکودک برای به خلاقیت ذهن و اندیشه کودکان آموزش دیدهاند به عنوان مثال با رنگ آمیزی و طرحهایی که کودک از طبیعت کپی میکند مهارت ذهن و فکر او را افزایش میدهند.
استفاده از ارگ و موسیقیهای تند و بلند در مهدکودک جایز نیست چرا که آهنگهای بلند و نامناسب با سن کودک، اثرات منفی بر سلامت جسمی و روانی او دارد و حتی میتواند قدرت تمرکز را کاهش دهد.
این سوال مطرح است، چرا مهدهای کودک برای ایجاد شادی بین کودکان از صداهای بلند و موسیقیهای نامناسب سن آنها استفاده میکنند و از نواهای ملایم و حساب شده استفاده نمیشود؟ استفاده از موسیقی طبق چه برنامه و اصولی است و آیا قالب مشخصی برای آن تعریف شده است؟استفاده از موسیقی باید هدفمند و متناسب با سن کودکان باشد حتی میتوان از موسیقی برای آموزش به کودک از جمله آموزش ریاضی استفاده کرد. موسیقیهای تند حتی میتواند منجر به تحریکات فرهنگی نامتعادل و بیش فعالی کودک شود.
سن آموزش و تربیت در اسلام به سه دوره هفت ساله تقسیم میشود ولی متاسفانه در تربیت فرزندانمان به آن توجه نداریم و هماکنون مهدهای کودک ما به روش مونتهسوری که مبتنی بر تجربهگرایی و یک روش غربی است، اداره میشوند این روش در دنیا منسوخ شده است و حتی در کپی کردن از غرب نیز با تأخیر مواجه هستیم.
** تصویر ذهنی مادران از مهدکودک با واقعیتهای موجود متفاوت است
برخی مادارن معتقدند که اگر فرزندشان به مهدکودک برود، اجتماعی شده و برای رفتن به مدرسه با مشکلی مواجه نمیشود، این تصور تا چه اندازه صحیح است؟
تصویری که هماکنون مادران از مهدکودک در ذهن خود دارند با واقعیتهای موجود متفاوت است. مادر تصور میکند که اگر کودک خود را به مهدکودک بفرستد، او اجتماعی شده و آسانتر به مدرسه میرود، مادر این تصور را دارد که فرزندش در مهدکودک کار دسته جمعی و گروهی را میآموزد اما واقعیت این است که آموزشهای ارائه شده در مهدها بسیار سطحی است و کودک در نهایت چند شعر یا رقص را میآموزد.
در حقیقت بازده مهدکودکها آنچه تصور میکنیم، نیست چون آموزشهای ارائه شده استاندارد نیست. حال این سوال مطرح میشود که در مهدها، کودکان چه میآموزند؟ آیا مهارت دست ورزی و خلاقیت را فرامیگیرند؟ آیا در تعامل و ارتباطات جمعی توانمند میشوند؟
برخی از مهدهای کودک مدعی آموزش زبان انگلیسی به کودکان هستند اما چند درصد از کودکان با این آموزشها توانمند شده و قدرت مکالمه به زبان انگلیسی را پیدا میکنند؟به جرئت میتوان مدعی شد که کمتر از 5 درصد کودکان به این توانمندی دست مییابند.
هماکنون مهدهایکودک در کشور برنامه آموزشی مشخصی ندارند و خود نیز به این مسئله اعتراف داشته و تقاضا دارند متخصصان برای آنها برنامه آموزشی طراحی کنند.مهدها استاندادهای لازم در بحث آموزش را ندارند. کدام مادر است که تمایل ندارد ذهن فرزندش جست وجوگر شود؟آیا آموزشهای ارائه شده در مهدها افزایش تمرکز و قدرت خلاقیت کودک را منجر میشوند؟ باید گفت که هماکنون در مهدها کودکان بی هدف و صرفاً با هدف گذراندن زمان تا آمدن پدر و مادر نگهداری میشوند.
** کودکان در مهدها بیهدف تا زمان رسیدن پدر و مادر نگه داشته میشوند
بهزیستی در بحث نظارت و اداره مهدهای کودک چگونه اقدام میکند؟
در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان معتقدیم که آموزش و پرورش باید متولی مهدهای کودک در کشور باشد. شاید این موضوع مطرح شود که این نهاد در آموزش دانشآموزان نیز توانمند عمل نکرده است اما باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد. بهزیستی بر استاندارد ساختمان، نظافت و نحوه نگه داری کودکان در مهدها نظارت دارد در حالیکه مسئله اصلی بحث آموزش است.
مهدکودکها نه تنها آموزش مفیدی ارائه نمیدهند بلکه موارد نادرست را جایگزین میکنند.آموزشهای بی ربط که به هیچ عنوان کودک را برای ورود به دبستان توانمند نکرده و حتی دوگانگی آموزشی ایجاد میکند.
از سوی دیگر شاهد هستیم یونیسف برای مربیان مهدهای کودک و توانمندسازی آنها دورههای آموزشی دارد، چرا چنین دورههایی را برای کشورهای اروپایی برگزار نمیکنند و چرا آنها از طرحهای یونیسف استفاده نمیکنند؟سازمان بهزیستی همکاری تنگاتنگی با سازمان ملل دارد و 8 هزار مهدروستا در کشور داریم که توسط یونیسف برای آنها برنامهریزی میشود.
یکی از ترفندهای سازمان ملل برای رخنه به یک کشور بهرهمندی از خلأهای آموزش کودکان است و هماکنون با ایجاد مهدروستاها در حال برنامهریزی برای کودکان روستایی هستند.
شورای فرهنگی و اجتماعی زنان با دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال 85 بررسی مهدهای کودک را به صورت جدی آغاز کرد چرا که نسبت به وضعیت نامناسب مهدهای کودک گزارشها و نارضایتیهای متعددی از سوی خانوادهها اعلام شده بود.
معتقدیم نهادی باید متولی نظارت بر مهدهای کودک باشد که بحث آموزش و پرورش را دنبال میکند و بند دوم سیاستهای ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش بر ارتقای جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیتی اشاره دارد به همین دلیل معتقدیم که مسئولیت باید به آموزش و پرورش واگذار شود.
بهزیستی میگوید چون اعطای مجوز تأسیس مهدکودکها بر عهده این سازمان است بنابراین نظارت را نیز باید برعهده بگیرد اما این نگرش صحیح نیست چرا که بهزیستی در عملکرد خود ثبات کرده در بحث نظارت و اداره مهدهای کودک موفق نبوده است.