این پارک خلوتگاه من است، دقایقی قبل داخل فضای سبز نشسته بودم که ناگهان سارق خشنی به طرفم آمد و چاقویی را روی گردنم گذاشت، او از من خواست لباسهایم را دربیاورم اما هر چه گریه کردم فایده نداشت ...
حدود ساعت 23 چهاردهم مرداد سال جاری خبر دستگیری سارق زورگیری در خیابان رسالت بالاتر از پل نیلوفر داخل پارک آزادگان از سوی مرکز فوریتهای پلیسی 110 به مأموران کلانتری 103 گاندی اعلام شد.
دقایقی بعد تیمی از مأموران انتظامی در محل اعلام خبر حاضر شدند و مرد جوانی در اظهاراتش به آنها گفت: ساعتی قبل همراه خانواده برای تفریح به پارک آمدیم، مشغول استراحت بودیم که ناگهان از دور فریاد کمک خواستن پسر جوانی را شنیدم، در همین حین مرد درشت‌‌‌اندامی را دیدم که در حال فرار بود و پسر جوانی در حالیکه پیراهن بر تن نداشت از داخل تاریکی فضای سبز بیرون آمد و گفت توسط مرد درشت‌اندام مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته است، من نیز سریعاً به دنبال مرد جوان دویدم اما ناگهان سارق زورگیر با چاقو به سمتم حمله‌ور شد و مرا از ناحیه پا زخمی کرد، سرانجام پس از زد و خورد با سارق خشن موفق به زمین‌گیر کردن وی شدم.
پسر هجده ساله نیز در اظهاراتش به مأموران گفت: داخل فضای تاریک پارک نشسته بودم که ناگهان سارق زورگیر به من نزدیک شد و با تهدید چاقو از من زورگیری کرد، سارق خشن تلفن همراهم را گرفت و فرار کرد.
پسر هجده ساله به همراه متهم این پرونده پیش از ظهر امروز به دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند و هر دو روایت جدیدی را از شب حادثه به علی وسیله ایرد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم این دادسرا مطرح کردند، پسر جوان در اظهارات تازه خود به بازپرس گفت: پدرم هشت سال پیش از مادرم جدا شد و من در منزل مادرم زندگی می‌کنم، مادرم مزون لباس دارد و اکنون برای خرید لباس به ترکیه سفر کرده است، این پارک خلوتگاه من است و بعضی شبها به اینجا می‌آیم، دقایقی قبل داخل فضای سبز نشسته بودم، کسی اطرافم نبود که ناگهان سارق خشن به طرفم آمد و چاقویی را روی گردنم گذاشت، او از من خواست لباسهایم را در بیاورم اما هر چه گریه کردم فایده نداشت، این زورگیر پس از آزار و اذیت من تلفن همراهم را گرفت و فرار کرد، من نیز دنبالش دویدم و از مردم کمک خواستم.
اما متهم چهل و سه ساله این پرونده که سابقه کیفری در کارنامه خود نیز دارد، در اظهاراتش با رد ادعای آزار و اذیت پسر جوان، به بازپرس گفت: من ابتدا تلفن همراه پسر جوان را گرفتم، بعد دوستان او تلفن همراهم را گرفتند و گفتند پس از اینکه بدهکاری خود را به آنها پرداختم، تلفن همراهم را پس می‌دهند، آنها من را کتک زدند، من این اتهامات را قبول ندارم.
پس از اظهارات شاکی و متهم پرونده، متهم به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران آگاهی قرار گرفت و پسر جوان نیز برای انجام آزمایشات لازم به پزشکی قانونی معرفی شد.
دقایقی بعد تیمی از مأموران انتظامی در محل اعلام خبر حاضر شدند و مرد جوانی در اظهاراتش به آنها گفت: ساعتی قبل همراه خانواده برای تفریح به پارک آمدیم، مشغول استراحت بودیم که ناگهان از دور فریاد کمک خواستن پسر جوانی را شنیدم، در همین حین مرد درشت‌‌‌اندامی را دیدم که در حال فرار بود و پسر جوانی در حالیکه پیراهن بر تن نداشت از داخل تاریکی فضای سبز بیرون آمد و گفت توسط مرد درشت‌اندام مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته است، من نیز سریعاً به دنبال مرد جوان دویدم اما ناگهان سارق زورگیر با چاقو به سمتم حمله‌ور شد و مرا از ناحیه پا زخمی کرد، سرانجام پس از زد و خورد با سارق خشن موفق به زمین‌گیر کردن وی شدم.
پسر هجده ساله نیز در اظهاراتش به مأموران گفت: داخل فضای تاریک پارک نشسته بودم که ناگهان سارق زورگیر به من نزدیک شد و با تهدید چاقو از من زورگیری کرد، سارق خشن تلفن همراهم را گرفت و فرار کرد.
پسر هجده ساله به همراه متهم این پرونده پیش از ظهر امروز به دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند و هر دو روایت جدیدی را از شب حادثه به علی وسیله ایرد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم این دادسرا مطرح کردند، پسر جوان در اظهارات تازه خود به بازپرس گفت: پدرم هشت سال پیش از مادرم جدا شد و من در منزل مادرم زندگی می‌کنم، مادرم مزون لباس دارد و اکنون برای خرید لباس به ترکیه سفر کرده است، این پارک خلوتگاه من است و بعضی شبها به اینجا می‌آیم، دقایقی قبل داخل فضای سبز نشسته بودم، کسی اطرافم نبود که ناگهان سارق خشن به طرفم آمد و چاقویی را روی گردنم گذاشت، او از من خواست لباسهایم را در بیاورم اما هر چه گریه کردم فایده نداشت، این زورگیر پس از آزار و اذیت من تلفن همراهم را گرفت و فرار کرد، من نیز دنبالش دویدم و از مردم کمک خواستم.
اما متهم چهل و سه ساله این پرونده که سابقه کیفری در کارنامه خود نیز دارد، در اظهاراتش با رد ادعای آزار و اذیت پسر جوان، به بازپرس گفت: من ابتدا تلفن همراه پسر جوان را گرفتم، بعد دوستان او تلفن همراهم را گرفتند و گفتند پس از اینکه بدهکاری خود را به آنها پرداختم، تلفن همراهم را پس می‌دهند، آنها من را کتک زدند، من این اتهامات را قبول ندارم.
پس از اظهارات شاکی و متهم پرونده، متهم به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران آگاهی قرار گرفت و پسر جوان نیز برای انجام آزمایشات لازم به پزشکی قانونی معرفی شد.
نظرات بینندگان