مرد ۴۱ سالهاي كه پس از ارتكاب قتل در مشهد، به نقطه صفر مرزي در منطقه سرخس گريخته بود تنها ۲۳ ساعت بعد با رديابيهاي اطلاعاتي كارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي دستگير شد و راز يك جنايت را فاش كرد.
ظهر روز چهارشنبه گذشته، مردي از طريق تلفن همراه با پليس ۲۲۱ سرخس تماس گرفت و در حالي كه سعي ميكرد لرزش صدايش را پنهان كند، آدرسي را در خيابان چمران مشهد به پليس اعلام كرد و گفت: قتلي در آن منزل مسكوني رخ داده است! وي در پاسخ به سوال مامور انتظامي كه خود را معرفي كنيد، گفت: بعدا خودم را معرفي ميكنم و تماس قطع شد. عقربههاي ساعت حدود ۲۴ بعدازظهر را نشان ميداد كه خودروهاي پليس و عوامل بررسي صحنه جرم آژيركشان در محل وقوع جنايت در خيابان چمران يك متوقف شدند. جسد مربوط به دختري ۳۱ ساله بود كه زير رختخوابهاي اتاق خواب قرار داشت و يك شال به دور گردنش حلقه شده بود.
عامل يا عاملان جنايت در حالي دستان مقتول را نيز با يك روسري بسته بودند كه تنها دو اثر دفاعي (خراشيدگي) روي صورت دختر ۳۱ ساله خودنمايي ميكرد.
بررسيهاي مقدماتي قاضي «هادي سبحاني» بيانگر آن بود كه عامل يا عاملان جنايت با مقتول آشنا بودند و به راحتي وارد خانهاش شدهاند چرا كه هيچ گونه اثري از تخريب يا ورود به عنف در محل زندگي اين دختر ديده نميشد. در ادامه بررسيهاي قضايي در محل وقوع قتل، كارتن خالي يك دستگاه گوشي تلفن همراه نيز در حالي پيدا شد كه اثري از گوشي مقتول وجود نداشت و اين احتمال قوت گرفت كه عامل يا عاملان جنايت گوشي تلفن را به سرقت بردهاند. با شناسايي هويت مقتول، دقايقي بعد با راهنماييهاي قاضي «سبحاني»، كارآگاهان به تحقيقات ميداني درباره وضعيت اجتماعي و اخلاقي مقتول پرداختند كه اين بررسيها نشان داد كه دختر جوان از حدود دو ماه قبل در محل وقوع جنايت زندگي ميكند و همسايگان نيز به رفت و آمدهاي وي مشكوك بودند.
بنابر اظهارات همسايگان، دختر جوان از حدود يك سال قبل از منزل پدرش واقع در يكي از روستاهاي سرخس متواري شده بود و بهطور ناشناس در مشهد زندگي ميكرد و هر بار محل سكونت خود را تغيير ميداد. همين سرنخ كافي بود تا مقام قضايي و كارآگاهان بر انگيزه اين دختر براي تغيير محلهاي سكونت خود متمركز شوند. عملياتهاي اطلاعاتي را در حالي به سوي خانواده مقتول كشاند كه ادامه تحقيقات نشان ميداد قاتل از تلفن همراه مقتول تماس گرفته تا ردپايي از خود بر جا نگذارد.
كارآگاهان با شگردهاي فني صداي هر يك از نزديكان مقتول را مورد بررسيهاي علمي و تخصصي قرار دادند اما در اين ميان تنها صداي جوان ۴۱ سالهاي باقي ماند كه به بهانههاي مختلف از حضور در كنار كارآگاهان خودداري ميكرد. بنابراين ساعتي بعد كارآگاهان با رصدهاي اطلاعاتي، محل اختفاي او را در نقطه صفر مرزي شناسايي كردند و او را به دام انداختند. اين جوان كه روز گذشته به پليس آگاهي هدايت شده بود وقتي در برابر سوالات كارآگاهان قرار گرفت در حالي به قتل خواهرش اعتراف كرد كه با شنيدن صداي خود در بيسيمهاي پليس در بهت و حيرت فرو رفته بود. او گفت: وقتي يك سال قبل خواهرم از خانه فرار كرد و دچار انحرافات اخلاقي شد، تصميم به قتل او گرفتم تا اينكه چند روز قبل آدرس محل سكونتش را پيدا كردم و با شالي كه از سرخس با خودم آورده بودم او را خفه كردم و سپس به سرخس بازگشتم. وي همچنين گفت: از كاري كه كردهام پشيمان نيستم!