محسن رضایی دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ۱۰ شهریور سال ۱۳۳۳ و به هنگام کوچ ایل بختیاری به سوی قشلاق در روستای بنه وار بابا احمد شهرستان مسجدسلیمان متولد شد. رضایی اکنون علاوه بر دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام، استاد دانشگاه امام حسین (ع) است.
او در سال ۱۳۴۹ به هنرستان فنی صنعت نفت در اهواز که وابسته به شرکت ملی نفت بود، وارد شد و در این دوره، فعالیتهای مذهبی و سیاسی را با همراهی اسماعیل دقایقی، عبدالله ساکیه، فریدون مرتضایی و غلامرضا قمیشی، آغاز کرد.
رضایی برای نخستین بار در سال ۱۳۵۰ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، توسط ساواک دستگیر و پس از تحمل ۳ ماه زندان انفرادی و ۳ ماه حبس در بند عمومی، از زندان آزاد شد. او در زندان با مبارزانی از خرمشهر و دزفول آشنا شد، که حاصل ائتلاف این سه هسته، شکلگیری گروه منصورون بود.
وی در سال ۱۳۵۲ در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و راهی تهران شد و در سالهای نخست حضور در تهران، وارد مبارزات چریکی علیه سلطنت پهلوی شد.
همسر محسن رضایی، معصومه خدنگ نام دارد که رضایی از طریق امام جماعت مسجد جامع احمدیه نارمک، به عنوان عضوی از خانوادهای انقلابی با او آشنا شد و ازدواج کرد. فرزندانش به ترتیب احمد، سارا، علی، زهرا و مهدیه نام دارند.
فرماندهی سپاه و مبارزات سیاسی
رضایی که در فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶ و در یک بازه زمانی ۱۶ ساله فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت، موسس دانشگاه امام حسین (ع)، موسس قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) و موسس دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) است که شکل گیری نیروی زمینی، هوایی و دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز توسط او پی ریزی شد.
رضایی از فعالان و مبارزان سیاسی قبل از انقلاب اسلامی ایران است که در اوایل دهه ۱۳۵۰ به اتفاق تنی چند از دوستان گروه مبارزاتی منصورون را شکل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با پیشنهاد شهید مرتضی مطهری اقدام به پایه گذاری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کرد.
رضایی یکی از اعضای هیئت ۱۲ نفره تدوین اساسنامه سپاه پاسداران در زمستان ۵۷ بود و در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ با نظر امام خمینی (ره) واحد اطلاعات سپاه را تأسیس کرد و اولین فرمانده این واحد، در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ بود.
او درباره تأسیس اطلاعات سپاه میگوید: شروع ترورهای گروه فرقان و به شهادت رساندن آیتالله مطهری، سپس ترور ناموفق هاشمی رفسنجانی نشان داد که ما از حوادث عقب هستیم و در حالی که تشکیل واحد اطلاعاتی با مخالفت جدّی روبرو بود و اطلاعات در نظام پس از انقلاب یادآور ساواک بود، واحد اطلاعات با کمترین امکانات و در واقع با هیچ راهاندازی شد و به قضیه گروه فرقان ورود کرد و گودرزی رهبر گروه و تعداد دیگری از کادرهای این گروه که نشان تحجر دینی به ذهن و زبان داشتند، دستگیر شدند.
محسن رضایی در سال ۱۳۶۰ با حکم امام خمینی (ره) به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد و در ۱۳۷۶ پس از استعفا از فرماندهی سپاه، از سوی مقام معظم رهبری به عنوان عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
با انتصاب رضایی به فرماندهی سپاه پاسداران در سال دوم جنگ، ایران در چهار عملیات پی در پی در عملیاتهای طریق القدس، ثامن الائمه، فتح المبین و بیتالمقدس توانست بخش قابل توجهی از اراضی اشغال شده را آزاد و به مرزهای بینالمللی برسد. غلامعلی رشید، جانشین سابق ستاد کل نیروهای مسلح ایران درباره تحوّل مدیریتی در زمان رضایی میگوید: در سال نخست جنگ، (شهریور ۵۹ تا شهریور ۶۰) حسنی سعدی، قاسم سلیمانی، موسوی قویدل و عزیز جعفری و عدهای دیگر بودیم، اما آن تفکر خلاق که بتواند ما را جمع کند وجود نداشت. شهید صیاد شیرازی هم بود و محسن رضایی هم بود، ولی اینها در رأس قدرت سپاه و ارتش نبودند. یاد مطلبی تاریخی افتادهام. میگویند وقتی که نادر قوای خود را بسیج کرد و به کوبیدن نیروهای محمود افغان ادامه داد تا رسید به اطراف مورچه خورت اصفهان، دید سربازی خیلی عالی میجنگد. خود را رساند به او گفت، فلانی پس در این چند سال گذشته تو کجا بودی که این محمود افغان اینطور آمد تا اصفهان؟ آن سرباز گفت: من بودم نادر نبود! میخواستم همین نکته را اشاره کنم در سال دوم تحولی متأثر از تفکر و عزم و اراده فرماندهان بزرگوار ما پدید آمد که آن سرآغاز پیروزیها شد.
غلامعلی رشید همچنین درباره نبوغ جنگی و مدیریتی محسن رضایی میگوید: سرعت فهم و نفوذ کلام فرمانده جوان سپاه سبب میشد که در میان سایر فرماندهان برتری و فاصله مشهودی داشته باشد، حلم، صبر، زیرکی، فهم عمیق و درک راهبردی و تاکتیکی از تحرکات دشمن و فرماندهی مقتدرانه بر مجموعههای سپاه از خصوصیات ویژه و برجسته ایشان بود بسیاری از فرماندهان و سرداران و امیران در تفکر راهبردی، فرماندهی، مدیریت بحران، بنبست شکنی و بسیج نیروها و امکاناتی همچون سیل بنیانکن و پای کار آوردن آنها علیه دشمن، به گرد پای آقا محسن نخواهند رسید و درخشانترین عملیاتهای جنگی خود را باید از او تقلید کنند، در آینده در نیروهای مسلح، کارها و اقدامات آقا محسن رضایی به عنوان یک سبک و مکتب دفاعی خواهد ماند و فرماندهان آینده با غرور باید کارها را «محسن وار» انجام دهند.
غلامعلی رشید، از فرماندهان عالی رتبه دفاع مقدس در بخشی از مقدمه کتاب «جنگ به روایت فرمانده» در خصوص محسن رضایی مینویسد: برای عملیات طریقالقدس آماده میشدیم اینجانب به همراه شهید حسن باقری و برادر رحیم صفوی درباره گرههای مواصلاتی به نظر واحدی رسیدیم لیکن در جلسه با آقا محسن ایشان آنچنان با استدلال و منطق نظامی قوی با ما بحث کرد که منطق او بر ما برتری یافت آنگونه که شهید حسن باقری پس از اتمام جلسه به من گفت: آقا رشید! آقا محسن فرماندهی خودش را در این جلسه به همه ما اثبات کرد، او فرماندهی بزرگ است و خواهد بود.
شهید حسن باقری در دفتر خاطرات خود در تاریخ ۱۳/۱۱/۶۶ سخنانی از محسن رضایی نوشته است که پیشبینی وی درباره تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران را نشان میدهد. در بخشی از این دست نوشته که ۲۸ سال بعد منتشر شد، آمدهاست: صحبت برادر محسن: آمریکا همانطور که از منافقین و بنیصدر به نتیجه نرسید از این جنگ، هم به نتیجه نخواهد رسید، ولی بعد از جنگ دو کار علیه ما انجام خواهند داد، اول اینکه ایران را محاصره اقتصادی میکنند و دوم اینکه اعراب را به جای اسرائیل روبهروی ما قرار خواهند.
مشکلاتی که در دوران دفاع مقدس بنا به دلایلی از جمله محدودیت در حمایت از جبهههای نبرد وجود داشت، محسن رضایی را در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۶ مجاب کرد تا طی نامهای خطاب به مرحوم احمد خمینی با ذکر دلایلی، چون امکانات کم و پشتیبانی ضعیف و پیشبینی اینکه نیروهای ایرانی بدون رفع این مشکلات تلفات سنگینی خواهند داد از مقام فرماندهی کل سپاه استعفا دهد. رضایی در استعفانامه خود نوشت: علیرغم مقاومتهای زیاد در مقابل مشکلات و نارساییهای میدان نبرد که عمدتاً ناشی از افراد و عوامل داخلی جامعه و مسئولین کشور بوده، مجبور به استعفا شدهاست؛ استعفایی که امام خمینی (ره) با آن مخالفت کرد و او تا سال ۱۳۷۶ در فرماندهی کل سپاه باقی ماند.
عملیاتهای کربلای ۴ و ۵
یکی از چالشهای مدیریتی محسن رضایی در دوران فرماندهی جنگ، عملیات کربلای ۴ و ۵ است؛ محسن رضایی و اکثر فرماندهان نظامی دوران دفاع مقدس، عملیات کربلای ۴ و ۵ را بهم پیوسته و در مجموع آن را نسبتاً موفق میدانند چرا که این دو عملیات به آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر مربع خاک کشور، تصرف جزایر مهم بوآرین، فیاض، امالطویل، تصرف شهرک دوعیجی، رودخانه دوعیجی، نهر جاسم و قسمتی از جاده شلمچه بصره منجر شد.
با اینکه بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران دوران دفاع مقدس دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و کربلای ۵ را به هم پیوسته میدانند که در نهایت منجر به آزادسازی بسیاری از اراضی اشغالی و اجبار رژیم بعث عراق به پذیرض قطعنامه ۵۹۸ شد، برخی افراد سیاسی همواره تلاش میکنند تا با پیش کشیدن ناکامیهای پیش آمده در عملیات کربلای ۴ نسبت به تخریب چهره سیاسی و نظامی محسن رضایی اقدام کنند؛ طرح و برنامههایی که در دی ماه سال ۱۳۹۷ به اوج رسید و محسن رضایی را ناچار کرد با حضور در یک برنامه تلویزیونی و با حضور تلفنی قاسم سلیمانی از فرماندهان عالی رتبه سپاه پاسداران نسبت به تخریبها پاسخ دهد.
در ابتدای این برنامه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس گفت: من یک سرباز ساده ام و از خدا میخواهم که خدمتگزار مردم باشم. بعضی از بحثها پیرامون جنگ غیرضروری است و ممکن است دل خانوادههای شهدا را به درد آورد. فرمانده مقتدر و حکیمی مثل امام راحل در دوران جنگ بالای سر ما بود و نباید ارزشها و قداست آن دوران را زیر سوال برد.
فرمانده سپاه قدس افزود: آقا محسن، حق بزرگی به گردن همهی ما دارند. او طراح عملیاتهای بزرگی بوده است. اغلب این عملیاتها موفق بوده است. نباید در یک موضوعی که مطرح میشود، ایشان را محور عقده گشایی و مورد شماتت قرار داد. عملیات کربلای چهار عملیات اصلی ما بود. ما عملیاتهای مختلفی داشتیم که ماهها برای آن تلاش کردیم، اما موفقیت انگیز نبود و به نتیجه نمیرسید. عملیات رمضان، والفجر مقدماتی و بدر از این دست عملیاتها بوده است. کربلای چهار هم عملیاتی بود که ناموفق شد. بعضیها شماتت میکنند که چرا عملیات لو رفت؟ یک منطق نظامی وجود دارد که ما در تمام عملیات هامان نسبتی از لو رفتگی را داشتیم. اگر چنین تصوراتی را مبنا قرار میدادیم نباید هیچ عملیاتی را انجام میدادیم. در حین عملیات کربلای ۴ با مواجهه شدید دشمن روبرو شدیم.
قاسم سلیمانی گفت: ما وقتی با فاصله کمتر از ۱۵ روز از عملیات کربلای ۴، عملیات بزرگ کربلای ۵ را انجام دادیم و بیشترین موفقیت را انجام دادیم، در ابتدا ما موافق نبودیم و بحثهای مختلفی با ایشان و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی انجام دادیم. فرمانده اصرار داشت و این اصرار درست بود. دشمن دچار فریب شد. جنگ ما مردانهترین و بی نظیرترین جنگ بود. هیچ جهادی به پاکی جهاد ما نیست.
وی افزود: ما هیچ وقت در میدان جنگ، نگاه نمیکردیم که در صحنهی مقابل چه اتفاقی میافتد. وقتی پیام امام میآمد، انگیزهی ما میشد. ما درگیر مسائل نفسانی نبودیم و بر مبنای تقلید عمل میکردیم.
دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام
رهبر انقلاب در سال ۱۳۷۶ و پس از کنارهگیری محسن رضایی از فرماندهی سپاه، در حکم دبیری او در مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشتند: شما حقاً در این مدت همه استعدادهای خود را بکار انداختید تا سازمانی را که عظمت و کارایی و فداکاری و نشاط انقلابی آن، چشم تحلیلگران جهان را هم به خود متوجه ساختهاست، از مجموعهای از جوانان ایثارگر و عاشق اسلام و انقلاب و امام پدیدآورید و به رشد و بالندگی برسانید.
رضایی پس از انتصاب به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مطالعات اولیه برای تنظیم سند چشم انداز ۲۰ سالۀ ایران را آغاز کرد. او همچنین در این دوران با تکمیل تحصیلات خود در مقطع دکتری اقتصاد دانشگاه تهران، عهده دار مسئولیت ادارۀ کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام شد.
رسالۀ دکتری وی که در سال ۱۳۷۹ نگاشته شده، در قالب یک کتاب منتشر شده است. وی همچنین با پذیرفتن مسئولیت کمیسیونهای تخصصی سند چشم انداز ۲۰ ساله، سیاستهای کلی نظام در جذب سرمایه گذاری خارجی و سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، کوشیده است تا از تجارب و دیدگاههای مدیریتی و اقتصادی خود برای سیاست گذاری بلندمدت کشور در حوزههای مختلف استفاده نماید تا ایران اسلامی به جایگاهی مناسب برای زندگی شایستۀ ایرانیان برسد.
حضور در انتخابات
محسن رضایی در سال ۱۳۷۸ خود را نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی در تهران کرد و در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» (معروف به جناح راست) و جامعه روحانیت مبارز قرار داشت، اما موفق به کسب آرای لازم نشد.
او همچنین در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ نیز با شعار انتخاباتی «دولت عشق» حضور یافت، اما دو روز پیش از برگزاری انتخابات کنارهگیری خود را اعلام کرد. در بیانیهای که او در آن زمان منتشر کرد، دلیل کنارهگیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزدها عنوان کرد.
رضایی یکی از نامزدهای دوره دهم در سال ۱۳۸۸ ریاست جمهوری ایران نیز بود. وی در بین نامزدهای رسمی انتخابات، آخرین فردی بود که به صحنه وارد شد. رضائی با ایده «دولت ائتلافی» و به صورت مستقل وارد انتخابات و نفر سوم از بین کاندیداهای چهارگانه شد.
محسن رضایی همچنین در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۱ در جمع مردم شهر دیواندره، به طور رسمی کاندیداتوری خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم اعلام کرد. رضایی در جمع مردم دیواندره اظهار داشت: پیشنهاد شده بود در تهران کاندیداتوری خود را اعلام، تا از امکانات وسیع رسانهای استفاده کنم، اما با اعلام کاندیداتوری در این شهر، بر رویکردم نسبت به پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور و حل مشکلات مردم تأکید میکنم. در این انتخابات رضایی با شعار سلام بر زندگی وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شد و ایده هایی، چون دولت فراگیر و جامعه امید و نیز فدرالیسم اقتصادی را برای رهایی ایران از بحرانهای اقتصادی مطرح کرد که مورد اقبال اکثریت مردم قرار نگرفت.
در سال ۱۳۸۸ یکی از فعالیتهای انتخاباتی محسن رضایی رونمایی از وبسایت ویکی رضایی بود که در آن طی برنامهای مرحله به مرحله و تدریجی پس از ورود اطلاعات، داده و برنامههای اقتصادی ایران توسط کارشناسان و نخبگان، مردم ویرایش شده تا کارشناسان اطلاعات موثقتر و شاید اولویتهای ضروریتری به دست آورند. این وبگاه برپایه سیاستهای ویکی یعنی با مشارکت عمومی ساخته شد.