به گزارش آراس ،روزگاری یکی از مسئولان درحین عذرخواهی از مردم بیان کرد که آنها هم باید درک کنند مسئولان با چه دردسرهایی مواجه هستند و مشکلاتی که در کشور وجود دارد چه مسائلی است. حالا با توجه به مشکلاتی که برای مردم بوجود آمده است باید گفت مسئولان بایستی خود را جای مردم بگذارند تا بدانند امروز با چه مصائب و سختیهای در زندگیشان روبرو هستند، شاید بیشتر بر روی این امور تمرکز و در حل و فصل آن بکوشند. مثلا خود را جای یک کارگر ساده بگذارند که حقوق مکفی برای زندگی نمی گیرد و همواره نگرانی برای آخر ماه خود دارد که این میزان دستمزد امورات خود و خانوادهاش را کفایت نمیکند.
مسئولی که بیان میکند ماهیانه 18 الی 19 میلیون تومان حقوق دریافت میکند اگر از خیر پادشهایی که همواره نصیب مدیران می شود، بگذریم، آیا نگرانی برای گردش مالی خانواده و امورات خود دارد؟ همین مسئول آیا می تواند خود را یک ماه به جای یک کارگر ساده بگذارد و می تواند یک ماه با حقوق نازل کارگری زندگی کند. اگر نگاهی به بازار و اقلام مختلف غذایی بیندازیم ناهمخوانی دستمزد و سطح درآمدها را به وضوح می بینم. گوشت مرغی که کیلویی 14 هزار تومان در بازار عرضه میشود با حقوق و درآمد کارگری چقدر از سبد کالای خانوارها را پر میکند و اصلا جایی در این سبد دارد؟
چندی پیش عکسی از «معصومه ابتکار» معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور منتشر شد که حضور وی در یک اتوبوس به عنوان نماد زندگی اجتماعی و مردمی منتشر شد. عکسی ویترینی که هدف آن نیز مدیریتی نمایشی بود. این مسئول زیر پست اینستاگرامی خود درج کرد «حس خوب با مردم بودن!» خنده ابتکار در میان مردمی که واکنشی به او نشان نمی دادند و فضای سرد افکارعمومی به خوبی نشان می داد که چنین مدیریت مصنوعی بیشتر از اینکه نتیجه مطلوب داشته باشد واکنش معکوس به دنبال دارد. به نظر میرسد، مدیران بایستی از «مدیریت اتاقی» بیرون بیایند و بیشتر در جامعه حضور یابند.
با این اوصاف میتوان یک پیشنهاد جدی به مسئولان داد که لااقل برای درک بیشتر فضای مردم یک ماه را مانند آنان زندگی کنند. یک ماه حقوق کارگری بگیرند و با آن سر کنند. میان مردم بروند و در صفهای خرید قرار بگیرند و حرفهای آنان را درباره گرانی و مشکلات روزمرهشان از نزدیک گوش کنند. در صف پمپ بنزین بایستند و در ترافیک همراه مردم باشند و از خطوط ویژه برای رسیدن به محل کار خود استفاده نکنند. به طور واقعی و نه نمایشی و برای اینکه «حس با مردم بودن» را تجربه کنند، روزانه با وسایل نقلیه عمومی از جمله تاکسی، اتوبوس و مترو برای رسیدن به محل کار خود استفاده کنند. به جای ویلانشینی در محلههای خوش و آب و هوا و بکر به مرکز شهر بیایند و در خانههای 50 الی 80 متری سکونت کنند. برای اخذ وام به جای اینکه وام مورد نظر را در سینی برایشان بیاورند به بانکها مراجعه کنند و بدون هیچ سوء استفاده از قدرت پروسه اخذ وام 10 الی 20 میلیونی را تجربه کنند. یک ماه به عنوان مستاجر با حقوق کارگری سر کنند!
امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز همواره بر ساده زیستی و کم کردن فاصله میان مسئولان و مردم تذکرات جدی میدادند و رهبر معظم انقلاب هم بارها و بارها بر این مسئله تاکید کردهاند که جدایی میان مسئولان و مردم آفت بزرگی است.
با این پیشنهاد شاید برخی از مدیران که فاصلهشان با مردم بسیار زیاد شده بتوانند تصور بهتری از وضعیت زندگی مردم داشته باشند و بسیاری از مسائل با تدبیر مدیریتی واقع بینانه حل و فصل شد. عدم رسیدگی به مسائل اصلی و اولویتدار و رو آوردن به تبلیغات سیاسی و نمایشی یکی از آفتهای بزرگ مدیریت کشور شده است. متاسفانه برخی از مسئولان فکر می کنند که با این روش میتوانند رضایت افکارعمومی را جلب کنند اما در کوتاه مدت اگر این مسائل جوابگو باشد قطعا در بلند مدت با لبریز شدن مشکلات، مردم نسبت به چنین روشی نارضایتی خود را ابراز می کنند. کاستن از فاصله میان مردم و مسئولان امروز یکی از الزامات مدیریت مدبرانه و امیدوارانه در آینده است.