کد خبر: ۲۲۹۰۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۶
در بخش اول یادداشت به بررسی دیدگاه منتقدان به گرایش عمومی به سمت حجاب و عفاف پرداختیم. در قسمت دوم به بررسی قسمت‌هایی از کتاب «دختران به عفاف روی می‌آورند» خواهیم پرداخت.
 سروش ستایش : فرهنگ غرب که تحت حاکمیت نگرشهای اومانیستی است، با تبلیغات وسیع خود، ایده‌های فریبنده‌ای را به جهانیان و نیز جامعه ایرانی-اسلامی ما عرضه کرده است. یکی از این ایده‌ها اندیشه‌های فمینیستی است. در جامعه دانشگاهی ما نیز گاه ایده‌های فمینیستی ترویج می‌شود که لزوماً باید آنها را با عیار نقد بسنجیم تا ناخواسته به بی‌راهه نرویم. به همین منظور برای نقد جریان فمینیسم، دو اقدام اساسی می‌توان انجام داد: یکی نقد درون‌دینی فمینیسم و آشکار کردن تعارضاتی که این جریان فکری با مبانی اعتقادی ما مسلمانان دارد و دیگری نقد برون‌دینی فمینیسم و بررسی آثار مخربی که این جریان در خاستگاه خود (آمریکا و اروپا) بر جای گذاشته است.

نیاز زن امروز، شنیدن حقایق است و این واقعیتی است که بسیاری از مدعیان حمایت از حقوق زنان را در غرب به این نتیجه رسانده که باورهای فمینیستی دروغ‌هایی بیش نیستند و دیگر نمی‌توانند پاسخ گوی نیاز زنان هوشمند امروز باشند و زندگی منطبق با دستورالعمل‌های الهی با روح و روان آدمی سازگارتر و مطلوبتر است.

اندیشمندان غربی کتابهای متعددی در نقد فمینیسم نگاشته‌اند که ترجمه آنها، جامعه ما را با آثار مخرب این جریان بیشتر آشنا خواهد کرد. کتابی که قصد معرفی آن را داریم نیز از جمله کتابهایی است که در راستای تحقق نقد برون دینی فمینیسم عرضه شده است. کتاب «دختران به عفاف روی می‌آورند» ترجمه و تلخیص کتابی است به همین نام نوشته وندی شلیت، که در سال 2007 میلادی در آمریکا منتشر شده است. هم‌چنین بخش دیگری از این کتاب ترجمه کتاب «زن‌آگاه شدن در دنیای نفسانی» نوشته نانسی لی‌دموس است. بخش آخر کتاب نیز طرح مباحثی در خصوص اخلاق جنسی در آموزه‌های اسلامی نوشته زهرا آیت‌اللهی می‌باشد. نویسندگان کتاب از معتقدان به ادیان آسمانی یهود، مسیحیت و اسلام هستند و این نشان می‌دهد که ادیان الهی در جریانی مشترک از مدافعان سرسخت عفاف هستند و بر همین اساس نیز پیروان راستین این ادیان از منتقدان اصلی فمینیسم و رهاوردهای مخرب آن علی‌الخصوص در موضوعات جنسی می‌باشند.

کتاب دختران به عفاف روی می‌آورند از سه بخش کلی تشکیل شده است. بخش اول کتاب توسط خانم وندی شلیت به نگارش درآمده است. خانم وندی شلیت در سال 1975 در ایالت ویسکانسین آمریکا متولد شد. او در سال 1997 از دانشکده ویلیامز مدرک کارشناسی رشته فلسفه را اخذ کرد. مقالات او در مجلات مختلف به چاپ رسیده است. نخستین کتاب او با نام «بازگشت به عفاف: کشف فضیلت گمشده» در سال 1999 به چاپ رسید. کتاب دوم او که در سال 1997 منتشر شد، کتاب «دختران به عفاف روی می‌آورند: زنان جوان، عزت نفس خود را بازمی‌یابند و درمی‌یابند خوب بودن، بد نیست.» می‌باشد که البته در چاپ جدید (سال 2008) نام کتاب به «انقلاب دخترِ خوب: شورشیان جوان با عزت نفس و معیارهای بالا» تغییر یافت. 

خانم شلیت در صدد است ضمن مرور آنچه درحال حاضر در آمریکا در زمینه دختران و زنان رخ داده است، تصویر روشنی از ترویج بی‌بندوباری و آزادی جنسی که خواست موج سوم فمینیسم است، ارائه کند و توضح دهد که چگونه نسل جدیدی در آمریکا درحال شکل گیری است که خواسته‌هایش با گذشتگان متفاوت است و به دنبال گمشده خود می‌گردد. نسلی که از این آزادی‌های بی حدوحصر به ستوه آمده و می‌خواهد طعم شیرین فطرت را دوباره بچشد. صحبت‌های مختلف و مصاحبه‌های مکرر خانم وندی شلیت خواننده را به این سمت سوق می‌دهد که گویی دختران امروز آمریکا با شورشهایی پراکنده می‌خواهند چیزی نباشند که والدینشان بوده‌اند. آنها می‌خواهند سبک زندگی و نوع پوشش خود را تغییر دهند و در تلاشند تا با خویشتنداری، زندگی عاقلانه و عفیفانه‌ای را در پیش بگیرند و روابط خصوصی‌شان را تا شروع زندگی دائمی به تعویق بیندازند.

نویسنده درباره محتوای کتاب خود می‌گوید: در این کتاب مسائلی به ظاهر متناقض و پیامدهای ناخواسته آنها بررسی شده و نشان داده شده است که چگونه ممکن است آزادی جنسی داشته باشیم و هم‌زمان عواطف و احساساتمان سرکوب شوند. کارشناسان و والدین غربی از روی حسن نیت ادعا می‌کنند تمایل بچه‌ها به «بد» بودن به جای خوب بودن را درک می‌کنند اما این تغیر در توقعات و انتظارات بزرگترها هدیه آزادی نیست، بلکه گونه جدیدی از ظلم و ستم است.

برای کشف چراییِ این مسائل صدها مصاحبه با افراد مختلف و دارای پیش زمینه‌های گوناگونِ‌ نژادی، اقتصادی و دینی از طیف‌های مختلف لیبرال، محافظه کار، فمینیست و ... انجام شد. تلاش من در این کتاب یافتن جایگزین بهتر برای فرهنگِ‌ "دختر عنان گسیخته غربی" و جستجوی راهی برای ارج نهادن بر تمایلات جنسی بدون سهیم کردن غریبه‌ها است. هدف من حمله به فمینیسم و کسانی که می‌خواهند زندگی بی‌قیدوبندی داشته باشند، نیست. بلکه قصد دارم برای حمایت از جمعیت رو به گسترش جوانانِ عفیف و پاکدامن و کاهش رنج آنان از زندگی در جامعه آشفته و سردرگم غرب؛ گزینه‌های بیشتری فراروی آنان قرار دهم.‌ 

شلیت در ادامه با انتقاد از وضعیت نابهنجار تربیتی و رواج ابتذال در میان کودکان با استفاده از عناصر مختلف هم‌چون محصولات عروسکها، لباس‌ها، کتاب‌ها و مجلاتِ ‌دارای عکس‌های نامناسب، بازی‌های رایانه‌ای و آلبوم‌های موسیقی می‌گوید «جای تعجب نیست که چرا کودکان به طور ناخواسته روز به روز بیشتر در دام هرزه‌نگاری‌های اینترنتی گرفتار می‌شوند چرا که دیگر مسائل جنسی برای این افراد رازآلود نیست. و این از نظر من جنایت بزرگی است».

نویسنده انگیزه و هدف اصلیِ خود را از نگاشتن کتاب چنین شرح می‌دهد: «ما از نظر فرهنگی در برهه حساسی قرار گرفته‌ایم. دو حرکت موازی در جامعه جریان دارد. همانطور که روشن است، بیماری‌های مقاربتی، موسیقی زننده و خشن، عروسک‌های به شدت تحریک کننده و چیزهای مشابه روز به روز بیشتر می‌شوند ولی به رغم وجود این چیزها باز هم یک شورش آغاز شده است. شورشی که زنان جوان آن را هدایت و جهت‌دهی می‌کنند. و ما حتی اگر بتوانیم یک نفر را که قصد داشته دختر عفیف و پاکی را به سخره بگیرد قانع کنیم که در رفتار خود تجدیدنظر کند؛ به هدف ارزشمند خود رسیده‌ایم».

هرچند که خانم شلیت آن‌گونه که خود می‌گوید برای انتشار نظراتش دچار مشکلات فراوانی بوده است و سیستم رسانه‌ای اقتدارگرا که تاب هیچ حقیقتی را ندارد برنامه‌های بسیاری برای زدودن اثر کتاب وی انجام داده است. حتا وقتی اقبال عمومی به کتاب‌هایی با موضوعِ ترویج عفاف و حیا در بین زنان زیاد شد، چندین بار او را تهدید به مرگ کردند. نویسنده در اظهارنظری پیرامون چالش‌های طرح مسأله حجاب و عفاف می‌گوید: «گرچه ما در عصر به اصطلاح "آزادی" زندگی می‌کنیم، اما محاکمه و تعقیب توهم‌آلود و افراطی کسانی که ایده‌آل‌های مکاتب غربی برای داشتن روابط جنسی آزاد زیر سؤال می‌برند و بر لزوم رعایت عفت و پاکدامنی اصرار می‌ورزند، بیانگر مطلب دیگری است و آن این‌که برخلاف تصور ما، دامنه آزادی‌های ما خیلی هم وسیع نیست».

کتاب با نشان دادن نتایج پژوهش‌ها و مطالعات علمی نشان می‌دهد روابط جنسی آزاد و هرزه‌نگاری عامل اصلی افت ازدواج است و کیفیت رابطه زناشویی را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. با این‌حال افراد آن‌گونه که سیستم از آنان می‌خواهد راه بی بندوباری را در پیش می‌گیرند که نویسنده، این رفتار پرخطر را جهلِ پلورالیستی ناشی از تبلیغات وسیع رسانه‌ای می‌داند. الگوسازی نامناسب و ساخت نسخه‌های مختلف از "دختربد" و گسترش آن به حدی که موضوع شرم و حیا را تبدیل به فکاهی کند، باعث به وجود آمدن تیپ‌های شخصیتی ناهمنوا با نظام اجتماعی و سبب کج‌روی و انحراف از موازین و معیارهای انسانی می‌شود.

نویسنده با تأکید بر این نکته که اگر همواره رضایت خدا بر رضایت مردم ترجیح داده شود کیفیت زندگی به شدت ارتقا پیدا می‌کند می‌افزاید: گسترش جنبش‌های دانشجویی حامی پاکدامنی در سال‌های اخیر و اعتراض به فرهنگ ابتذال نشان از تغییر در جریان اجتماعی است. چرا که با اشباع جامعه از مسائل جنسی، اکنون رازآلودگی، متانت و شرافت بیشتر مقبولیت دارد.

در ادامه نویسنده با انتقاد از سرکوبگری عاطفی، گرایش طبیعی دختران برای برقراری یک رابطه عمیق و سالمِ عاطفی را باعث حفاظت آنان از اسیر شدن در دام روابط ناپاک می‌داند. برای جلوگیری از این سرکوب انسان به طور طبیعی نیاز به برقراری روابط دوستانه دارد. مسأله‌ای که در دنیای امروز با افزایش استفاده از تلوزیون، اینترنت و فرهنگ فردگرایی به شدت در معرض آسیب است. درحال حاضر تمایل جوانان برای روی آوردن به شخصیت حقیقی‌شان و اجتناب از ظاهرپرستی اتفاقی است که باید آن‌را غنیمت شمرد تا از خطراتی هم‌چون رواج بی‌اندازه جراحی‌های زیبایی درامان بمانیم.

در انتهای بخش اولِ کتاب؛ نویسنده با نقد پرخاش علیه زنان پاک و عفیف و رکیک خواندن نگاه فمینیست‌های موج چهارم به زنان و نقد ارزش‌های مبتنی بر نگاه کالامحور به بدن زن،  از دختران جوان و صالحی یاد می‌کند که درطی دگردیسی درونی، با روحیه‌ای انقلابی و سازش ناپذیر خواستار جنبشی هستند که برای کرامت زن بیش از حقوق او ارزش قائل باشد.

در بخش سوم یادداشت به بررسی قسمت‌های دیگر این کتاب خواهیم پرداخت.
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
م سادات
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۱
0
0
سلام
بخش های قبلی مقاله را هم نیاز داشتم، در سایت نیست. لطفا بگذارید.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: