کد خبر: ۱۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۴ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۵
آراس: مسئولان سابق اداره میراث فرهنگی استان خوزستان، یک منطقه تاریخی را به عده‌ای پیمانکار واگذار کردند و نتیجه‌اش تخریب آثار باستانی آن منطقه بود.

 به گزارش آراس: خبرهای بد درباره میراث فرهنگی موضوع تازه‌ای نیست، اما این‌که تخریب آثار باستانی به دست مرمتگران سازمان میراث فرهنگی رخ دهد، اتفاق تازه‌ای است. این همان اتفاقی است که برای یادگار تمدن ایلامی در استان خوزستان رخ داده است. خبرآنلاین دیروز در گزارشی از آسیب‌دیدن نقش‌برجسته شماره دو «کول فرح» باستانی خوزستان خبر داده است.
در این نقش‌برجسته یک کاهن در حال عبادت نشان داده شده و در مقابل کاهن یک گاو قرار دارد و فردی که دارد گاو را قربانی می‌کند. فرد قربانی‌کننده شکم گاو را پاره می‌کند و یک نفر در کنار آنها در حال رقص است. پشت‌ سر کاهن چهار نفر قرار دارند. این گمان وجود دارد که این چهار نفر پیش از اضافه شدن کاهن وجود داشته‌اند که اگر درست باشد قدمت این نقش برجسته به 5 هزار‌ سال پیش می‌رسد.

فرامرز خوشاب، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه در این‌باره گفته است: «متاسفانه یک‌ سال پیش مسئولان اداره میراث فرهنگی خوزستان، این منطقه تاریخی را به عده‌ای پیمانکار واگذار کردند. امیدوارم که ابزار این پیمانکارها را ببینید و قضاوت کنید آیا مسئولان میراث فرهنگی می‌دانستند که به چه کسی دارند اجازه مرمت نقش‌برجسته دوره ایلامی کول فرح را می‌دهند؟»

اکنون مسئولانی که این اجازه را صادر کرده‌اند از سازمان رفته و در پست و جایگاه دیگری مشغول به کار هستند، اما سوال خوشاب این است که ‌ای‌کاش آنها را بیاورند و بپرسند که چه دلیل و توجیه فنی برای واگذاری این نقش‌برجسته به پیمانکاران وجود داشته است؟ با چه دلیل و توجیه فنی نقش‌برجسته باستانی را بدون هیچ آزمایش فنی و آنالیزی مرمت کرده‌اند؟ مرمت این نقش‌برجسته آیا با بناهای ساختمانی جدید فرقی ندارد؟ این مسئولان بزرگترین خیانت را به این نقش‌برجسته کرده‌اند.

وضعیت نامناسب این نقش‌برجسته درحالی است که این روزها بحث جهانی شدن «کول فرح» مطرح است. کول‌فرح یا کول‌فره، تنگه‌ای در هفت کیلومتری شمال شرقی ایذه، شامل شش نقش‌برجسته متعلق به دوره ایلامیان است که با توجه به سنگ‌نبشته‌های به‌جا مانده و بقایایی از محل زندگی آنها در گذشته‌های دور که در میان کوه‌ها باقی‌ مانده مانند گورها، کانال آب و بقایای ساختمان و نقطه دیدبانی می‌توان گفت که این محل پرستشگاه نارسینا، یکی از خدایان ایلامی بوده است.

منطقه باستانی کول فرح متعلق به دوران ایلامی است که ریشه‌های تمدن هخامنشی را می‌توان در آن جست‌وجو کرد. دلایل تطبیقی دروازه ملل کاخ آپادانا در تخت جمشید، دقیقا کپی نقش‌برجسته شماره چهار کول فرح ایذه محسوب می‌شود که مراسم بار عام را به تصویر کشیده است. در این سایت باستانی ابزار موسیقی، تشریفات نظامی و سیاسی روی نقش‌برجسته‌ها به زیبایی جان گرفته که نشان از اهمیت این سایت باستانی دارد.

روزگار سیاه بردک سیاه

در گوشه‌ای دیگر از کشور هم یکی از کاخ‌های مهم دوران هخامنشیان به حال خود رها شده و در حال تخریب است. سایت «شبکه آفتاب» در گزارشی از وضع کاخ هخامنشی «بردک سیاه» در شهر باستانی تموکن وضع آشفته‌ای از این محوطه باستانی تصویر کرده است: «بقایای کاخی که فصل بارندگی ترک‌هایش راه خوبی شده برای این‌که آب به دل سنگ‌ها نفوذ کند و آنها را از هم بگسلد. پایه ‌ستون‌های شکسته شاهدی بر این ماجراست. بدتر از همه آجرهای ساختمانی است که با گچ به هم وصل شده‌اند و در بدو ورود به سایت هخامنشی ایران‌زمین بزرگ به چشم می‌خورند. درون این آجر‌پیچ‌ چیست؟ مجسمه‌ای هخامنشی است که اسماعیل یغمایی، رئیس هیأت کاوش این محوطه اعتقاد دارد نقش‌برجسته‌ داریوش است با ملازمش همانند نقش‌برجسته‌های داریوش در تخت ‌جمشید. متونی هم روی این مجسمه به خط بابلی حک شده است.»

یغمایی این محوطه‌ باستانی را کلنگ زده بود و به این نتیجه رسید که این نقش‌برجسته را زمانی که اسکندر به ایران حمله کرد به زیر کشیده‌، آن را شکسته و هر تکه‌اش را به گوشه‌ای انداخته‌اند تا این‌که سرانجام تکه‌ اصلی آن در فصل دوم کاوش کاخ بردک سیاه در ۱۳۸۴ پیدا شد؛ نشانی از مجسمه‌های تخت‌ جمشید که بر این نظریه بیش از پیش صحه می‌گذاشت که این کاخ بسیار مهم و حتی از تخت‌ جمشید گسترده‌تر بوده است. این احتمال هم مطرح شده است که تخت‌ جمشید کاخی تشریفاتی برای هخامنشیان و بردک سیاه سکونتگاهی برای پادشاهان مقتدر بوده است.

چرا حال تموکن چنین است و نقش‌برجسته‌ داریوش به جای حفاظت استاندارد آجرپیچ شده است. نصراله ابراهیمی، معاون میراث فرهنگی بوشهر در پاسخ به این سوال، سوال‌های دیگری می‌پرسد: «یعنی اینجا از پایگاه جهانی تخت‌ جمشید بدتر است؟ از پاسارگاد که سنگ‌هایش پودر شده بدتر است؟ شما فقط مقایسه کنید و به من بگویید. من خودم کارشناس هستم. اگر انتقاد دارید، راهکار بدهید. راهکار علمی بدهید. شما بگو چه کار کنیم؟»

کاوش‌های این محوطه تاریخی هنوز به پایان نرسیده است. ابراهیمی درباره زمان پایان یافتن کاوش‌ها می‌گوید: «حفاری زمانی انجام می‌شود که پول باشد. اعتبارات نداریم. از طریق استانی دیگر بودجه تعلق نمی‌گیرد. خود پژوهشکده باید برای حفاری این محوطه اعتبار بگذارد. ما تنها توانستیم با اعتباراتی که در سال ۱۳۸۴ تحت عنوان پروژه‌ ملی به ما دادند، این محوطه را ساماندهی کنیم، سقفی مهیا کنیم، برق خورشیدی آن را تأمین کنیم و کانکسی برای نگهبانی بگذاریم. شما می‌دانید که برای تأمین هزینه‌ برق اینجا که هیچ مسئولی زیر بار نمی‌رود باید 300 میلیون تومان هزینه کرد؟»

اما اسماعیل یغمایی، رئیس هیأت کاوش این محوطه ناگفته‌های دیگری دارد. او دلایل وضع نابسامان بردک سیاه از زبان مسئولان را که می‌شنود، می‌گوید: «بسیاری از این گفته‌ها واقعیت ندارد. حفاری بردک سیاه در دو فصل با یک وقفه ١٠ ساله انجام گرفته. وقتی شما یک کاخ را ١٠ ‌سال رها کنید، چه از آن می‌ماند؟»

مهار آتش‌سوزی اطراف معبد آناهیتا

در این میان دیروز خبر دیگری هم از آتش‌سوزی زمین‌های اطراف معبد آناهیتا در کنگاور منتشر شد که البته گویا این آتش‌سوزی آسیبی به معبد وارد نکرده است. سیاوش شهبازی، مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان کنگاور به ایسنا گفته که عصر یازدهم خرداد آتش‌سوزی در بخش محدودی از عرصه اثر تاریخی معبد آناهیتا آغاز شد که با ورود سریع و به‌موقع آتش‌نشانی به داخل مجموعه، شعله‌های آتش مهار شدند.

به گفته او، محوطه معبد آناهیتا ٢٥ هکتار وسعت دارد که ٤,٧ هکتار آن عرصه آثار تاریخی است و بقیه این وسعت را منابع طبیعی و زمین‌های کشاورزی دربرگرفته است. با توجه به نرده‌کشی صورت گرفته در محدوده ٢٥ هکتاری معبد، چند سالی است که محصولی در این محوطه کشت نمی‌شود، لذا شاهد رشد گیاهان و علف‌های هرز هستیم.

شهبازی درباره علت آتش‌سوزی هم گفته که با توجه به بارش‌های مناسب امسال، گیاهان و علف‌های هرز در وسعت ٢٥ هکتاری این مجموعه تاریخی رشد قابل توجهی داشته و معمولا با کمترین و کوچکترین بی‌احتیاطی آتش‌سوزی رخ می‌دهد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: