هفت شرکت کشت و صنعت نیشکر امامخمینی(ره)، امیرکبیر، دعبل خزاعی، میرزا کوچکخان، سلمان فارسی، حکیم فارابی و دهخدا، از شرکتهای تابعه توسعه نیشکر هستند و درحال حاضر کلیه زهآبهای کشت و صنعتهای این شرکت بهجز کشت و صنعت امامخمینی(ره) به مناطق دور از رودخانه (محدوده مرز غربی و دریا) هدایت میشوند و شرکت توسعه نیشکر در راستای حفظ شرایط مطلوب کیفی رودخانه کارون نسبت به احداث جمعا ٢٤٢ کیلومتر کانال انتقال زهآب و با بیش از ٣٢ دستگاه سازه بتنی و حدود ١٤میلیون مترمکعب عملیات خاکی (خاکبرداری و خاکریزی) و احداث ٤ ایستگاه پمپاژ زهآب با حجم دبی ٨٠مترمکعب اقدام کرده است. بهطوری که میتوان گفت این شرکت تنها مجموعه کشاورزی استان است که برای عدم انتقال زهآب اراضی به رودخانههای منطقه و تالاب اقدام کرده است.
توضیح آنکه در سال ٨١-١٣٨٠ شرایط آورد رودخانه کارون مناسب نبود، بهطوری که میانگین دبی سالیانه کارون بزرگ در ایستگاه اهواز که طی دوره آماری ٤٨ساله (٧٨-١٣٣٠) حدود ٤٣٩مترمکعب در ثانیه بود، در سال آبی ٧٩-١٣٧٨ معادل ٥/٢٦٣مترمکعب در ثانیه و در سال آبی ٨٠-١٣٧٩ معادل ٥/٣٠٨مترمکعب در ثانیه بود.
در نتیجه با توجه به شرایط خشکسالی پیش آمده در سنوات ٨١-٧٩ و بحرانی شدن وضعیت اکوسیستم تالاب شادگان و خشک شدن قسمت شمالی تالاب که با توجه به تنوع گسترده گیاهی و حیوانی آن بااهمیتترین بخش تالاب محسوب میشود، مسئولان ارشد وقت سازمان محترم حفاظت محیطزیست، معاونت وقت سازمان به اتفاق مدیرکل و معاونین اداره کل حفاظت محیطزیست استان در تاریخهای ١٩ و ١٨/٤/١٣٨٠ بازدیدی از منطقه و تالاب که خشکیده بود، داشتند. با اندازهگیریهای EC آبهای تحتالارض شمال تالاب در بیش از ١٥ نقطه و ملاحظه اینکه EC آبهای تحتالارض منطقه مزبور در محدوده ds/m١٥٤-٦٨ بود و EC زهآب زهکش مشترک واحدهای شرقی به مراتب در وضعیت مطلوبتری قرار داشت و در نتیجه براساس یک اجماع به این تشخیص رسیدند که زهآب به جای هدایت به رودخانه یا خلیجفارس وارد شمال تالاب شادگان شود.
لذا در تاریخ ٢٠/٤/١٣٨٠ بنا به توصیه ایشان در شورای معاونین سازمان حفاظت محیطزیست تصویب و مقرر شد در ابتدا عملیات ساخت کانال برای انتقال زهآب به خلیجفارس که در دست انجام بود، متوقف شود و سپس زهآب در تالاب تخلیه شود تا مطالعات لازم توسط معاونتهای محیطزیست انسانی و محیطزیست طبیعی سازمان مذکور انجام شود.
در همین راستا در تاریخ ٢٠/٤/١٣٨٠ مصوبه شورای معاونین محترم سازمان حفاظت محیطزیست ابلاغ شد که حسب آن میباید عملیات اجرایی احداث کانال انتقال زهآب به خلیجفارس را متوقف و زهآب را در شمال تالاب انجام و در تاریخ ٢٥/٧/١٣٨٠ بازه مزبور بهعنوان فاز یک مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
فاز دوم مسیر به طول ٦٣کیلومتر حسب ضرورتهای فنی و مدیریتی علیرغم آنکه نتیجه مطالعات سازمان حفاظت محیطزیست اعلام نشده بود، در بهار سال ١٣٨٤ به همراه اصلاحاتی در فاز اول عملیات شروع شده و با تحمل مشقات فراوان نهایتا در تاریخ ٥/٥/١٣٨٨ عملیات اجرایی پایان یافت و کانال انتقال زهآب واحدهای شرق به سمت خلیجفارس آماده بهرهبرداری شد و در تاریخ ٢٢/١٠/١٣٨٨ رسما مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
ولی در بهار سال ١٣٨٩ مسیر جریان زهآب توسط اهالی شادگان مسدود شد تا زهآب به سمت دریا هدایت نشود و تالاب برای صید ماهی و پرنده بیشتر زودتر احیا شود. لذا ورود زهآب به درخواست مسئولان وقت سازمان حفاظت محیطزیست کشور ادامه داشت و اکنون نیز با مجوز اداره حفاظت محیطزیست صورت میگیرد و شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی بارها اعلام کرده است این شرکت این آمادگی را دارد که چنانچه مسئولان ذیربط تشخیص دهند که زهآب شرکت توسعه نیشکر برای تالاب شادگان خطر زیستمحیطی دارد در کمترین زمان ممکن از ریختن زهآب به تالاب جلوگیری شود، چرا که مدتهاست با صرف هزینههای زیاد زیرساختهای لازم (کانال انتقال زهآب) جهت انتقال زهآب به منطقه ورودی دریا فراهم شده است. ذکر این نکته ضروری است با توجه به اینکه شیوه غالب مبارزه با آفات نیشکر عمدتا بیولوژیک است و همچنین شیوه مبارزه با علفهای هرز به صورت عمدتا مکانیکی انجام میگیرد، لذا باتوجه به استانداردهای موجود این زهآب شرایط دائما رو به بهبودی را تجربه کند.
در پایان خاطرنشان میشود که در هنگامی که زهآب نیشکر وارد تالاب شادگان شد، تالاب شادگان کاملا خشک شده بود و این مطلب بارها توسط مسئولان محیطزیست به صراحت عنوان شده است.
بههرحال باید به این نکته توجه کرد که میتوان از زهآبها بهرهبرداری مناسبی کرد، همچنان که راندمان تولید ٤ تن در هکتار گندم با استفاده از زهآب نیشکر نتیجه همین بهرهبرداری مناسب است و میتوان به بهرهگیری از شیوههای مناسب علمی و در همکاری با محققان از پیامدهای غیرقابل کنترل به نفع توسعه پایدار و متوازن با در نظر گرفتن شراط زیستمحیطی بهره برد و امید است با همکاری همه محققان و علاقهمندان عرصه کشاورزی با نقد علمی، تنگناها را تبدیل به فرصت کرد .تا بتوان منابع ملی همچون آب و شرایط زیست اقلیمی کشور را به بهترین نحو مورد بهرهبرداری قرار داد.