کد خبر: ۳۵۳۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۱۵ تير ۱۳۹۵
پسر معتاد که مادرش را شکنجه داده و به قتل رسانده ‌است، وقتی پشت تریبون دادگاه قرار گرفت، مدعی ‌شد قتل کار او نبوده ‌است.


پسر معتاد که مادرش را شکنجه داده و به قتل رسانده ‌است، وقتی پشت تریبون دادگاه قرار گرفت، مدعی ‌شد قتل کار او نبوده ‌است.
 
به گزارش  صبحانه پرس به نقل از شرق، متهم که جوانی ٣١ساله است پیش از این اعتراف کرده‌ بود به خاطر تهیه پول مواد، دست به این کار زده ‌است.
 
نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. درباره کیفرخواست گفت: متهم یک سال قبل بعد از درگیری با مادر ٧٠ساله‌اش به نام نرگس او را مورد ضرب و جرح قرار داده و سپس او را در کمدی گذاشته و به قتل رسانده ‌است.
 
او بعد از بازداشت به قتل مادرش اعتراف کرد و جزئیات را توضیح داد.
کامران، متهم پرونده، سابقه درگیری و دعوا با مادرش را داشت. او به مواد مخدر اعتیاد دارد و این درگیری‌ها عمدتا به دلیل مواد بود. با توجه به مدارک مندرج در پرونده و شکایت تنها دختر مقتول به‌عنوان ولی‌دم، درخواست صدور حکم قانونی را مطرح کرد.
 
وقتی نوبت به خواهر متهم رسید؛ او گفت: کامران همیشه با مادرم درگیری داشت. من بارها به مادرم گفته‌ بودم بیاید و با من زندگی کند و کامران را تنها بگذارد اما قبول نمی‌کرد؛ می‌گفت این بچه بدون آب و غذا می‌ماند. روز حادثه به خانه مادرم رفتم تا به او سر بزنم. در زدم کسی در را باز نکرد. کلید داشتم، در را باز کردم و وارد خانه شدم. وقتی وارد شدم دیدم کسی در خانه نیست. خیلی تعجب کردم، مادرم جایی برای رفتن نداشت و هرجا که می‌خواست برود حتما به من خبر می‌داد. چند بار صدایش کردم، خبری نشد، وارد اتاق شدم دیدم در کمد دیواری قفل شده، در را باز کردم تا ببینم مادرم وسیله‌ای برداشته و از خانه بیرون رفته‌ است یا نه. وقتی در را باز کردم دست مادرم بیرون افتاد و بعد هم جسدش را پیدا کردم. مقدار زیادی رختخواب در کمد دیواری بود، جسد زیر رختخواب‌ها بود و من اول دستش را دیدم و بعد جسد را پیدا کردم. بلافاصله به اورژانس و پلیس خبر دادم و از همسایه‌ها کمک خواستم؛ اورژانس که آمد گفتند او مرده ‌است. پلیس آمد تا تحقیقات را انجام دهد. آنجا بود که همسایه‌ها گفتند چند ساعت قبل صدای درگیری شنیده‌اند و کامران به مادرم فحاشی می‌کرد.
 
این زن گفت: من برای برادرم درخواست مجازات دارم و او را نمی‌بخشم. سپس نوبت به متهم رسید؛ او اتهام قتل عمد را قبول نکرد و گفت: سال‌ها بود که به شیشه اعتیاد داشتم و همیشه سر این موضوع با مادرم درگیری داشتیم. بیشتر درگیری ما سر پول بود، وقتی از او پول می‌خواستم که شیشه بخرم ناراحت می‌شد. روز حادثه هم طبق معمول با هم دعوا کردیم. عصبانی شدم، دست و پای مادرم را گرفتم و او را داخل کمد راندم و در را بستم و از خانه بیرون رفتم. با خودم گفتم چند ساعت دیگر که برگردم، او هم آرام شده ‌است. من اصلا نمی‌خواستم او را بکشم.
 
در این هنگام قاضی بخشی از صحبت‌های متهم را خواند و گفت: تو اعتراف کردی با مادرت درگیر شدی و بعد از اینکه او را کتک زدی و مادرت بیهوش شد، او را داخل کمد گذاشتی و رختخواب را رویش انداختی، اما حالا می‌گویی فقط او را داخل کمد گذاشته‌ای؛ چرا این‌طور ادعا می‌کنی؟
 
متهم گفت: کمدی که جسد داخل آن پیدا شد، اصلا رختخوابی نبود. من در آن کمد یک طبقه زده ‌بودم و ابزار تعمیر موتورم را داخل آن می‌گذاشتم. اصلا رختخوابی آنجا نبود، نمی‌دانم چرا چنین ادعایی مطرح شده‌ است. ضمن اینکه من با مادرم درگیری فیزیکی نداشتم و اصلا او را کتک نزدم.
 
قاضی گفت: اما روی بدن مادرت آثار جراحت و کبودی وجود داشت، چطور می‌گویی او را نزدی. پس این آثار از کجا آمده ‌است. ضمن اینکه خودت در اعترافاتت گفته‌ای که همیشه مادرت را کتک می‌زدی چطور این‌بار مدعی هستی او را نزدی.
 
متهم گفت: من او را نزدم، فقط دستش را گرفتم. نمی‌دانم چه شده‌ و چرا اومجروح شده ‌است. اصلا نمی‌دانم چرا مادرم مرد. خانه‌ای که ما در آن زندگی می‌کردیم، خیلی قدیمی است. کمددیواری‌ای که مادرم را در آن گذاشتم، متعلق به ٤٠ سال پیش است. مگر می‌شود این کمد آن‌قدر محکم باشد که راه نفوذ هوا نداشته ‌باشد!؟ چارچوب درستی در کمددیواری وجود نداشت و همه جای آن سوراخ بود؛ چطور پزشکی قانونی اعلام کرده مادرم بر اثر نرسیدن اکسیژن به بدنش دچار خفگی شده ‌است. من حاضرم همین حالا داخل کمد بروم و چند روز هم بمانم تا ببینید که برایم اتفاقی نمی‌افتد.قاضی گفت: برای زن ٧٠ساله‌ای که بیهوش هم شده‌ نفس‌کشیدن بسیار سخت است. قطعا فردی ٧٠ساله نمی‌تواند مانند جوان ٣٠ساله نفس بکشد. بنابراین طبیعی است که تو بیشتر از او مقاومت داشته‌ باشی.
 
متهم گفت: با این چیزی که شما می‌گویید پس من قبول دارم کاری که کرده‌ام باعث مرگ مادرم شده ‌است. اما باور کنید که چنین قصدی نداشتم و از اتفاقی که افتاده ‌است، بسیار متأسفم و از خواهرم معذرت‌خواهی می‌کنم.
 
هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: