خالق اثر تحسین شده جشنواره فجر در گفتگو با خبرنگار صبحانه از دغدغه ها و برنامه های این روز های خود گفت;
با توجه به فعالیت سال های اخیر شما در عرصه تئاتر نگاه شما به این هنر چگونه است؟
به شخصه معتقدم هر ثانیه کار کردن در عرصه هنر موجب کسب تجربه می شود و نمی شود گفت چونکه ما چندین سال در این زمینه فعال هستیم بر تمام جوانب مسلط هستیم چراکه اگر به قله های بلند این هنر هم برسیم باز هم باید خود را هنر آموز بدانیم اگر چه من در زمینه های مختلفی چون فیلمنامه نویسی ،بازیگری، بازیگردانی و کارگردانی فعالیت کرده ام اما همیشه تشنه ی کسب دانش و مهارت در. این زمینه هستم و. خود را هنر آموز میدانم
شما خودتون رو هنر آموز میدونید اما میدونید که آخرین اثر شما به نام ”نسل دیتون” در جشنواره فجر تحسین هنردوستان را بدنبال داشت.
این لطف شما و مخاطبان به من بوده است بله خدارو شکر استقبال بسیار خوبی از این اثر شد و جا دارد از همینجا از از خانوادم که به شدت از من حمایت کردند تشکر کنم چرا که پشتیبانی پدر و مادر و همچنین همسرم نبود به هیچ وجه موفق به کسب تجربه خوب و جلب رضایت مخاطبان و اهالی هنر نمیشدم.
در خصوص نسل دیتون برایمان بگوید.
خب مسئله تجاوزحتی در لغت هم یک کلمه ساده و دم دستی نیست،و فکر کردن به آن آدم را اذیت میکند ،شنونده ها به هیچ وجه نمیتوانند درک کنند که این موضوع چقدر دردناک است، تنها کسانی که تجربه کردند میتوانند فاجعه بودن این قضیه رو لمس کنند،در جنگ بوسنی هرزگوین سال ۹۲میلادی،صربها استراتژی تجاوز را به سربازهاشون دستور داده بودند و با اینکار مسلمان های بوسنی روحیشون به شدت تضعیف میشد و بجای جسم،معنویات و روحیات اونا رو مورد آسیب قرار میدادند وبعد از مطالعه و تحقیق چنین فاجعه ای تقریبا به دغدغه ای تبدیل شد و تصمیم گرفتم که یک نمایشنامه بر این اساس بنویسم و بعدش یک مدت روی متن کار کردم و چندین ماه تمرین کردیم و در نهایت اجرا رفتیم و خداروشکر با وجود اینکه کار اول من بودو ژانرکار تراژدی بود اما با استقبال هنردوستان قرار گرفت
به ژانر تراژدی این اثر اشاره کردین آیا با توجه به موفقیت شما در این ژانر در آینده هم باید منتظر اثری با این ژانر باشیم یا به دنبال خلق اثری جدید در فضایی دیگر هستید؟
من بیشتر ژانر درام و تراژدی را دوست دارم و البته دوست دارم یک روزی یک کار کمدی بسازم اما حقیقتا کمدی به معنای واقعی کلمه خیلی سخته،متاسفانه خیلی دوستان و اساتید عرصه هنر کمدی را با لودگی و شوخی های مبتذل اشتباه گرفتند،البته این خیانت بزرگ به جامعه است چرا که هنرمند به عنوان کسی که ایدئولوژی مستقل دارد باید خوراک ذهنی مخاطب را بسازد اما اگر توجه کنید به میزان فروش فیلم های سینمایی،آثاری که بیشترین فروش رو داشتند تا به امروز،چیز خاصی را به جز خنده های گذری برای مخاطبین نداشته است، بنظرمن تعریف طنز،ارائه آسیب و مسائل جامعه و پیرامون آدم ها به زبان خنده و کمدی است؛اگه به آثار فاخری مثلِ چارلی چاپلین و نورمن ویزدوم و آثاری از این قبیل نگاه کنیم متوجه میشیم که مسائل و دغدغه های اجتماعی را بازبان ساده طنز میگفتند ولی متاسفانه در ایران تعریف طنز کاملا متفاوت است.
آقای محمدرضایی پروژه تئاتر جدید در برنامتون هست؟
بله،ما چندین ماه با یک گروه بسیار حرفه ای و پر انگیزه و پرانرژی تئاتری مشغول تمرین هستیم نمایشنامه ای براساس رمان پرواز بر فراز آشیانه فاخته""اثر کن کیسی، که این افتخار را داریم که از سی ام دیماه تا شانزدهم بهمن در عمارت نوفل لوشاتو از ساعت هفت و بیست دقیقه هم نفس با مخاطبانمان شویم.
چرا پرواز بر فراز آشیانه فاخته؟
حقیقتا،نگاه غلط آدم های جامعه به بیماران روانی به شدت برایم اذیت کننده است و این برچسب زدن ها و از بالا به پایین نگاه کردن ها به شدت برای من درد آور است؛به نظرمن یکی از نقاط قوت این افراد این است که نقاب ندارند متاسفانه درحقیقت خیلی از ماانسانها جرات نداریم که در اکثر شرایط ها و موقیعت ها خودمان باشیم در. واقع خود واقعیمون باشیم؛اما این عزیزان که تعدادشان هم کم نیست احتیاجی ندارند که ادای کسی را در بیارند؛اتفاقا من معتقدم که آنها بیمار نیستند،بیمارواقعی ما هستیم ما نمیتوانیم همیشه خودمان باشیم ؛
در پایان این گفت و گو کارگردان اثر تحسین شده نسل دیتون با اشاره به مشکلات پیش روی کارگردانان جهت به نمایش درآمدن یک تئاتر خاطر نشان کرد:
برای اینکه یک تیاتر از ایده به اجرا برسد بایستی هفت خوان رستم را طی کند،منظورم بحث مجوزات و اصلاحیه وزارت ارشاد نیست،بلکه بحث مالیه پروژه است، متاسفانه تهیه کننده های تئاتر به آخرین چیزی که فکر میکنند اثر هنری و تاثیر گذاری پروژه است و تقریبا میزان فرهنگ سازی و بالابردن سطح آگاهی مخاطب اهمیت آنچنان ندارد و متاسفانه برای تهیه کننده سود حاصل از کار مهمترین فاکتور است وبه همین علت حال و روز تئاتر فعلی بیشتر به سمت تجاری رفته،به عنوان مثال در چند ساله اخیر تهیه کنندگان عزیز بجای اینکه به سراغ افراد تیاتری باتجربه بروند به سمت سلبریتی ها رو اوردند و شاهد فروش آن اثار به واسطه این سلیبریتی ها هستیم که این موضوع با روح تئاتر در تضاد است