صبحانه پرس_ «رییسجمهور»، دیروز، درست یک روز بعد از سالگرد بیست و پنج سالگی اعلام استقلال کشورش در 31 اوت 1991 درگذشت. «اسلام کریماف» که از چهار ماه بعد از اعلام استقلال ازبکستان در نتیجه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به ریاستجمهوری این کشور رسیده بود، پیش از آن هم در 1989 از طرف حزب کمونیست شوروی به عنوان دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان انتخاب شده بود؛ به نظر میآید ریاست بر ازبکستان را بر جبین این مرد اهل سمرقند نوشته بودند!
او از پدر و مادری ازبک به دنیا آمد، از آنجا که پدر بیولوژیکش ناشناخته اعلام شده بود، شایعه مشروعنبودن نوزاد باعث شد او را به شیرخوارگاه بفرستند، اما یک سال بعد خانوادهاش دوباره سرپرستی او را به دست آوردند، این دوره زندگی با خانواده هم آنقدرها طول نکشید و کودک را در 1945 باز به پرورشگاه سپردند. بعد از یک دوره سختیهای حاصل از جنگ جهانی دوم، «اسلام» نوجوان توانست دبیرستان را تمام کند و در 1960 از موسسه پلیتکنیک آسیای مرکزی که امروز به نام «دانشگاه فنی دولتی تاشکند» شناخته میشود در رشته مهندسی مکانیک فارغالتحصیل شود.
در اوایل کار، مهندس بودن برایش کافی بود و در وزارت منابع آب کار میکرد، اما بعد تصمیم گرفت در دانشگاه دولتی اقتصاد تاشکند، مدرک کارشناسی ارشدش را بگیرد.
او در سال 1964 با همسرش اولش «ناتالی» ازدواج کرد که حاصل آن پسری به نام «پتر» بود، در 1967 کریماف با همسرش دومش «تاتیانا» که اصالتی روسی- تاجیکی داشت ازدواج کرد که از آن ازدواج هم دو دختر و پنج نوه دارد.
بعد از این که در 1966 وارد حزب کمونیست شد، توانست در دو سال از عضویت در کمیته برنامهریزی حزب در ازبکستان به عنوان مشاور، به ریاست آن دست پیدا کند، در 1986 اولین موقعیت مهم حزبی خودش را به دست آورد و در 1989، او اولین دبیر اول حزب کمونیست در منطقه ازبکستان بود. بین سال های 1990 و 1991 او به عنوان یکی از اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست کار میکرد. در مارس 1990 از طرف حزب به عنوان رییس جمهوری ازبکستان انتخاب شد و بعد از فروپاشی حزب هم در برگزاری انتخابات مجدد در سمت خود باقی ماند.
جمهوری ازبکستان دومین جمهوری آسیای مرکزی بود که از اتحاد جماهیر شوروی جدا شد. اول سپتامبر، روز ملی استقلال ازبکستان اعلام شد. در 1996 رییسجمهور از طریق یک رفراندوم که نتیجه آن 91.2 درصد به نفع آقای کریماف بود دوره خود را تا سال 2000 تمدید کرد، در دومین انتخابات ریاستجمهوری ازبکستان در دسامبر 2001، او با 86 درصد آرای شرکتکنندگان دوباره رییسجمهور شد و برای 15 سال آینده در این سمت باقی ماند. انتخابات سال 2007 برای کریماف دردسر تازهای بود. برخی این موضوع را مطرح کردند که آیا او بعد از دو دوره پیاپی ریاستجمهوری میتواند بار دیگر در انتخابات شرکت کند یا نه؟ بعد از این که کمیسیون مرکزی انتخابات این کشور کاندیداتوری او را قانونی اعلام کرد، آقای رییسجمهور برای بار سوم با 88.1 درصد آرا، دوباره سر کار خودش برگشت. در انتخابات 2015 یک بار دیگر، همین سناریو تکرار شد و این بار رییسجمهور با رای بیش از 90 درصد رایدهندگان به اتاق کارش برگشت.
دولت او خود را محق میدانست که احزابی با گرایشهای قومی، مذهبی و نظامی را منحل اعلام کند. علاوه بر این که سیستم حزبی در این کشور چندان امکانی برای بروز نیافت، رایگیری در ازبکستان کریماف هم ویژگیهای منحصر به فردی داشت، از جمله در مورد رفراندمها که در آن رای همه کسانی که رای نداده بودند، یا رایشان را سفید به صندوق انداخته بودند، به عنوان رای «آری» قرائت کردند!
روابط ازبکستان با کشورهای خارجی آنقدر ها روشن و دوستانه نبوده است، از میان تمام کشورهای دنیا، تنها 44 کشور در ازبکستان سفارتخانه دارند، هفت کشور غربی، 14 کشور از مجموعه کشورهای استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی و 29 کشور دیگر.
ازبکستان زیر اقتدار کریماف، تا حدود زیادی علیه مذهب بود، در 1999 این کشور برای مقابله با «اسلام رادیکال» قانونی را وضع کرد که طی آن برای ساخت هر مکانی با کاربرد مذهبی باید مجوز هایی اخذ میشد، بعد از یازده سپتامبر 2001 و حملات به برجهای دوقلو، ازبکستان از طرف آمریکا به عنوان کشوری مهم در محور مبارزه با تروریسم معرفی شد و در جنگ افغانستان، متحد اسراتژیک آمریکا شد. بعد از جنگ، آمریکا به دلیل انتقادهای حقوق بشری که به دولت ازبکستان وارد بود، پایگاههایش را از این کشور خارج کرد.
مشکلات خانوادگی آقای کریماف هم آنقدرها کم نبوده است. دختر بزرگترش «گلنارا» که مدتی به عنوان سیاستمدار و دیپلمات شناخته میشد، در داخل ازبکستان از سازمانهای غیر دولتی هنری و فعالان بهبود وضع زندگی مردم حمایت میکرد، اما در 2014 به اتهام دست داشتن در فساد مالی تحت حبس خانگی قرار گرفت.
دختر دیگر آقای کریماف، «لولا» فعال اجتماعی برای تشویق مردم به ورزش و سوادآموزی و سالهاست که به عنوان فعال اجتماعی حقوق کودکان و به خصوص، به فرزندی پذیرفتن کودکان دارای نیاز های خاص، شناخته میشود.
آقای کریماف که در سال 2013 یک بار سکته کرده بود، چند روز پیش در شرایط نامساعد جسمی قرار گرفت، در مورد درگذشت او اخبار برای چند روز ضد و نقیض بود؛ در حالی که یک خبرگزاری محلی در 31 اوت گذشته از درگذشت او خبر داده بود، دخترش یک روز بعد اعلام کرد که شرایط جسمی پدرش نامساعد است و از مردم خواست برای او دعا کنند، در ساعتهای اولیه روز دوم سپتامبر، منابع رسمی دولت از شرایط نامساعد جسمی رییسجمهور این کشور خبر میدادند، در نهایت چند ساعت بعد، نخستوزیر ازبکستان به صورت رسمی خبر درگذشت آقای کریماف را اعلام کرد.
پیکر کریماف بعد از مرگش از تاشکند تا سمرقند بدرقه شد تا در زادگاهش به خاک سپرده شود
رییسجمهورهای زیادی درگذشت کریماف را تسلیت گفتند. در مراسم بدرقهاش خیابانهایی که کاروان از آنها میگذشت گلباران شد و در نهایت کریماف را از تاشکند تا سمرقند بردند که در محل تولدش به خاک بسپرند. فعلا مسوولیتهای او را نخستوزیر این کشور به عهده گرفته است، شاید بعد از بیست و پنج سال، ازبکستان حالا فرصت داشته باشد که یک رییس جمهوری انتخاب کند.