به گزارش صبحانه پرس، سعید مدنی در گفت و گو با "مشرق"، درباره عملکرد فرهنگی کاروان اعزامی به المپیک 2016 اظهار داشت: بی شک فرهنگ مهمترین موضوع در ورزش و البته در همه مسایل دیگر کشور است. فرهنگ به نوعی ام المسایل است و باید بر همه امور مقدم باشد. همانطور که رهبر معظممان اشاره مستقیم به ولنگاری فرهنگی در برخی عرصه ها دارند، ما در ورزش هم اثرات آن را در این دوره از المپیک شاهد بودیم.
وی ادامه داد: در این دوره اتفاق خاصی به لحاظ فرهنگی را شاهد نبودیم که با اعتبار مملکتمان بازی کند اما در دل کاروان ناهنجاری هایی را شاهد بودیم که به موضوع بازیکن سالاری، بداخلاقی در قبال داوران و باندبازی مربوط می شد که این اتفاقات از تلخی های رخ داده در المپیک این دوره به شمار می رفت.
عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان با اشاره به مدال برنز ارزشمند کیمیا علیزاده در تکواندو گفت: از آن سو هم می بینیم که یک خانم با پوشش اسلامی که از ملاک های اصلی جمهوری اسلامی ایران، چه به لحاظ مذهبی و چه ملی است، در میدان المپیک مدال می گیرد و اثبات می کند که حجاب نمی تواند مانع از بزرگی کردن بانوی در عرصه بین المللی باشد.
*مدال کیمیا یک مدال فرهنگی بود
مدنی اضافه کرد: این شعار اصلی انقلاب بوده و هست که حجاب مانع موفقیت زن ایرانی نیست؛ بلکه باعث کرامت اوست. کیمیا علیزاده اثبات کرد که بانوی ایرانی می تواند با حفظ این کرامت، حضوری تأثیرگذار در المپیک داشته باشد و وی از این طریق حرف جمهوری اسلامی را بیان کرد. آنهایی که می گویند فیزیک بانوان نباید پوشیده باشد و تفکرات این چنینی دارند، حالا متوجه ارزش های عفاف شده اند. این مدال یک کار بزرگ در عرصه فرهنگی بود که در این دوره برای کاروان ما رخ داد و همه رسانه های جهان از علیزاده به عنوان اولین بانوی ایرانی که با پوشش اسلامی موفق به این کار شده یاد کردند. البته، این یکی از دستاوردهای مهم فرهنگی کاروان ایران در المپیک 2016 بود.
* به بدخواهان نظام بهانه ندادیم، اما...
مدیرمسئول و سردبیر مجله کیهان ورزشی در گفت و گو با مشرق، به برخی اتفاقات رخ داده در دل کاروان در برزیل پرداخت و گفت: با این که اتفاق خاص ضد فرهنگ یا بی اخلاقی رخ نداد تا بهانه به دست بدخواهان نظام افتاده و بخواهند از آن علیه نظام سوء استفاده کنند اما آنهایی که ریزتر و جدی تر مسایل فرهنگی درون اردویی را دنبال می کردند، اذعان داشتند که ما برای خودمان نتوانستیم از نظر فرهنگی المپیک رضایت بخشی را رقم بزنیم.
* شعار فرهنگی دادن کافی نیست
وی افزود: بحث امتناع تعدادی از والیبالیست ها از حضور در رژه، نوع اعتراض های فرنگی کاران به تیم داوری، نحوه اعتراض قهرمان وزنه برداری و کادر فنی تیم ملی به هیأت داوران، مسایلی که بین مسئولان فدراسیون بوکس و نماینده کشورمان در المپیک رخ داده و هنوز هم ادامه دارد، بگو و مگوهای درگرفته بین مسئولان فدراسیون تکواندو با مربیان سابق این رشته در ریو و ادامه آن در رسانه ها بیانگر فقر فرهنگی در ورزش ماست. این مسایل به ما یادآوری می کند تا چه اندازه باید در زمینه فرهنگی جدی تر به مسایل دقت کنیم و در چنین عرصه ای منافع ملی را بر منافع شخصی ارجح بدانیم که متأسفانه شاهد بودیم در برخی رشته ها این اتفاق رخ نداد و حرفمان با عملمان یکی نیست. پیش از اعزام کاروان به مسابقات همه مسئولان، مربیان و بازیکنان رشته های سهمیه دار شعار می دادند و از منافع ملی حرف می زدند؛ ولی به محض رسیدن به المپیک برخی از آنها عملشان تغییر کرد. اگر قرار است در ورزش به دنبال موضوعات فرهنگی هم باشیم، باید المپیکی فکر و رفتار کنیم. در دنیا همه ایران را به فرهنگ و ادب می شناسند و اگر قرار باشد تعدادی ورزشکار نماینده 80 میلیون ایرانی باشند، باید به مراتب بیش از اینها به این قبیل مسایل دقت شود تا در کنار سرآمد بودن در بحث فنی، در امور فرهنگی هم نقش دل نشینی در ذهن دیگر ملل دنیا بزنیم.
* مدیران ورزشی از جامعه خط نگیرند
مدنی درباره راههای مقابله با اتفاقات ضد فرهنگی در مجامع بزرگ ورزشی عنوان کرد: متأسفانه گاهی شاهدیم جامعه ورزشی متأثر از عموم مردم، در قبال برخی بی اخلاقی ها یا مسایلی از جمله بازیکن سالاری اقداماتی که باید و شاید را انجام نمی دهد یا از ترس اینکه با عدم اقبال عمومی مواجه شوند، دست از دخالت در این امور برمی دارند. این یعنی جامعه ورزشی ما به شدت متأثر از جامعه عمومی است؛ ولی این نباید به معنی دست روی دست گذاشتن اهالی ورزش باشد و تا جایی که ممکن است باید با بازیکن سالاری مبارزه کند.
*رسانه به بی اخلاقی دامن نزند
این پیشکسوت مطبوعات خاطر نشان ساخت: در این زمینه فقط مسئولان اجرایی و کادر فنی تیم ها دخیل نیستند و همه کسانی که به نوعی در ورزش نقش دارند و سرآمد همه آنها رسانه است، باید کمک کنند؛ چه رسانه ملی، چه رسانه های مکتوب و سایتهای اینترنتی. در این بحث بعضا دیده شده که از سوی برخی رسانه ها کم کاری صورت می گیرد. بارها دیده شده که یک مقام مسئول در فلان فدراسیون یا یک مربی در فلان رشته قصد داشته جلوی بازیکن سالاری بایستد ولی رسانه ها به واسطه معدود مخاطبانی که ارتباط عاطفی با برخی چهره ها برقرار کرده اند، رودرروی مدیر و مربی می ایستند و به شکل غیر مستقیم از بی اخلاقی دفاع می کنند. بنابراین همه در این زمینه مقصر هستیم از جمله خود ما. ما که در رسانه فعالیت می کنیم باید به همان اندازه که مسایل فنی را جدی دنبال می کنیم، مسایل فرهنگی را هم جدی بگیریم.
*بازیکن سالاری در والیبال ملموس است
عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان در این باره که چهره برخی ورزشکاران و نوع آرایش موی سر و صورتشان ناهنجار و غیرمعمول است، اظهار داشت: اینها همه حکایت از واقعیت تلخ بازیکن سالاری در ورزش ما دارد. این، مسأله خیلی مهمی است که اگر حالا جلو آن گرفته نشود، در آینده به آفت ورزش تبدیل خواهد شد. والیبال در این سالها به خوبی رشد داشته و جا دارد به مسئولان فدراسیون تبریک بگوییم که با راهیابی به المپیک مایه افتخار ایران شدند؛ ولی باید بدانند که صرف کسب نتیجه، نباید نسبت به مسایل اخلاقی بی تفاوت باشند. متأسفانه باوجود همه توانمندی های تیم ملی والیبال، شاهدیم که موضوع بازیکن سالاری به شکل ملموسی در این رشته بوجود آمده است. از مسئولان عالیربته ورزش هم بعید است که به رغم مشاهده چنین رفتارهایی، نسبت به آن سکوت مطلق اختیار کرده اند.
* کشتی المپیک یعنی ناداوری
مدنی به اعتراض های فرنگی کاران در مسابقات کشتی و جملات زشتی که در المپیک توسط برخی از آنها بکار برده شد، اشاره کرد و گفت: تجربه اثبات کرده در میدانی همچون المپیک، به ویژه در رشته ای مانند کشتی که داور نقش پررنگی در تعیین نتیجه آن دارد، حق کشی هایی صورت می گیرد و این یکی از نقاط ضعف این رویداد شمرده می شود. شاهد هم بودیم که این ناداوری ها تنها برای ایران رخ نداد و نمونه بارزش کشتی گیر مغولستانی بود که کادر فنی اش به شدت نسبت به ناداوری علیه ورزشکارشان معترض شدند. این یک واقعیت تلخ در رشته مدال آور کشتی برای ماست که باید از قبل با همین ذهنیت به المپیک رفت که ناداوری هم داریم.
* دیپلماسی ورزشمان ضعیف است
وی اضافه کرد: دو راهکار اصلی مقابله و مبارزه با این پدیده ناراحت کننده این است که ابتدا بتوانیم ضعف دیپلماسی ورزشی را برطرف و آن را قوی کنیم. صرف داشتن یک کرسی در فیلا نباید برای کشتی ایران کافی باشد. اینکه سفرهای اروپایی را نشان کنیم و باری به هر جهت برویم و برگردیم، دردی از ما دوا نمی کند. نماینده داشتن در فیلا زمانی ارزشمند است که در تصمیمات کلان آن دخالت داشته باشیم. ما یکی از کشورهای اصلی در رشته کشتی هستیم ولی کمترین عضو و دخالت را در سیاست گذاری های کلان آن داریم. به همین خاطر هم به راحتی حقمان را تضییع می کنند.
* حسن یزدانی هم رفتار فرهنگی داشت
مدیرمسئول و سردبیر مجله کیهان ورزشی ادامه داد: راه دوم، قوی کردن خودمان است. در کشتی حسن یزدانی دیدیم که این جوان مازندرانی چطور کشتی 6 – 0 را 6 – 6 کرد. با اینکه داوران دائم کشتی را به سود نماینده روس قطع می کردند ولی توانست و 6 پوئن گرفت و کار را تمام کرد. کار فرهنگی این کشتی گیر آنجا بود که دست داور را برای حق کشی بست ولی در کشتی رضا یزدانی چون تنها یک امتیاز رد و بدل شد، دست داور را هم برای ناداوری باز گذاشتیم تا حق کشتی گیرمان خورده شود. اعتراض بعد از آن هم هیچ نتیجه ای جز محرومیت کشتی گیر و جریمه فدراسیونمان در پی ندارد و فرهنگ ورزشی مان را هم از این طریق زیر سئوال برده ایم. اگر در المپیک می دانیم که حق کشی علنی صورت می گیرد، حقمان را محکم بگیریم تا نتوانند آن را از چنگمان دربیاورند.
* هرکس از ایران برود مزدور نیست
وی در واکنش به نسبت دادن واژه مزدور به سرمربی تیم ملی تکواندو آذربایجان از سوی رییس فدراسیون تکواندو توضیح داد: این حرفی بوده که زده شده و رییس فدراسیون تکواندو نظر خودش را گفته و باید دید بر چه اساس و مبنایی این حرف را بیان کرده است. من هم به شخصه مخالف این موضوع هستم و دوست دارم ورزشکارانمان مال خودمان باشند و زیر پرچم خودمان مبارزه کنند ولی گاهی یکسری مشکلات در زندگی شخصی افراد رخ می دهد که خودشان با مصلحت اندیشی که می کنند، ترجیح می دهند در کشور دیگری به ورزش ادامه دهند. اینها به انگیزه های شخصی برمی گردد و قرار نیست هرکس از ایران رفت و در کشوری دیگر فعالیت کرد، خائن و مزدور به نظام باشد.
* صادرات ورزشکار باعث افتخار است
مدنی ادامه داد: گاهی اضطرار و اجبار در زندگی انسانها سبب می شود تصمیماتی برخلاف میلشان بگیرند. اینکه مهماندوست و تعدادی از ورزشکاران ایرانی در کشورهای دیگر در حال فعالیت هستند که بد نیست. باید از این منظر به مسایل نگاه کرد که ورزش ما به جایگاهی رسیده که می تواند مربی و بازیکن صادر کند. ورزشکاران یک مملکت دیگر زیر نظر مربی ایرانی کار کنند. در همین المپیک دیدیم که برخی قهرمانان فرنگی کار سال های قبل ایران زیر پرچم کشورهای دیگر کشتی گرفتند و این باعث افتخار است. کشتی گیری که دیده در ایران نمی تواند نفر اول باشد و از خودش بهتر هست، به خارج از ایران رفته و آنجا شانسش را برای دیدن میدان المپیک محک زده و شکر خدا موفق هم شده است. اتفاقا ایرانیانی که در خارج از این مرز و بوم نماینده ورزش ما در تیم های ملی هستند، می توانند نقش مؤثری در اشائه فرهنگ ایرانی داشته باشند. پس می توان از این منظر هم به موضوع نگاه کرد.