مجلس خانه مردم و مکانی مقدس است که تریبون آن هم از همین شان و جایگاه برخوردار می باشد. نمایندگان توانمند و خبره همواره از این تریبون برای احقاق حقوق مردم حوزه انتخابیه خود استفاده کرده و می کنند. نمایندگانی که متخصص بوده و با نگاهی راهبردی موضوعات را می نگرند، همواره به این نکته مهم توجه کرده و با استفاده از این جایگاه رفیع به دنبال خواسته های مردم بوده و هیجانات نامطلوب را از خود دور می کنند.
تاریخ ثابت کرده است نمایندگانی که بر امور مجلس و جایگاه خود واقف نبوده و سطح خود را باور ندارند(یا اساسا در این سطح نیستند) ، برای رسیدن به خواسته های کوچک (نگوییم شخصی!) ، هم شان مجلس را پایین می آورند و هم موجب سر شکستگی مردم حوزه انتخابیه خود می شوند.
رفتار نماینده جدید آبادان در همین مدت کوتاه نشان داد که نه تنها نگاهی راهبردی و مبتنی بر تدبیر پیشه نکرده است، بلکه به جای تعامل با مسئولان و نمایندگان، ترجیح داده اند با جنجال و هیاهو کار خود را پیش ببرند. روشی ناکارآمد که تاریخ مصرف ان به سر آمده است.
نماینده ای که نتوانسته است در تعامل با اندک نمایندگان استان، کمترین جایگاه را حتی در کمیسیون های مجلس به دست آورد، چگونه با دستاویز قرار دادن موضوعاتی بنا نهاده بر عدم صحت و بر پایه اطلاعات ناقص!، ضمنایراد اتهام به مسئولان و دروغگو خواندن آنها، از مصونیت قضایی خود سوء استفاده نموده و بی مهابا به تخریب دولت می پردازد.
باید از نماینده آبادان؛ که در نطق بسیار ضعیفش، بحران ادبیات و فن بیان موج می زد ، پرسید: بهتر نبود قبل از صحبت ، قدری تامل می فرمودید و با جمع آوری اطلاعات درست، مستندا” و عالمانه به دیگران بهتان می زدید. شاید در این صورت مجبور نمی شدید از فردی دفاع کنید که صحبتش بر خلاف سیاستهای کلی نظام و نظرات شخص مقاممعظم رهبری بوده و به همین واسطه مستوجب واکنش استاندار شده است!؟.
نابجا و توهین تلقی کردن رفتار درست و بجای استاندار با فرد یاد شده (به دلیلی که گفته شد) و توهین تفسیر کردن آن بدون توجه به موقعیت ، شکل و محتوای آن و همچنین حمایت از صحبت های تجزیه طلبانه نماینده سمنان! در نادیده گرفتن منافع ملی ، آیا این موضوع مهم را به ذهن متبادر نمی کند که ایشان، اطلاعات کافی و وافی در مسائل اجتماعی، سیاسی ، امنیتی و …. ندارند ،یا اگر اطلاعات دارند آیا بدینمعنا نیست که تعمدا” با این افکار انحرافی همراهی کرده و به آن در خانه ی ملت دامن می زنند؟. افکار خطر ناکی که تمامیت ارضی و امنیت ملی را نشانه رفته و هدفی جز نابودی ایران و نظاماسلامی ندارد.واقعا چه ایرادی دارد اگر یک نماینده قبل از هر نطقی دو صفحه مطالعه کند ، از نمایندگان کهنه کار قدری بیاموزد ، از دیگران مشاوره بخواهد و سخنانش را بر نمط منطق و انصاف و عدالت استوار سازد!.
وقتی خود شخص نماینده، مدعی قوم گرایی دیگران است، چگونه با ابزار قرار دادن مردم نجیب قومیت های متنوع خوزستان؛ در راستای محق جلوه دادن خود ، سخنان تحریک آمیز و تفرقه افکنانه می زند و بر طبل قومیت ها می کوبد؟. بخاطر داشته باشیم مردم نجیب عرب خوزستان اتفاقا مدافعان اندیشمند و فرزانه ای دارند که به جا و عاقلانه از منافع آنها دفاع می کنند و نیازی به اینگونه دفاع های سو گیرانه؛ که از صدها حمله بدتر است، ندارند .
به گواه کارشناسان شریعتی از جمله معدود استاندارانی بوده است که در توزیع اعتبارات و پست های دولتی سعی کرده است که توازن میان مناطق و اقوام مختلف را ایجاد کند. هر چند حفظ این توازن در برخی شرایط خاص برای هر کسی سخت است و ممکن است ایراداتی بر آن وارد باشد.
در اینمیان که آمار و ارقام موجود هر خواننده منصفی را به این نتیجه اخیر می رساند ، چه دلیلی می توان بر موضع گیری خشن! جناب نماینده و دروغهای! وی( این کلمه از خود نماینده عاریه گرفته شده است ) در صحن علنی مجلس، به جز خواسته های ویژه و غیر منطقی شان پیدا کرد!؟، که شاید استاندار شریعتی آن را بر نتابیده و در مقابل آن ایستاده باشد و همین امر موجب این رفتار شده است .
اینکه در تریبون مجلس دروغ هایی به استاندار خوزستان نسبت داده شود، توهین های بسیاری به وی شود، و برای محق جلوه دادن حرف خود ، با رویکردی قیم مآبانه به دولت! آب به آسیاب دشمن ریخته شود، آیا مستوجب عقوبت و برخورد مناسب نیست ؟. این چه برداشتی از سخنان استاندار در دفاع از مردم آبادان است که آن را به توهین تفسیر و از عدم آگاهی مردم سوء استفاده می نماید . رجوع به سخنان استاندار در این خصوص راهگشاست.
نماینده خشن!، در بخشی دیگر از سخنان خود اتهام وارده به سازمان منطقه آزاد اروند را در یک تریبون رسمی اعلام نموده ، بدون آنکه برای این اتهام در مراجع رسمی حکمی صادر شده باشد. کجای این حرکت ساده انگارانه برای تخریب دولت ، منصفانه و شایسته جایگاه رفیع در خانه ملت است.
اتفاقا این حرکت شریعتی نشان از شجاعت و انصاف وی و همچنین شفافیتش دارد، و همین حرکت مهر بطلانی بر تهمت دروغگویی استاندار و تاییدی بر عدم سلامت سخنان این نماینده مجلس است .
مجلس باید برای مسائل و مشکلات بسیاری که هم اکنون گریبانگیر مردم است؛ به ویژه در روابط خارجی، تحریم ها، قانون های تاریخ گذشته، ساختارهای غلط، نظارت های سوگیرانه و غیر راهبردی و امثال آن چاره اندیشی کند نه آنکه با بی تدبیری و عدم درک درست برخی نمایندگان به مسائلی بپردازد که پایه و اساس درستی ندارد و صرفا مقاصد پوپولیستی و کاسب کارانه را دنبال می کند.
عملکرد شریعتی و حوزه استانداری خوزستان به اعتراف اکثر بزرگان و خبرگان کشور و کارشناسان، در مدیریت بحرانهای کارگری بسیار، موجه و قابل قبول بوده است . در بزرگترین این بحرانها در شهر شوش، همگان می دانند که عملکرد بی بدیل شریعتی تا کنون کار را به پیش برده و اگر دخالت پایتخت نشینان نبود ، اکنون شاهد جهت گیری های دشمن شاد کن بسیاری در همین فقره نبودیم، که البته مردم باید بدانند کار کنترل این بحران توسط بالا دستی ها از اختیار شریعتی خارج شده است.
آقای مولوی اگر خود را نماینده مسئولی می دانند چرا به استاندار برای حل این بحران و متمرکز کردن مدیریت آن در استان کمک نمی کنند.؟. چرا ایشان تلاش نمی کنند با گرفتن امتیازات ویژه برای استان و حوزه انتخابیه خودشان، به استانداری و مدیران استان یاری رسانند؟ چرا سعی نکردند حداقل در یکی از کمیسیون های اصلی منجمله کمیسیون انرژی، حداقل دستی بر آتش داشته باشند تا بتوانند از همان شیر نفت!(خارج از خانه شریعتی!) ، قدری برای استان بودجه و اعتبارات جذب کنند. شاید ترجیحشان بر این بود که خود بحرانی افزون بر بحرانهای دیگر ایجاد کنند.
مولوی های خشمگین! باید بدانند ، دعواهای اینچنینی؛ که هدف غایی آن نه توسعه خوزستان بلکه خواسته های کوچکی چون تغییر فلان مدیر، فرماندار و یا نهایتا” استاندار و بر مسند نشستن نزدیکان ایشان است، صرفا” مایه ی خوشحالی دیگر نمایندگان اقصی نقاط کشور خواهد شد. چرا که در سایه ی فضای پر تشنج خوزستان، براحتی می توانند آب کارون را جابجا نمایند، امتیازات و اعتبارات ویژه را مال خود کنند، پروژه های ملی را به سمت استان خود هدایت کرده ، مدیران خبره را به کار گیرند و در خلوتشان به ما بخندند که مسئولان و نمایندگانمان بر سر لحاف ملا دعوا می کنند. وضعیتی که در سالها و دهه های اخیر بارها شاهد آن بوده ایم.
برادر عزیزمان گویی نمی داند راه کمک به استان تعامل با مدیران و کمک به آنها و چانه زنی با هیات دولت و مجلس و … برای این مقصود است. این نماینده نمی داند از این پس در بین نمایندگان دیگر به واسطه همین عدم آگاهی و بریدن شاخه های زیر پا، جایگاهی نخواهد داشت. نماینده ای که نتواند با همتایان استانی خود و مدیران ارشد استانش تعامل کند چگونه می تواند نظر پایتخت نشینان را جلب نماید ، آن هم با ادبیات سطح پایین و خواسته های ریز و بی مقدار. این موضوع در کسب جایگاههای ویژه در کمیسیونهای مجلس بخوبی عیان شد.
لازم به ذکر است ستاد روحانی در شمال خوزستان، کاملا موافق با رفتارها و سیاستهای اتخاذ شده ی دولت در استان نیست. و همواره منتقد آن بوده و هست . نمونه ی آن ضعف دولت در مواجهه با دخالت های نمایندکان مجلس در امور اجرایی و عزل و نصب هاست. این روند نامیمون عنان اختیار را از دولت ربود ، تا جایی که برخی نمایندگان نه تنها با دخالت در امور اجرایی مانع انجام برنامه های دولت به ویژه در استان شدند، بلکه کار را به جایی رساندند که حتی در شخصی ترین امور مسئولان اظهار نظر می کنند و امنیت روانی و شجاعت و جسارت آنها را در انجام کارهای مبتکرانه و تسهیل کننده توسعه استان به مخاطره می اندازند.
وضعیت حادث شده که ما آن را ناشی از ضعف دولت می دانیم، از دیگر روی موجب شده است نمایندگانی که بدون توجه به مصالح استان و کشور صرفا به دنبال منافع و اهداف کاسب کارانه ی خود هستند، زمانی که با دست رد دولتمردان در برابر خواسته های فردی و غیر معقولانه خود رو برو شدند ، با بهانه و ابزار قرار دادن خواسته های چندین ساله ی مردم (که همواره در چنبره دعواها گرفتار می ماند) و همچنین قدری چاشنی تهمت و افترا و توهین، با استفاده از تریبون محلس، سعی در بی اعتبار کردن مدیران دولت کرده و ضمن کمک به محرومیت بیش از پیش خوزستان!!!!، به دنبال مدیرانی باشند که مهره های آنها را جایگزین مدیران قبلی کنند و این دور و تسلسل را همچنان ادامه دهند.
دولت باید تکلیفش را با مجلس مشخص کند. اعتقاد ما بر این است که حرکاتی مانند رفتار نماینده سمنان و آبادان به واسطه همین اهمال کاری ها و مصلحت اندیشی های دولت است . این وضعیت کار را بجایی رسانده که برخی نمایندگان تصور می کنند دولتمردان باید از آنها دستور بگیرند و برای این منظور و حصول مقاصد شخصی خود، حتی از ورود به مسائل شخصی مدیران نهراسند و اخلاق را هم فراموش کنند.
توصیه ما به عنوان نماینده بخشی از مردم به امثال مولوی آن است که به جای شانتاژ و تلاش در جهت دهی به افکار عمومی برای رسیدن به خواسته های معقول و یا نابجای خود، راه تعامل و رایزنی و مذاکره را بیاموزند و مسائل خانه را فقط در خانه حل کنند تا خدای ناخواسته، آب به آسیاب دشمنان و کسانی که دوست ندارند خوزستان توسعه پیدا کند ، نریزند.
این عزیزان باید بدانند راه توسعه استان و تغییر و تغییر(به خواست نماینده خشن!) ، فقط تعویض مدیران نیست .
حضرت مولانا چه خوب گفته است که :
زر بدست طفل دادن ابلهی است
اشک را نذر غم دنیا مکن
ستاد مردمی دکتر روحانی در استان خوزستان
جناب آقای دکتر سید محمد مولوی بعد از مرحوم محمد رشیدیان وصفاتی دزفولی نمایندگان سابق یک پدیده است ایشان دارای عزت نفس وبسیار متفکر است این همه ناهنجاری ها را تحمل کردیم اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، فرهنگی، شهرسازی، عمرانی وسال ها با عدم توسعه وپیشرفت نسبت به استان های دیگر مواجه شدیم ما هیچ چیز دیگری از دولت نمی خواهیم همه چیز برای .... فقط احتیاج ونیاز داریم همانند مولوی سربدار صدای مظلومیت ومحرومیت مردم راداد بزند وتمام نطق ایشان براساس واقعیت است وسلام