آراس:سرویس سیاسی_ سالها پیش روزنامه اسرائیلی «هاارتص» نوشته بود: احمدینژاد کجاست ما الان واقعا به او نیاز داریم. روزنامه «یدیعوت احرونوت» اسرائیل نیز نیز نوشته بود: «کارشناسان اسرائیلی میگویند با پایان دوره احمدینژاد و رسیدن روحانی معتدل به کرسی ریاستجمهوری ایران، اسرائیل این موقعیت را از دست میدهد که بتواند با استناد به سیاستهای احمدینژاد، همپیمانان غربی خود را برای مراجعه به گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران اقناع کند».
به گزارش آراس؛ این روزنامه نوشته بود: «بدون احمدینژاد متعصب چه باید بکنیم؟ باید به واقعیتها برگردیم یا اینکه سریع به دنبال یافتن سوژه جدیدی باشیم. از زمان اعلام پیروزی ناگهانی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ایران که یک روحانی معتدل توصیف میشود. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و نیروهای تندرو کابینهاش تلاش کردند تاکید کنند که این انتخابات ایران، معادلات فعلی را تغییر نمیدهد و باید به فشارها علیه تهران ادامه داد».
«اموس هاریل» کارشناس امور دفاعی در روزنامه چپگرای اسرائیلی هاآرتص هم در مقالهای نوشت: «با وجود روحانی به عنوان نمای جدیدی از ایران و فردی معتدل که میخواهد تحریمهای بینالمللی را از ایران بردارد و برخلاف احمدینژاد، از گفتمان انکار هولوکاست پیروی نمیکند نتانیاهو در اقناع جهان درباره ضروری بودن حمله به تاسیسات هستهای ایران، با سختی و دشواری روبهرو خواهد شد».
امروز گویا وضعیت مشابهی در حال تکرار است منتهی از سوی نئومحافظهکاران آمریکایی. «الیوت آبرامز» مشاور سابق سیاست خارجی دولت جورج دابلیو بوش در مطلبی در نشریه «پولیتیکو» مینویسد: «دوبار به سلامتی رئیسی مینوشم! من میدانم که شما چه فکر میکنید: چرا هر امریکایی باید دوست داشته باشد که ابراهیم رئیسی نامزد تندروها در انتخابات ایران پیروز شود در حالی که پایتختهای مختلف جهان خواستار پیروزی حسن روحانی میانهرو هستند؟»
ابرامز در ادامه مینویسد: بدون در نظر گرفتن حرفهای بیهوده و سازشگریهای اوباما و بیان این مورد توسط او که تعادل در منطقه در توزان قوا میان تهران و عربستان سعودی امکانپذیر است ببینیم که رئیسی کیست؟ او در دهه ۸۰ میلادی در دستگاه قضایی نقش داشته است. او پس از انتخابات ۲۰۰۹ میلادی نیز در زمینه اجرای احکام علیه بازداشتشدگان نقش داشت. رئیسی اکنون ۵۷ سال سن دارد و نسبتا جوان برای مسائل سیاسی محسوب میشود. چرا ریاستجمهوری او به نفع امریکا است؟ پاسخ ساده است. رئیسی چهره واقعی است.
او در پولیتیکو مینویسد: «اگر رئیسی برنده انتخابات شود دو اتفاق خواهد افتاد. بار دیگر ممکن است اتفاقاتی مانند سال ۲۰۰۹ میلادی پس از انتخابات روی دهد و این به نفع امریکا خواهد بود. روشن است که دیدگاه من را در رسانههای جریان اصلی در غرب و در ارزیابی دستگاههای اطلاعاتی غربی نمیتوانید ببینید. همه آنان میخواهند روحانی رییسجمهوری باشد اما من نه، رای من به رئیسی است»!
الیوت آبرامز کیست و چه نقشی در نظریهپردازی حملات نظامی و مداخلات امریکا در امور سایر کشورها داشته است؟
الیوت ابرامز متولد ژانویه سال ۱۹۴۸ میلادی دیپلمات سابق امریکایی و کارشناس علوم سیاسی در سیاست خارجی برای رونالد ریگان رییسجمهوری سابق جمهوریخواه امریکا و جورج دابلیو بوش دیگر رییسجمهوری جمهوریخواه امریکا بوده است. ابرامز در جریان ماجرای ایران کنترا در دوران ریاستجمهوری ریگان به اتهام پنهان کردن اطلاعات از کنگره مجبور به پاسخگویی در مقابل نمایندگان شد اما توسط جورج اچ دابلیو بوش مورد عفو قرار گرفت. ابرامز روابط نزدیکی نیز با لابیهای حامی اسرائیل دارد و عضو شورای یادبود هولوکاست در امریکا است و در دانشگاه جورج تاون در حوزه سیاست خارجی تدریس کرده است.
او به دلیل تصمیمگیریهایش در حوزه سیاست خارجی شخصیتی بحثبرانگیز و بدنام بوده است به خصوص در حمایت از مداخله امریکا در امور داخلی نیکاراگوئه و السالوادور او در دوره نخست ریاست جمهوری جورج دابلیو بوش دستیار ویژه رییسجمهوری و مدیر ارشد در شورای امنیت ملی در امور خاورمیانه و شمال آفریقا بود. در آغاز دوره دوم ریاستجمهوری بوش او معاون مشاور امنیت ملی بری استراتژی دموکراسی جهانی و مسئول ترویج استراتژی بوش برای پیشبرد دموکراسی در خارج از کشور بود.
در اوایل سال ۱۹۸۲ میلادی زمانی که از گزارشی از قتل عام صدها نفر از غیرنظامیان توسط ارتش السالوادور در رسانههای امریکایی منتشر شد ابرامز در گزارشی به کمیته مجلس سنا نوشت که این گزارشها معتبر نیستند و به نظر میرسد حادثهای بوده که در آن چریکها کشته شدند. قتل عام در زمان زمامداری دولت ریگان بود و تلاش میکرد تا تصویر رژیم حامی حقوق بشر را از نظامیان در قدرت در السالوادور به نمایش بگذارد. با این حال، گزارشهای تحقیقی بیشتر نشان داد که ادعای ابرامز گمراهکننده بوده است.
همچنین، در زمینه تحولات نیکاراگوئه، هنگامی که کنگره بودجه برای کمک رسانی به کنتراها به منظور سرنگونی دولت چپگرای ساندنیست نیکاراگوئه را متوقف کرده بود چرا که طبق قانون اجازه صرف بودجه برای تامین تسلیحات برای نیرویی خارجی غیرقانونی بود ابرامز به طور پنهانی در این باره دیدارهایی برای کمکرسانی داشته است.
او در دورانی که دستیار ویژه بوش بود نقش مهمی در بهبود روابط اسرائیل و امریکا ایفا کرد. همچنین، در سال ۲۰۰۲ میلادی ابزورور ادعا کرده بود که ابرامز در تلاش برای برنامهریزی کودتا علیه هوگو چاوز رییسجمهوری چپگرای آن کشور نقش داشته است.
ابرامز به قدری کارنامهای ننگین دارد که از او در نشریات چپ امریکایی چون «نیشن» تحت عنوان «جنایتکار جنگی» و «عامل نسل زدایی» یاد میشود. حال آرزوی چنین فردی برای ریاست جمهوری رئیسی باید هر ایرانی میهندوستی را به تامل وادارد.