آراس_ سرویس سیاسی: حمیدرضا حاجی بابایی؛ وزیر آموزش و پرورشِ دولت دهم و رئیس کنونیِ کمیسیون تلفیق برنامه ششم در مجلس شورای اسلامی؛ کسی که پس از گذشت چندی از ورودش به مجلس، سودای ریاست جمهوری را در سر پروراند که البته صلاحیتش احراز نشد، فردی که از بدور ورودش به خانه ملت، نقدِ دولت روحانی را در پیش گرفت! فردی که کاش پیش از ایستادن در جایگاه منتقد، انصاف بخرج میداد و نخست برای یک بار هم که شده، کارنامه و عملکرد خود را در دوران وزارتش در وزارت آموزش و پرورش، هرچند گذرا، اما مرور می کرد. او در آخرین اظهاراتش، در یک شوی انتخاباتی، در ارزیابی عملکرد دولت یازدهم، گفت: «دیگر زمان انشاء و دیکتهنویسی دولت تمام شده و اکنون در ایام پایانی عمر ۴ ساله دولت، ۸۰ میلیون معلم دیکتههای نوشته شده را تصحیح و به آنها نمره میدهند.»
استخدامهای بیضابطه و قلعوقمعهای از یاد نرفته است
این ۸۰ میلیون معلمی که از آنها میگویید، هیچگاه برخوردهای چکشی و پوپولیستی شما، قلع و قمعهای جناحی، استخدامهای بیضابطه و مبتنی بر رابطه، بیتوجهی به تخصص و تعهد، انتقال اجباری معلمان دبیرستان به مقطع ابتدایی و نیز تغییر عجولانه و غیرکارشناسی نظام آموزشی کشور و کمبود 24 هزار نفر در دوره ابتدایی در اواخر دولت دهم را که البته همچنان شاهد تبعات مخرب آن هستیم، فراموش نکردهاند و جالب اینکه اگر بنا به تصحیح برگههای خوش نوشتار انشاء و املای شما بود، شمارش غلطها از دستشان در میرفت.
استخدام 40 هزار نفر با اما و اگر های فراوان در دولت گذشته/افراد بیتجربه، معلم شدند
اگر منصف باشید، حتماً آگاه هستید که ردیفهای استخدامی پیش خور شده (استخدامهای پیمانی) در دولت گذشته، این دولت را با چه چالشهایی مواجه کرد؟ ۴۰ هزار نفر استخدام شدند، آنهم با ابهامات و اما و اگرهای فراوان درباره سلامت آزمون و افراد پذیرفته شده. افرادی که از نیروهای آزاد و رشتههای غیرمرتبط بودند و حتی یک ساعت هم در کلاسهای تربیت معلم شرکت نکردند، با روشهای تدریس آشنا نبودند و نهایتاً در کسوت معلم در کلاسهای درس حاضر شدند. اگر روزی پروندههای استخدامی آن دوره، یک بار دیگر باز و بررسی شود، معلوم نیست چه پاسخی برای آن خواهید داشت؟
کلاس ششم فعال شد/ نمازخانهها و انباریها به کلاس درس تبدیل شدند
زمانی که آموزش و پرورش به ۴۰ هزار نیروی انسانی نیاز داشت، بدون مقدمه کلاس ششم فعال شد، شرایطی ایجاد کردید که نظام آموزش کشور علاوه بر کمبود نیروی انسانی، با بحرانِ فضای آموزشی هم دست بگریبان شد و به لطفِ نواندیشیِ شما و دوستان در مواجهه با این معضلات، نمازخانهها و انباریهای مدارس به کلاس درس تبدیل و دبیران و معلمانِ متوسطه و راهنمایی، راهی کلاسهای ابتدایی شدند!
از اینها که بگذریم ... به سخنان تاسف بار برخی از مسوولان در دولت فعلی میرسیم؛ وقتی شنیدیم علی اصغر فانی در مراسم تودیع خود، در سخنانی جنجالی به کتک زدن معلمها در دولت دهم اشاره کرد و گفت: «در دولت قبل زمانی که معلمان جلوی وزارتخانه تجمع اعتراضی داشتند، با چماقهایی که در زیر زمین وزارتخانه بود، معلمان را کتک زدند و دمِ ظهر به آنها ناهار دادند!» معلمان کتک خوردند و حرمت آنها شکسته شد و این قشر هنوز این چماقها را از یاد نبردهاند، حال فکر کنید؛ این ۸۰ میلیون معلمی که میگویید، امروز باید به دیکته و انشاء دولت یازدهم نمره بدهد، آن روز به دلیل اهمال کاری دولتمردان دولت دهم، چه نمرهای دادند؟
منتقدی که حالا دیگر جایگاهش میان معلمان کمرنگ شدهاست
وزیر اسبق که حالا دیگر امتحان خود را در آموزش و پرورش پس داده، در حال حاضر بارها در مصاحبه و سخنرانیها، در نقش منتقد از دولت فعلی و آموزش و پرورش و مدیریت آن ظاهر شدهاست که باید در اینجا متذکر شد که دورهای که دولت بالاترین درآمد نفتی را داشت، شما طی ۴ سال چه کردید که حالا بتوان از این دولت آن هم با کمترین درآمد نفتی انتظار داشت؟
اما وزارت آموزش و پرورش دولت یازدهم، برای خروج از چالشها به بررسی و احصای قریب به 1000 چالش و اتخاذ راهبرد کیفیت بخشی و تدوین پنج سیاست مهم برای آموزش و پرورش پرداخت که میتوان به توسعه و گسترش مشارکتهای مردمی، ارتقای مدیریت آموزشگاهی، تمرکززدایی، عملیاتی کردن بودجه اشاره کرد. دولت دهم هر آنچه بود و هر قدمی که برای معلمان برداشت، پایان یافت که البته میراث ماندگار و مخربش همچنان ملموس است. با روی کار آمدن دولت یازدهم، آنطور که معلمان، کارشناسان و فعالان صنفی بر آن تاکید دارند، این است که آموزش و پرورش و دولت هر آنچه که داشت، برای معلمان انجام داد.
این اقدامات از چانهزدن برای اخذ ردیفهای استخدامی گرفته تا باز شدن فضا برای فعالیتهای صنفی، اجرای طرح رتبهبندی معلمان (افزایش 150 تا 500 هزار تومانی حقوق)، افزایش میانگین حقوق به 2 میلیون و دویست هزار تومان در سال 96 و ... . هرچند که این اقدامات هنوز معلمان را اقناع نکرده، چرا که معتقدند؛ افزایش حقوق آنطور که باید و شاید صورت نگرفته و همچنان خواستار رفع تبعیض و کاهش فاصله حقوق با سایر دستگاهها هستند.
آموزش و پرورش در"دولت دهم و یازدهم" از منظر یک کارشناس و فعال صنفی
محمد حبیبی؛ کارشناس آموزشی و فعال صنفیِ معلمان در گفتوگو خبرنگار ایلنا، در نقد عملکرد حمیدرضا حاجی بابایی؛ وزیر آموزش و پرورش در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد افزود: در دوران وزارت حاجی بابایی از منظر آموزشی تصمیمات عجیب و غریبی گرفته شد که تغییر سیستم ۶ – ۳ – ۳ مهمترینِ آنها است. میتوان نشست و ساعتها به لحاظ کارشناسی درباره این طرح صحبت و مباحثه کرد که آیا خوب است یا بد، اما وقتی قرار است؛ طرحی در یک ساختار آموزشی اجرا شود، یقیناً لازم است که زیرساختها و پیش زمینههای آن طرح آماده شده باشد. در حالی که زمانی که ایشان این طرح مصوب واجرای آن را ابلاغ کرد در حقیقت هیچ یک از زیرساختها و پیش زمینههای ضروریِ برای اجرا، آماده نبود. در نتیجه اتفاقات وحشتناکی افتاد که نمونههای بسیار آن در همان زمان در رسانه ها منعکس شد.
حبیبی ادامه داد: از دیگر مسائل مورد نقد وزارت حاجی بابایی، باید به کمبود شدید نیروی آموزشی، آنهم در مقطع ابتدایی که از لحاظ آموزشی مهمترین مقطع است، اشاره کرد. این یک واقعیت است که شخصیت دانشآموز در مقطع ابتدایی شکل میگیرد و این بخش از روند آموزش، نقشی بسیار پررنگ و موثر در مدارجِ ترقی که قرار است؛ دانش آموز در آینده طی کند، دارد.
در خوزستان یک آشپز، معلم اول ابتدایی شد
این فعال صنفیِ معلمان مدعی شد: در دوره وزارت ایشان دیدیم نیروهای خدماتی در مواقعی بعنوان معلم به کار گرفته شدند. همه به خاطر دارند که در خوزستان یک آشپز را بعنوان معلم اول ابتدایی به دلیل کمبود نیرو به کار گرفتند. این موارد ضربات بدی به ساختار آموزشی وارد کرد؛ هم به ساختار ضربه زد و هم به نسلی که قرار بود در آن زمان و در آن سیستم اولین قدمها را برای یادگیری بردارد.
وی گفت: علاوه بر این، مشخصاً در دوران وزارت حاجی بابایی، آموزش و پرورش با کسری بودجه فراوانی روبرو شد. شاید بخشی از آن به موضوع تحریمها بازگردد، ولی آموزش و پرورش واقعاً هم به لحاظ کسری بودجه و هم به لحاظ پرداختها با مشکل بزرگی مواجه شد.
بازنشستگی پیش از موعد معلمان با "شرایط خاص"در دولت قبل مشکلساز شد
حبیبی با بیان اینکه اقدام غیرکارشناسانه مبنی بر بازنشستگی پیش از موعد معلمان یکی از مهمترین دلایل این مشکل بود، گفت: اینکه اعلام کنیم افراد با ۲۵ سال سابقه کار، درصورت تمایل میتوانند با حقوق ۳۰ سال و پاداش ۳۰ ماه، بازنشسته بشوند، پیشنهادی وسوسه کننده و غیرکارشناسی بود که نه تنها وزارت آمورزش و پرورش را در آن زمان با مشکلات مالی سنگین روبرو ساخت که بعدها و در فاصله زمانی کوتاه، عامل بروز بخشی از کمبودهای آموزشی نیز شد، چرا که نیروهایی که همچنان میتوانستند کارآمد و اثرگذار باشند، از چرخه آموزش خارج شدند.
او در نقد عملکرد وزارت حاجی بابایی در بخش معیشتی معلمان اظهار داشت: در دوره دوم دولت احمدی نژاد، افزایش حقوق معلمان و فرهنگیان متناسب با نرخ واقعی تورم نبود. همین مسئله مشکلات معیشتی را برای فرهنگیان ایجاد کرد که در واقع آنها را از تورم واقعیِ سالیانه عقب انداخت.
اخراج و تعلیق معلمان در زمان حاجی بابایی
وی برگزاری مجامع صنفی در سراسر کشور را پس از ۱۵ سال، یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم در حوزه آموزش و پرورش برشمرد و گفت: متاسفانه در زمان وزارت حاجی بابایی در دولت دهم، نه تنها هیچ ارادهای برای احیای مجامع وجود نداشت، که شاهد تعلیق، اخراج و حتی بازداشت معلمان فعالِ صنفی نیز بودیم.
تشکلهای صنفی در دولت قبل اصلاً اجازه فعالیت نداشتند
وی در مورد فعالیتهای صنفی معلمان، گفت: تشکلهای صنفی عملاً در زمان وزارت حاجی بابایی اصلاً اجازه فعالیت نداشتند، اگر هم فعالیتی صورت میگرفت در فضاهای غیررسمی بود. فشار روی فعالان، هم در تهران و هم در شهرستانها بسیار زیاد بود. حتی در شهرستانها برخی فعالان صنفی از کار معلق و یا اخراج شدند. البته بگذریم از بازداشتهایی که صورت گرفت. در مجموع رویکرد بدی، بخصوص در سالهای آخر نسبت به روند فعالیتهای صنفی وجود داشت.
او ادامه داد: معتقد هستم که در دولت فعلی، وضع فعالیتهای صنفی به مراتب بهتر بوده است. تشکلهای صنفی نیاز دارند که با برپایی مجامع، هرساله خود را بروز کنند و به نظر من اینکه اجازه داده شد مجامع عمومیِ صنفی در ۲۰ – ۳۰ شهر برگزار شود، اقدامی مثبت، کمکرسان و بسیار مهمی است.
توجه به معلمان دارای مشکلات خاص/ برای تبلیغِ در رسانهها، تلاش نمیکنند
حبیبی درباره عملکرد وزرای آموزش و پرورش در دولت یازدهم، نیز گفت: هم آقای فانی و هم دانش آشتیانی وزیر فعلیِ آموزش و پرورش، علاوه بر اینکه تلاشهای لازم را در موارد و مسائلِ کلان و جلوی چشمی که همواره رسانهها پیگیر و پرسشگر آن هستند، انجام دادهاند، بلکه در درون خانواده وزارت آموزش و پرورش، به مسائلی که شاید رسانهها در جریان آن نیستند هم توجه ویژه دارند؛ توجه به معلمانی که مثلاً مشکلات خاص داشته و با سختیهای متفاوت و متعددی دست به گریبان هستند، و این نشان میدهد که تلاشها در وزارت آموزش پرورش صرفاً برای رضایت خاطر افکار عمومی و تبلیغِ عملکرد در رسانهها نیست.
وی افزود: پس از تغییر وزیر و روی کار آمدن داشن آشتیانی، این امید ایجاد شده بود که با توجه به توانمندی و ارتباطی که آقای دانش آشتیانی با هیات دولت دارند، شاید بودجه مناسب تری در نظر گرفته شود، اما همچنان همان نقدهایی که به بودجه آموزش و پرورش وجود داشته، کماکان همان نقدها به وزیر جدید وارد است.
موضعگیری دانشآشتیانی درباره تقلیل کتابهای درسی و جلوگیری از حجیم شدن آنها
وی با اشاره به موضع گیریهای خوب دانش آشتیانی در برخی مسائل تربیتی و آموزشی، گفت: در طول چند ماهه اخیر ایشان موضع گیریهای خوبی در ارتباط با جلوگیری از ورود موسسات آموزشی به مدارس ابتدایی، تقلیل کتابهای درسی و جلوگیری از حجیم شدن کتابها داشتند. مخالفت با تفکیک مدارس از دیگر موضع گیری خوب وزیر بود که البته این رویکردها، رویکردهای نوین آموزشی است و اگر ایشان بتواند اینها را عملی کند، مثبت است.
این فعال صنفی معلمان با بیان اینکه از منظر بودجه، معیشت و کمبود امکانات اعتراضات فرهنگیان همچنان به قوت خودش باقی است، تصریح کرد: کلیت مشکلات کنونی در فقدان بودجه خلاصه میشود؛ فقدان بودجه هزینههای جاری، بحث نوسازی سرانه مدارس فرسوده و سرانه مدارس را با مشکل رو به رو میکند.
حبیبی ادامه داد: معلمان وقتی وزارت آموزش و پرورش را با وزارت بهداشت که به لحاظ حجم پرسنل و کادر اداری و کارمندی تقریبا در شرایط مساوی قرار دارد، در نظر میگیرند، درمییابند که در این سال ها وضعیت وزارت بهداشت به نسبت وزارت آموزش و پرورش رشد بهتری را به لحاظ بودجه، افزایش حقوق و امکانات داشته است و این سوال برای قشر فرهنگی به وجود میآید که چرا این شرایط چرا برای آنها به وجود نمیآید؟
وی درباره فعالیت کانونهای صنفی فرهنگیان در دولت تدبیر و امید، گفت: فضا برای فعالیتهای صنفی در چند سال اخیر و در دولت آقای روحانی بازتر شده است؛ اگر چه بازداشتهایی هم صورت گرفت، اما دولت یا وزارت آموزش و پرورش هیچ وقت به صورت آشکار این بحثها را بیان نکرد که برخورد با معلمان از سوی دولت نیست و از سوی مراجع دیگر است؛ چرا که رسانهای شدن این موضوع، موجبات اعتمادسازی به دولت را بیشتر میکند.
امید فرهنگیان به دولت دوازدهم/ نامزدها وعدههای توخالی ندهند
آن چیزی که همچنان در بدنه آموزش و پرورش مورد بحث معلمان و بازنشستگان است، بیش از همه مربوط به بحث "حقوق و معیشت" آنها میشود که رسیدگی به وضعیتشان را فریاد میزنند. دولت یازدهم توانست، ناهمواریها و چالشهای ایجاد شده در دولت گذشته را تا حدود زیادی هموار سازد. معلمان و کارشناسان این حوزه امید بسیار زیادی به دولت بعد و سیاستهای مسوولان بستهاند؛ امید است که هر کدام از 6 نامزد فعلی ریاست جمهوری، این قشر را که سالهاست در سرما و گرما در مقابل دستگاههای تصمیمگیر، به دلیل کمتوجهی به وضعیت حقوق و معیشتشان، دست به تجمع و اعتراض میزنند، را مورد توجه قرار دهند و برنامههایی عملیاتی و قابل اجرا را در سر داشته باشند و نه صرفا شعار و وعده و وعیدهای تو خالی که به واسطه آن، معلمان را در عالم خیال با خود به قله ببرند و زمان تحقق وعده، یا آنها را به حال خود رها کنند یا به عمق دره پرتاب شوند.
ایلنا