آراس_ سرویس سیاسی: بر اساس آنچه رسانههای غربی منعکس میکنند ایران منبع تمام شرارتها در جهان است. حتی وجود آن تهدیدی است برای تمام کشورهای خداترس و صلحطلب و از همه بیشتر برای ایالاتمتحده آمریکا.
به گزارش آراس به نقل از راشاتودی، طی چند دهه گذشته جمهوری اسلامی متهم به گناهان بسیاری شده و اکثریت آنها در عمق تخیل بیشفعال مبلغان آمریکایی شکل گرفته است. از ادعای بلندپروازیهای سیاسی هژمونیک تا پیگیری فناوری هستهای، ایران بهعنوان کشوری برای ترساندن و ایجاد نفرت معرفی شده تا آمریکا بتواند مانند خورشیدی در تمام کهکشانهای سیاسی طلوع کند و بدرخشد.
به کسانی که هنوز آشنایی با تاریخ سیاسی ایران ندارند، باید نشان داد که تا پیش از انقلاب 1979، ایران متحد خوب و شریک مورد علاقه آمریکا و کشورهای غربی بود. حتی عربستان وهابی تنها کاری که میتوانست انجام دهد این بود که به شریک شیعه خود لبخند بزند. در آن دوره طلایی سیاسی که مدتها است پشت سر گذاشتهایم، مسائلی چون فرقهگرایی، حکومت ملی و بلندپروازی نظامی، مسائلی نبودند که از پس لوله تفنگ مورد بحث و بررسی قرار بگیرند.
کاترين شکدم، مفسر و مشاور امور سياسي مستقر در لندن در گزارش خود برای راشاتودی مینویسد: من اواخر فوریه به ایران سفر کردم و آنچه دیدم ملتی سرکوب شده نبود بلکه مردمی بودند مملو از انگیزه. من تمدنی را دیدم که در عمق و انسانیت خود، همه ما را از تعصبات مسخره و تبعیضهایمان شرمنده میکند. بله حتی من هم باید به نژادپرستی ریشه در غرب خود اعتراف کنم.
ایران اصلاً آنطور نبود که انتظار داشتم. اگر قرار بود این کشور را توصیف کنم، میگفتم ایران آزاد است! ایران لحظهای که آیندهاش را انتخاب کرد، خود را از فضای دیکتاتوروار و انتظارات غربی آزاد کرد.
هیچ جایی برای اشتباه نیست: ایران نسخه شیعی عربستان نیست. ایرانی که من دیدم از نظر اجتماعی-سیاسی قدرتمند بود. ایرانیان مانند کشورشان، کهن هستند... ریشههای عمیقی دارند و اجازه نمیدهند سروصدای ناشی از سیاستهای آمریکا آنها را از هدف حقیقیشان که زندگی آزاد و موقر است، دور کند.
ایران بار فرقهگرایی را به دوش نمیکشد، در نفرت و عدم پذیرش که در لفاظی های سیاستمدار غربی به چشم میخورد، زندگی نمیکنند. و اگر میخواهید در مورد شعارهایی که تهران به جهانیان مخابره میکند، بحث کنید، یادتان باشد که چنین شعارهایی سیستمها را به طور مستقیم مدنظر قرار دارد نه مردم و کسانی را که فاشیسم را محکوم میکنند.
استثناگرایی چه سیاسی باشد و چه اجتماعی، مذهبی یا اقتصادی صرفاً حسن تعبیری برای استبداد است. خشم آمریکا نسبت به ایران ایدئولوژیک نیست. واشنگتن از سوی ایران و بازت اجتماعی-سیاسی که ارائه میکند، به مشکل برخورده است. من یک گام جلوتر میروم و اثبات میکنم که تشکیلات آمریکا ماهیت سیستم حکومتی ایران را درک نمیکند.
و همانطور که میدانید، انسان همواره از چیزهایی میترسد که درکشان نمیکند و ترس همیشه منجر به نفرت میشود. بیایید نگذاریم تاریخ دوباره نوشته شود تا مستبدان مدعی سرزمینهای مقدس شوند. واقعاً «زیر نظر قرار دادن» و «یک رئیسجمهور جدید روی کار آمده» کافی است.
ایران از «آمریکا یک استثنا است» که بدتر نیست. ایران نیز مانند دیگر کشورها در مسیر پیشرفت است. درسی در این میان وجود دارد.