گروه رسانه ای آراس: رؤیایی که از دیرباز در افسانه ها و قصه های کهن رواج داشته و تا کنون افراد زیادی را به یک شبه طی کردنِ راه صد ساله ترغیب کرده است. راه رسیدن به این آمال و آرزوها در هر عصری به گونه ای خاص بوده و چند سالی است که در دنیای معاصر شکل دیگری به خود گرفته است. به طور تقریبی میتوان گفت حدود سی سال است که شرکتهایی تحت عناوین مختلف و نام های متنوع و با روش های گوناگون سعی داشته اند تا در سراسر جهان ، عامه مردم را به کسب درآمد در مشاغل خود بی رغبت نموده و با تطمیع به درآمدهای رویایی و زندگی های اشرافی به پیوستن به اینگونه شرکت ها تشویق و ترغیب کنند.
درباره نحوه کار اینگونه شرکتها بسیار گفته و نوشته شده است اما موضوعی که در این مطلب مورد بررسی قرار خواهد گرفت این پرسش عمده است که اساساً علت ظهور اینگونه پدیده ها در یک جامعه چه بوده و آیا میتوان گفت که رشد قارچ گونه و سرطانیِ این شرکتها و نیز اشتیاق مردم به آنها ، یک تفکر ناشی از احساس خلع در نیازهای روحی و روانی است یا خیر؟ در ادامه به بررسی و تحلیل نسل جدید این پدیده های نو ظهور و علل پیدایش آنها میپردازیم.
Network Marketing یا بازاریابی شبکه ای ، نوعی تجارت مدرن است که علی الظاهر بر پایه حذف واسطه ها و رساندن مستقیم کالا به دست مصرف کنندگان طرح ریزی شده و با استفاده از فناوری روز دنیا (اینترنت) ، خواهان تسهیل در فرایند خرده فروشی و مبادلات جزئی است. اگر صاحبنظران بر سر خوب یا بد بودن این تجارت اختلاف نظرهای اساسی داشته باشند اما به طور عمده در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن اینکه در دنیای امروز که آن را عصر ارتباطات و اطلاعات مینامند ، رفته رفته عرصه ی رقابت برای تاجران سنتی تنگ تر شده و مبادلات حجره ای و دکّانی جای خود را به فضای مجازی و انواع شیوه های پستی خواهد داد. چرا که هم رغبت مشتری برای حذف واسطه ها و تناسب قیمت ها و حق انتخاب بیشتر شده و هم شیوه مبادلات و خرید و فروش برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به مراتب راحت تر خواهد بود. در این میان گردانندگان این تئوری در بازار رقابت های تنگاتنگ به دنبال راهکارهایی برای جذب مشتریان بیشتر و در نهایت انتفاع مالی هستند. یکی از مهمترین راههایی که در دهه های اخیر به ذهن آنها خطور کرده و میتوان آن را ناشی از هوش سرشار و ذکاوت مدبرانه آنها دانست این تئوری است : «به جای اینکه یک نفر در یک روز n ساعت برای خودش کار کند ، بهتر است که n نفر هر کدام یک ساعت در روز برایش کار کنند». این شیوه نوین ، بسیار زیرکانه است اما یک مسیر انحرافی توسط بازیگردانان اصلی ، این روند را به یک بحران اقتصادی مبدل میکند.
این مسیر انحرافی از آنجایی شروع می شود که هر مشتری باید همزمان با خرید خود ، یک جایگاه مجازی را خریداری نموده و برای بازاریابی و معرفی مشتریان بیشتر و دریافت پورسانت ، عضو تشکیلات شود و به اصطلاح حق عضویت اجباری پرداخت کند. در اینجا کار برای آن n نفر بسیار سخت میشود. چرا که در این تئوری اثری از پرداخت حقوق به شیوه سنتی و دستمزد روزانه و ساعتی نیست و انتفاع کارمندان در حق بازاریابی برای شرکت است. پس استحکام شرکت در تداوم خرید مشتریان بوده و همین باعث میشود که متولیان آن یک تشکیلات منظم را سازماندهی کرده و بر روی بخش طمّاع ذهن اعضاء و تهییج روحی آنها کار کنند. اینجاست که پای تکنیکهای روانشناسی به میان می آید و اعضاء خرده پای شرکت ، تحت تأثیر فضای انگیزشی و آزمندانه ای که توسط مدیران شرکت طراحی شده و معمولا با معرفی و بزرگنمایی یک یا چند فرد انتزاعی و کاریزماتیک در رده های بالا همراه است ، به یک فعالیت کاملا تصنعی و سازمان یافته مشغول میشوند. در همین نقطه است که بازاریابی شبکه ای به یک شرکت هرمی و شاخه ای مبدل شده و در مسیر انحرافی گام بر میدارد. از آنجا که فرد خریدار ، خود نیز متحمل یک وجه بی محل و اجباری شده ، به دنبال جبران آن و نیز کسب درآمد بیشتر وارد مشقت های روحی و روانی آن میشود. رقابت های تنگاتنگ در بازار مدرن امروز باعث انحرافاتی بسیار ریز و عواقبی بسیار درشت میشود. این همان علت ظهور شرکت های هرمی است که با تنوع بسیار و اشکال ظاهری مختلف در گوشه و کنار جهان سر بیرون می آورند.
اما چگونه است که این شرکت ها در هر بُرهه ای که پدیدار می شوند مورد استقبال عده ای کثیری از مردم قرار میگیرند؟ شاید در نگاه اول اینگونه به نظر برسد که مهمترین علت استقبال از این شرکت ها ، مشکلات اقتصادی است. اما با یک بررسی میدانی میتوان مشاهده نمود که اگرچه افراد بسیاری از روی نیاز مادی پا به این فعالیت گذاشته اند اما در بین افراد جذب شده ، هستند کسانی که نیاز مالی چندانی ندارند و با اشتیاق و بدون استراحت مشغول فعالیت هستند. در اینجا بهتر است به دلایل احساسی ، روحی ، انگیزشی ، و حتی رقابتی آن نیز دقت کنیم. در جامعه ای که دچار بحران اقتصادی است و در آن افراد بین 30 تا 50 ساله ی بسیاری وجود دارند که دارای شغل ثابتی نیستند ، یک جوان 20 ساله را در نظر بگیرید. او برای اینکه به سرنوشت سایرین دچار نشود برای خود یک شغل دست و پا میکند و میتواند در برابر دیگران به اصطلاح پز بدهد که دارای شغل است. از طرفی شور و هیجان و انرژی خود را میتواند در یک فضای پر هیاهو خالی کند. اینکه قرار نیست او برای همیشه فرزند کوچک تشکیلات باقی بماند و پس از گذشت مدتی به عنوان لیدر مادی و بعضاً معنویِ چند نفر دیگر فعالیت خواهد نمود ، او را به یک بمب انگیزه تبدیل خواهد کرد. و هنگامیکه به جایگاه تبلیغاتی سرشاخه رویایی و قدرتمند خود فکر میکند تمام وجودش را به کار میبندد که از این فرصت به دست آمده به هر نحوی و از هر طریقی نهایت استفاده را کرده و در این تشکیلات رشد کند. و آنقدر در این هدف غرق میشود که حاضر است قبل از رسیدن به آن هدف ، برای خود و بالاسری هایش سابقه ی درآمد مادی بسازد و دیگران را با تطمیع ، ترغیب کند که به تشکیلات او بپیوندند. از سوی دیگر انگیزه رقابت در بین اطرافیان دور و نزدیک نیز از عواملی است که اگر او به هدفش برسد میتواند روی آن حرفی برای گفتن داشته باشد. یکی دیگر از دلایل بسیار مهم در جذب جوانان ، تلاش برای استقلال مالی و در نهایت استقلال رفتاری در خانواده است. وقتی که جوان تازه از آب و گل درآمده ، نه شغل ثابتی دارد و نه جامعه او را به عنوان یک نیرو در دل خود جای میدهد ، تحت حمایت خانواده خواهد ماند و تا زمانیکه به استقلال مالی دست نیابد حتی برای کوچکترین حرکت روزانه اش نیز برنامه ریزی خواهند کرد. اما این راهِ یک شبه ، باعث خواهد شد او به استقلالی که در عوان جوانی به آن نیاز دارد دست پیدا کند.
از این رو با جمعبندی عللی همچون قدرت ، رقابت ، استقلال ، تفریح و رفاه معیشتی ، میتوان آنها را با نیازهای اساسی جامعه منطبق نموده و نتیجه گرفت که در جامعه ای که نیازهای بنیادین به صورت لا ینحل و یک معضل بزرگ باقی بماند ، ظهور اینگونه مشاغل برای جبران آن کمبودها بدیهی و استقبال از آن به عنوان یک تفکر تشنه و نیازمند ، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
یادداشت /حامد جدی