صبحانه پرس : خوشبینی به بهبود اوضاع اقتصاد ایران از همان انتخابات سال 1392 کلید خورد. زمانی که حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد، خوشبینی جامعه نسبت به بهبود شرایط اقتصادی باعث شد تا آرامش نسبی بر بازارها حاکم شود که شرایط را لااقل از نظر روانی برای کار دولت مهیا کرد.
پس از آن نیز مذاکرات دولت با کشورهای 1+5 و دستیابی به یک توافق تاریخی، فضا را بیش از پیش برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور مهیا کرد. اما آیا آنچه مدنظر بود حاصل شد؟خوشبینی به بهبود اقتصاد برای دولت یازدهم یک تیغ دو لبه بوده است.
خوشبینی همان اندازه که در آغاز کار به آرامش بازارها انجامید و به دولت در کنترل تورم، باثباتسازی بازارهای ارز و طلا و خاموش کردن هیجانات ناشی از روند فزاینده قیمتها کمک کرد، در سال آخر کار دولت به انتقادهای تند و تیز و گلایههای عمیق و نارضایتی انجامید. موفقیتهای ابتدایی دولت و سیگنالهای امیدوارکننده باعث شد هم مردم بیش از اندازه به رونق خوشبین شوند و هم منتقدان آگاه از شرایط وخیم در تنور بسط خوشبینی مفرط بدمند.
نتیجه ایجاد و شکلگیری توقعاتی بود که نه در توان دولت یازدهم که در توان هیچ دولت دیگری نبود و زمان برآورده شدنش هم نه چهار سال که چند دوره چهارساله بود. اما خوشبینی همان اندازه که دستاویز منتقدان بود، ابزار دولتمردان هم بود. به همان اندازه که اقتصاددانان نسبت به خوشبینی نابجا در مورد اثرات برجام هشدار میدادند، دولتیان تا توانستند از برجام بهرهبرداری کردند و از تبعات توفیقات پسابرجام گفتند که عملی نبود و نشد. نتیجه اینکه حالا هر آنچه دولت بگوید، از رشد اقتصادی 4 /4درصدی، کاهش تورم به زیر 10 درصد، میزان ارائه تسهیلات به بنگاههای اقتصادی و تسهیل شرایط کسبوکار و ایجاد اشتغال زیر سوال و جای ابهام باشد.