کد خبر: ۱۰۷۰۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۷ - ۲۵ مهر ۱۳۹۵
ميان يك سازمانِ يادگيرنده و يادگيري سازماني تفاوت وجود دارد. يادگيري سازماني، صرفا تغيير در رفتار سازمان است در حالي كه سازمان يادگيرنده، علاوه بر تغيير رفتار، توانايي تغيير در روش يادگيري را نيز داراست. به عبارت بهتر يك سازمان يادگيرنده نه تنها در شايسته شدن توانمند است، بلكه در شايسته ماندن نيز توانايي دارد.

احمد حكيمي‌پور؛ عضو شوراي شهرتهران : ميان يك سازمانِ يادگيرنده و يادگيري سازماني تفاوت وجود دارد. يادگيري سازماني، صرفا تغيير در رفتار سازمان است در حالي كه سازمان يادگيرنده، علاوه بر تغيير رفتار، توانايي تغيير در روش يادگيري را نيز داراست. به عبارت بهتر يك سازمان يادگيرنده نه تنها در شايسته شدن توانمند است، بلكه در شايسته ماندن نيز توانايي دارد.

 
پس مي‌توان اين‌گونه نتيجه گرفت كه يادگيري سازماني، زير مجموعه‌اي از مفهوم سازمان يادگيرنده است. در حقيقت، اينكه ياد بگيريم كه چگونه بايد ياد بگيريم، اشاره دقيق به مفهوم يك فرد يا سازمان يادگيرنده دارد. يادگيري نوعي خدمت به اجتماع است كه باعث درگير شدن شهروندان در اجتماع محلي مي‌شود. يك شهر يادگيرنده، نيازهاي پيرامون يادگيري را شناسايي كرده، و طرح‌ها و روش‌هايي را براي تشويق براي خلق كردن، رشد فردي و انسجام اجتماعي به واسطه مجموعه توانايي‌هاي همه شهروندان، فراهم مي‌كند.
 
شهرهاي يادگيرنده آشكارا يادگيري را به عنوان روشي براي افزايش انسجام اجتماعي، احيا و توسعه اقتصادي كه شامل همه بخش‌هاي اجتماع مي‌شود، استفاده مي‌كنند. در پروسه يادگيري فضاي عمومي موقعيتي است كه اولا به شخص يا سازمان خاصي تعلق ندارد و همه افراد جامعه مي‌توانند و حق دارند به آن دسترسي و در آن حضور داشته باشند. ثانيا از تركيب ۳ مولفه اساسي يعني انسان، زمان و مكان تشكيل شده است. فضاي عمومي پويا در شهر علاوه بر داشتن ويژگي‌هاي مذكور، از نرخ بالاي جريان‌هاي مختلف نيز برخوردار است.

شهروندان آگاه ضامن امنيت و آرامش
 
جريان عبور و مرور افراد، جريان عبور و مرور وسايل نقليه، جريان تبادل اطلاعات و جريان تبادل پول، كالا و خدمات از جمله عناصر تشكيل‌دهنده يك فضاي عمومي پويا هستند. حضور شهروندان در چنين فضاهايي به جهت وجود سطح بالايي از دو عنصر تنوع و تغيير، قابليت تطبيق‌پذيري افراد با محيط را به مرور زمان افزايش مي‌دهد، به اين ترتيب كه هر چه‌قدر افراد بيشتر در معرض برخورد و مواجهه با پديده‌هاي متنوع و تغيير آنها قرار داشته باشند، راه برقراري ارتباط صحيح با آنها را نيز با سرعت بيشتري فرا مي‌گيرند و اين يادگيرندگي شهروندان همان عنصري است كه شهر يادگيرنده بر مبناي كم و كيف آن شكل مي‌گيرد. بنابراين فضاي عمومي پويا بستري بالقوه براي بالندگي شهر و شهروندان بر مبناي يادگيرندگي است.
 
در سال‌هاي اخير رويكرد برنامه‌هاي مديريت شهري با اولويت بخشي به مسائل فرهنگي و اجتماعي بوده است و همين ميزان توجه موجب شده است كه بتوانيم گام موثري را در ايجاد برقراري تعاملي دو سويه ميان شهروندان و مديران شهري‌برداريم، و تغيير خواست اجتماعي مردم در مراجعه به نمايندگانشان در شوراي شهر كه برآمده از يك تفكر جمعي براي حل مساله‌اي فارغ از مشكلات فردي است، بيانگر آن است كه امروزه براي توسعه شهر بدون توجه به نقش اجتماعي و فرهنگي شهروندان نمي‌توانيم به برنامه‌ريزي مديريتي درستي بپردازيم، و اين بدين معناست كه ما با شهري يادگيرنده مواجه هستيم كه ديدگاه‌هاي مشترك ميان شهروندان براي مديريت فضاي عمومي پيرامونشان شكل مي‌گيرد، و بنابراين با حفظ هويت فضاي عمومي مبتني بر ريشه‌هاي فرهنگي، مذهبي و تاريخي مردم است كه مي‌توان چنين نقشي را كيفيت بخشيد، و از ظرفيت و خلاقيت شهروندان براي اداره شهر بهره برد.
 
بنابراين به نظر مي‌رسد كه توجه به حوزه فرهنگسازي نه از بالا به پايين بلكه بايد از بدنه تفكران شهروندان براي طراحي محيط زندگيشان شكل گيرد و در اصل ماهيت اين اتفاق به شكل بخشي به رفتار مديران شهري در برنامه‌ريزي‌ها نيز مي‌پردازد. نمونه عيني آن حركت اجتماعي شهرونداني است كه در روزهاي اخير جنبشي را با عنوان «پاكبان»هاي شهر ايجاد كردند، و اين همان خلاقيت شهر يادگيرنده است كه خود به مديريت پيرامونش مي‌پردازد، كه برگرفته از اين هماني با رويكردهاي هم افزايي مسئولان شهري براي حفظ شهري پاك است.
 
نمونه ديگر آن رفتار شهرونداني است كه با وجود فضاسازي‌هاي دلواپسان با مديريت تماشاگري بازي فوتبال ايران و كره جنوبي، فرهنگ عاشوراي حسيني(ع) را به جهانيان نشان دادند و در واقع مردم خود به برنامه‌ريزي فرهنگي براي مديريت چنين رخدادي پرداختند، و اين پاسخ روشني به تفكراتي بود كه تصور مي‌كنند همواره بايد با بخشنامه و دستورالعمل به مديريت حركت‌هاي اجتماعي پرداخت، در حالي كه حفظ هويت و حس اين هماني ميان شهروندان و فرهنگ و ريشه‌هاي تاريخي، ملي و مذهبي است كه به خوبي به حفظ امنيت و آرامش شهري و از سويي ارتقای كيفيت زندگي منجر مي‌شود.
 
آنچه در اين چند روز با آن مواجه بوديم، نمونه روشني از رشد و توسعه فرهنگي شهروندي است، كه بي‌شك مي‌توان با الگو گرفتن از آن شهري پويا و خلاق را به تصوير كشيد. بر اين مبنا ايجاد ارتباط ميان عناصر فرهنگي، ملي و مذهبي در بستر فضاي عمومي و حفظ حس تعلق مكاني موجب مي‌شود تا همه شهروندان خود را سهيم در اداره مطلوب شهر و توسعه پايدار بدانند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: