کد خبر: ۱۰۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۸ - ۱۵ مهر ۱۳۹۵
عاشقانه های هاشمی؛
عیادت های گزینشی وزیر بهداشت، حضور مستمر در رسانه ها و برنامه های بی ارتباط با حوزه کاری، کمک های موردی و رها کردن سیاست های کلی نظام سلامت، انتقاد کارشناسان را برانگیخته است.



 عیادت های گزینشی وزیر بهداشت، حضور مستمر در رسانه ها و برنامه های بی ارتباط با حوزه کاری، کمک های موردی و رها کردن سیاست های کلی نظام سلامت، انتقاد کارشناسان را برانگیخته است.

نوع رویداد فرقی ندارد؛ از بستری شدن هنرپیشه مشهور تا بیماری ورزشکار محبوب، از انعکاس خبر حادثه منا تا مریض شدن خواننده ای پرطرفدار؛ همواره حضور پررنگ حسن قاضی زاده هاشمی در قاب دوربین ها به چشم می خورد. این روزها وزیر بهداشت را باید «عشق رسانه ترین مدیر ارشد دولت یازدهم به حساب آورد که خواسته و ناخواسته هم دوربین ها به او علاقه پیدا کرده اند و هم او به دوربین ها.
 
 عاشقانه های هاشمی؛ وزیر بهداشت همیشه حاضر!

دامنه فعالیت های رسانه ای وزیر بهداشت به حدی گسترده شده است که دیگر خیلی از افراد مشهور به محض اینکه دچار بیماری می شوند، انتظار دارند وزیر بهداشت از آنها عیادت کند. همین چند ماه قبل بود که رسانه های اصولگرا حملات تندی علیه وزیر بهداشت ترتیب دادند و اعتراض کردند چرا وزیر بهداشت از «فرج الله سلحشور»، کارگردان سینما و تلویزیون ایران در زمان بیماری اش عیادت نکرده؛ اما در عوض بارها و بارها به بالین «عباس کیارستمی» رفته و از نزدیک مراحل درمان این کارگردان چهره را پیگیری کرده است.

حضور ممتد وزیر بهداشت در قاب دوربین ها و حضور او در مکان ها و زمان هایی که به حوزه کاری او ارتباط چندانی ندارد، این شائبه را به وجود آورده که او به دنبال پست بالاتری در دولت بعدی است، مطلبی که البته چندی قبل وزیر بهداشت به شدت آن را تکذیب کرد.

اصرار بر حضور گسترده در محافل خبری، این سوال را برای خیلی از شهروندان پیش آورده که بالاخره وزیر بهداشت چه زمانی فرصت می کند به چالش های حوزه کاری اش برسد و سروسامانی به وزارت بهداشت بدهد؛ آن هم وزارتخانه ای که به قول خود هاشمی بسیار بیمار است و به درمان نیاز دارد.

عیادت های سرزده یا حساب شده؟

خبرنگاران حوزه سلامت در چند سال اخیر، بارها پیامک هایی خبری مبنی بر دیدارهای سرزده وزیر بهداشت دریافت کرده اند. پیامک هایی که در آنها از خبرنگاران و عکاسان هم دعوت می شود در این دیدارهای سرزده حضور داشته باشند. منتقدان سیاست های خبری وزارت بهداشت بر این باورند که این دیدارها سرزده نیست و از قبل انتخاب شده است.

نگاهی به دیدارهای سرزده وزیر بهداشت نشان می دهد در این دیدارها بیشتر افرادی انتخاب می شوند که یا مشهور هستند یا موج خبری روی زندگی آنها شکل گرفته است. 

دیدار با سارا عبدالمالکی، «دختر راگبی ایران» که خبر تصادف این ورزشکار در رسانه ها بازتاب گسترده ای داشت، خبر دیدار با مجروحان حادثه تروریستی بصره، عبادت از همسر شهید بابایی، عیادت از محمدرضا شجریان، عیادت از وزیر ورزش و جوانان ،عیادت از مصدومان فاجعه منا در بیمارستان مکه و ده ها نمونه دیگر نشان می دهد این دیدارها کاملا از قبل برنامه ریزی شده است و نمی توان آنها را دیدارهای سرزده به حساب آورد.

عیادت از بیماران به خودی خود اتفاق مثبتی است اما وقتی این عیادت ها فقط به افراد چهره و شناخته شده محدود شود، آن گاه این شائبه پیش می آید که این عیادت ها هدفی فراتر را دنبال می کند.
 
عاشقانه های هاشمی؛ وزیر بهداشت همیشه حاضر!

وزارت بهداشت: رسانه ها گزینش می کنند

چند هفته قبل که برخی رسانه ها از عیادت های گزینشی وزیر بهداشت انتقاد کردند، مشاور وزیر بهداشت و رییس مرکز عمومی این وزارتخانه، به رسانه ها اعلام کرد: «وزارت بهداشت مسئولیتی در برابر انعکاس گسترده یا گزینشی عیادت و سرکشی وزیر بهداشت از بیماران ندارد. سیاست و نگاه وزارت بهداشت در اقدامات حمایتی از تمامی شهروندان یکسان و عدالت محور است و این وزارتخانه مسئولیتی در برابر انعکاس گسترده و گزینشی برخی از این بازدیدها ندارد.»

عباس زارع نژاد تاکید کرد: «بر اساس یک رویه ثابت و احساس وظیفه، وزیر بهداشت و برخی از مسئولان ارشد حوزه سلامت در فواصل برنامه های کاری خود اوقاتی را برای سرکشی به بیماران که از تمامی اقشار جامعه هستند، اختصاص داد ه اند. وزیر بهداشت به نوبه خود در قالب این دیدارها از برخی بیماران گمنام ساکن در محروم ترین مناطق روستایی و بیماران حاشیه نشین شهری عیادت و کارهای آنها را پیگیری می کنند.»

در واقع وزارت بهداشت معتقد است این رسانه ها هستند که با عیادت های مختلف وزیر به شکل گزینشی برخورد می کنند وگرنه این وزارتخانه بر حسب «نوع، شرایط و میزان پیشرفت بیماری» از افراد مختلف عیادت می کند.

«رسیدگی به مشکلات درمانی سرایدار مدرسه ای در جنوب تهران و سه فرزند معلول او، یک بیمار با ضایعه نخاعی ساکن در محروم ترین مناطق جنوب تهران، تعداد زیادی از والدین و خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران، بیماران گمنام از اقلیت های مذهبی و یکی از تکنسین های اورژانس ساوه که در بخش ICU بیمارستان شهدای تجریش بستری بوده است، مثال هایی نقص است که از سوی وزارت بهداشت اعلام شد.

سعید عبدالله زاده، کارشناس ارشد علوم ارتباطات در گفتگو با ما این استدلال وزارت بهداشت را قبول ندارد و می گوید: «شکی نیست که مدیران ارشد وزارت بهداشت از افراد ناشناخته هم عیادت کرده اند اما حجم عیادت های گزینشی از افراد چهره بسیار بیشتر از افراد ناشناس بوده است که این موضوع هم بیشتر به دلیل سیاست های مدیران رسانه ای وزارت بهداشت انجام می شود.»

به باور عبدالله زاده وقتی وزیر بهداشت به شکل ممتد در رسانه ها دیده شود و در جاهایی حضور داشته باشد که به حوزه کاری او ارتباط چندانی ندارد، این اتفاق به جای اینکه تاثیر مثبتی در ذهن مردم بر جای بگذارد، نوعی دلزدگی ایجاد می کند که مقصر آن را هم باید عملکرد مشاوران رسانه ای وزارت بهداشت دانست.

او تاکید می کند یک مقام ارشد دولتی و سیاسی باید بکوشد حضور معقول و معتدلی در رسانه ها داشته باشد و این موضوع را هم باید مشاوران رسانه ای آن مسئول به او گوشزد کنند اما افراط در حضور رسانه ای این شائبه را در ذهن مردم و کارشناسان ایجاد می کند که این مسئول به دنبال قدرت گرفتن، افزایش محبوبیت و تصاحب پست های بالاتر است و ناخودآگاه عوام فریبی را در اذهان جامعه تداعی می کندم.

به همین دلایل است که عبدالله زاده اعتقاد دارد: «افراط در حضور رسانه ای در نهایت به ضرر یک مقام مسئول تمام می شود، طوری که دیگر حضور آن مسئول در رسانه ها کنجکاوی و حساسیت مردم را بر نمی انگیزد و به مرور زمان کسی برای خواندن و شنیدن حرف های تکراری آن مسئول رغبتی نخواهد داشت.»

 عاشقانه های هاشمی؛ وزیر بهداشت همیشه حاضر!
 
هاشمی متخصص چشم است یا ریزگردها؟

حضور گاه و بی گاه وزیر بهداشت در مراسم مختلفی که به حوزه کاری او ارتباط مستقیمی ندارد و حتی دخالت اجرایی در وظایف سازمان های دیگر به حساب می آید، صدای اعتراض بسیاری از مسئولان را هم در آورده است.

شاید پرحاشیه ترین سفر وزیر بهداشت را باید سفر هاشمی به خوزستان و عراق دانست، جایی که او خود را مامور می دانست که درباره حل مسئله ریزگردها در جنوب کشور با مسئولان عراقی رایزنی کند تا بحران آلودگی هوا در مناطق جنوبی کشور کنترل شود.

این پا در کفش کردن ها، از سوی مسئولان سازمان محیط زیست بی پاسخ نماند و مشاور رییس این سازمان در اعتراض به سفر وزیر بهداشت به عراق و خوزستان، با صراحت و دقیق با همین ادبیات، گفت: «آقای هاشمی، نخود هر آشی است. هر جا که عکس و دوربین باشد، آقای هاشمی نیز حضور دارد!»

انتقادهای تند اسماعیل کهرم، به همین اظهارنظرها نیز ختم نشد. او این پرسش های اعتراضی را مطرح کرد: «آیا نتیجه حضور وزیر بهداشت در خوزستان، غیر از شوی رسانه ای چیز دیگری بود؟ آیا وزیر بهداشت تفاوت میان بیابان و کویر را می داند؟ هاشمی متخصص چشم است. بر همین اساس دلیلی ندارد او برای رفع معضل ریزگردها به عراق سفر کند. رفتن وزیر بهداشت به عراق چه مفهومی دارد؟ برخی از مسائل وجود دارد که صرفا به محیط زیست مربوط می شود و ارتباطی به وزارت بهداشت ندارد.» 

کمک های موردی؛ دوای درد سلامت نیست

وزیر بهداشت را باید یکی از پر سفرترین وزرای کابینه دانست، نکته تامل برانگیز در سفرهای حسن هاشمی اینجاست که او در بیشتر سفرهای استانی، دست به تیغ می شود و شخصا چشم نیازمندان را جراحی می کند.

به تازگی عمل های جراحی چشم در استان های قم، کردستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان، گلستان، سمنان و هرمزگان از سوی وزیر بهداشت، در ذات خود اقدام شایسته ای است که موجب کاهش آلام اقشار آسیب پذیر جامعه می شود اما منتقدان بر این باورند که بُعد تبلیغاتی و رسانه ای این عمل های جراحی هم زیاد است. بریا نمونه در روزهای پایانی سال گذشته، وزیر بهداشت 13 بیمار روستای «ابوشانک» آبادان را عمل جراحی آب مروارید چشم کرد.

ساکنان این روستای محروم از دسترسی به ابتدایی ترین خدمات بهداشتی و درمانی هم محروم هستند و همین را که بیماری تعدادی از ساکنان این منطقه محروم مرتفع شده است باید به فال نیک گرفت اما نباید فراموش کرد صدها روستا مانند ابوشانک وجود دارد که وضعیتی مشابه یا حتی بدتر از این روستا دارند. سوال اینجاست که آیا وزیر بهداشت می تواند به همه این مناطق محروم سفر و آنها را مداوا کند؟ اصلا آیا وظیفه وزیر بهداشت به عنوان اصلی ترین متولی نظام سلامت که باید سیاست های کلان حوزه سلامت را تدوین و ابلاغ کند، انجام جراحی های موردی در مناطق محروم است؟

مجموع این پرسش های بی پاسخ ما مرا به این نقطه می رساند که مشکلات ریز و درشت نظام سلامت با جراحی های موردی و درمان های مقطعی حل نمی شود بلکه باید ساختار نظام سلامت به گونه ای باشد که همه بیماران اعم از فقیر و غنی دسترسی عادلانه ای به خدمات نظام سلامت داشته باشند، به گونه ای که به جراحی موردی از سوی سکاندار اصلی نظام سلامت نیاز نباشد؛ اما اگر مشکلات ساختاری نظام سلامت پابرجا باشد و بخواهیم در این شرایط با دستکاری های موردی، این ساختار مریض را نجات دهیم، این کار فقط «نمایش خدمت به محرومان» و تحرکات «پوپولیستی» را تداعی می کند.

 عاشقانه های هاشمی؛ وزیر بهداشت همیشه حاضر!
 
به اعتقاد صاحب نظران حوزه سلامت، فقط در شرایطی می توان به یک نظام بهداشت و درمان توسعه یافته دست پیدا کرد که فرآیند «عدالت در سلامت» جدی گرفته شود. تحقق این فرآیند باعث می شود هر فردی در هر نقطه ای از کشور به امکانات بهداشتی و درمانی عادلانه ای دسترسی داشته باشد؛ در آن شرایط، دیگر نیاز نیست فردی در یک منطقه دور افتاده و کم جمعیت، شال و کلاه کند و برای دریافت خدمات درمانی به شهرهای برخوردار و پر جمعیت مسافرت کند.

«عدالت در سلامت» یک گفتمان نهادینه شده در کشورهای توسعه یافته است، به گونه ای که هیچ شهروندی به دلیل نقطه جغرافیایی محل زندگی اش یا شغل و میزان درآمدش از خدمات سلامت محروم نیست. تحقق این فرآیند مترقبانه که سازمان بهداشت جهانی هم بر آن تاکید جدی می کند، با حل موردی مشکلات بیماران، جراحی در مناطق محروم، عیادت های گزینشی، حضور مداوم در رسانه ها و عکس گرفتن با هنرمندان و ورزشکاران به دست نمی آید بلکه به برنامه ریزی علمی، عزم و اراده جدی و استفاده از نیروهای متخصص و کارآزموده نیاز دارد.

از سویی طرح تحول سلامت به عنوان بزرگ ترین طرح اجتماعی دولت یازدهم نیز نواقصی دارد. در حالی که بر اساس سیاست های کلی نظام سلامت و قانون برنامه پنجم توسعه باید «طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع» در اولویت نظام سلامت قرار بگیرد و همه پرداختی های حوزه سلامت نیز از مسیر «راهنماهای بالینی» بگذرد؛ اما وزارت بهداشت در سه سال اخیر، هیچ کدام از این قوانین راهبردی را جدی نگرفته است.

تمرکز این وزارتخانه بر اجرای طرح تحول سلامت صرف اهم اعتبارات در نظام درمان، فراموشی پزشک خانواده و کم توجهی به حوزه های بهداشت و پیگیری، موجب شده بسیاری از صاحب نظران این کارها را برنامه ای بدانند که فقط رضایت مقطعی مردم را برآورده می کند.

به تعبیر دیگر، این طرح کلان به ضرب بودجه های سنگین اختصاص یافته، توانسته است از هزینه بیماران بستری بکاهد اما اگر به هر دلیلی مانند کاهش درآمدهای نفتی دولت، بودجه های این طرح کمتر شود، آن گاه دوباره هزینه بستری بیماران افزایش پیدا می کند. بر اساس قوانین جاری در نظام سلامت، باید اهم بودجه ها به بحث پزشک خانواده، نظام ارجاع و پیشگیری اختصاص داده شود تا هزینه های درمانی کاهش پیدا کند و نظام سلامت به ریل علمی اش بازگردد اما وزارت بهداشت برای راضی نگه داشتن مقطعی بیماران، اصلاح ریشه را فراموش و کار را با اصلاح ساقه ها و برگ ها شروع کرده است.

برنامه هایی که تاکنون اجرا شده، بیشتر یک طرح درمان محور است تا یک طرح پیشگیری محور. این طرح در کوتاه مدت بیماران بستری شده را راضی نگه می دارد اما در بلندمدت به ضرر نظام سلامت است، زیرا روز به روز نیازهای القائی و هزینه های درمانی را افزایش می دهد و نهادینه شدن فرهنگ پیشگیری را به تعویق می اندازد.

به همین دلایل است که گفته می شود این اقدامات فقط به لطف اعتبارات هنگفت، رضایت بیماران بستری شده را تا مدتی تامین اما نظام سلامت را از برنامه های علمی مانند پزشک خانواده، دورتر و دورتر می کند.

دکتر نعمت الله منوچهری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نهم، معتقد است طرح تحول سلامت نتوانسته تاکنون «عدالت در سلامت» را محقق کند و همچنان بسیاری از شهروندان در مناطق محروم از دسترسی به ابتدایی ترین خدمات درمانی هم محروم هستند.

به گفته منوچهری در چهار شهر پاوه، جوانرود، اورامانات و ثلات باباجانی، بیمارستان که هیچ، حتی یک دستگاه «سی تی اسکن» هم وجود ندارد. به گفته این کارشناس نظام سلامت، حتی در شهر روانسر هنوز هم بیمارستانی برای ارائه خدمات تخصصی به بیماران وجود ندارد، در حالی که در شهرهای بزرگ کشور، امکانات درمانی بیشتر از نیاز مردم تدارک دیده شده است.
 
 عاشقانه های هاشمی؛ وزیر بهداشت همیشه حاضر!
 
احیای سیاست های رسانه ای احمدی نژاد

دولت نهم و دهم را باید استاد بی رقیب سیاست های پوپولیستی و استفاده ابزاری از رسانه ها به حساب آورد؛ خطابه های پرشور، سفرهای استانی متعدد، دریافت صدها هزار نامه مردمی و دادن وعده های شیک و بی سرانجام، گوشه ناچیزی از تبحر این دولت در جذب افکار عمومی بود. البته با گذشت زمان و عیار شدن وعده های توخالی، تاریخ انقضای این کارها نیز به سر آمد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم، سیاست های رسانه ای دولت و شخص رییس جمهور، تفاوت چشمگیری با مسئولان دولت قبل داشت و خط مشی معتدل تر و منطقی تری به خود گرفت اما با نگاه به کارنامه رسانه ای حسن هاشمی، می توان گفت هنوز رگ و ریشه های نگاه پوپولیستی دولت احمدی نژاد در وزارت بهداشت دولت یازدهم به یادگار مانده است.

مشاوران رسانه ای وزیر بهداشت بسیار تلاش می کنند به مردم و دولتی ها بگویند شخص وزیر بهداشت فعال ترین فرد کابینه دولت یازدهم است و حتی گاهی در این مسیر، می کوشند دستاورد وزارتخانه های دیگر را هم به حساب زحمات خودشان ثبت کنند. برای نمونه همین چند هفته قبل وزیر بهداشت در دیدار با مسئولان سازمان بهداشت جهانی، بیمه شدن حدود 11 میلیون ایرانی بدون دفترچه بیمه سلامت را یکی از دستاوردهای موفق خود مطرح کرد در حالی که از مرحله صفر تا صد بیمه شدن اقشار محروم از سوی وزارت رفاه انجام شد و وزارت بهداشت هیچ نقشی در پوشش بیمه همگانی شهروندان ایرانی نداشت.

حسن هاشمی بارها اعلام کرده برای تصدی مجدد پست وزارت در دولت دوازدهم علاقه مند نیست و در عین حال برنامه ای هم برای رییس جمهور شدن ندارد اما این همه تلاش شبانه روزی برای بیشتر دیده شدن با این اظهارنظرها همخوانی ندارد و حداقل این سوال را مطرح می کند که بالاخره هدف وزیر بهداشت از این هژمونی رسانه ای که راه انداخته چیست؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: