صبحانه پرس- سرویس اقتصادی-نرخ سود بانکی 18 درصد، از یکم تیرماه به 15 درصد کاهش یافت. این دومین باری بود که بانک مرکزی سیاست کاهش نرخ سود بانکی را اجرا کرد که البته این بار سیاست کاهش نرخ سود بانکی با استقبال بانک ها، به ویژه بانک های خصوصی روبه رو شد. از آنجایی که نرخ سود بانکی باید متناسب با نرخ تورم حرکت کند و هم اکنون تورم در کشورمان تک رقمی شده، هنوز فاصله بین نرخ تورم و نرخ بهره بانکی وجود دارد. سیاست دولت یازدهم نیز در همین راستا، نزدیک کردن این 2 شاخص اقتصادی به یکدیگر است.
وی بر این باور است که بالابودن نرخ سود بانکی برای اقتصاد ایران بحران ساز خواهد بود و باید نرخ سود بانکی هم در بخش تسهیلات و هم در بخش سپرده کاهش یابد تا با افزایش سرمایه گذاری ها، تولید و اشتغالزایی نیز رشد کند.
به گفته بیدآباد، هدف بانک مرکزی از کاهش نرخ های بهره و تورم و تلاش برای تک رقمی شدن این شاخص ها، سیاست درستی است که بعد از چهار دهه در کشور به اجرا درآمده است.
از دید این تحلیلگر، تفاوت بین نرخ بهره بانک ها و نرخ بهره سپرده باعث نگرانی مدیریت بانک ها شده است. از همین رو، بانک های داوطلب برای پوشش این کاهش زیان در آینده، در تلاش اند تا میزان نرخ سود سپرده های خود را کاهش دهند.
در ادامه متن کامل مصاحبه با بیدآباد را می خوانیم:
تاثیر کاهش نرخ سود بانکی بر اقتصاد کشورمان چه خواهد بود؟
**بیدآباد: در چند سال اخیر فشار بخش تجارت باعث شد تا نرخ تورم افزایش یابد. این مساله، آسیب های بسیار زیادی به اقتصاد کشور رساند و اکنون نیز هدف بانک مرکزی از کاهش نرخ های بهره و تورم و تلاش برای تک رقمی شدن نرخ این شاخص ها، تصمیم درستی است که پس از چهار دهه در کشور اجرا شده است.
به طور حتم، بالا بودن نرخ سود بانکی برای اقتصاد ایران بحران ساز است. برای پایدار ماندن روند نزولی نرخ تورم، باید نرخ سود بانکی هم در بخش تسهیلات و هم در بخش سپرده ها کاهش یابد و جهت گیری نرخ های بهره و تورم باید به سمت نرخ های تک رقمی باشد. با کاهش نرخ سود بانکی اولویت سرمایه داران برای سرمایه گذاری تغییر می کند و سرمایه ها را می توان با سیاست های تشویقی به سمت بازارهای تولیدی هدایت کرد. با افزایش تولید، اشتغالزایی رشد می یابد و در مجموع نرخ رشد اقتصادی کشورمان بالا می رود.
به نظر شما علت استقبال بانک ها به ویژه بانک های خصوصی از کاهش نرخ سود بانکی چه بود؟
آن چه که از سیاست های دولت، بانک مرکزی و همه فعالان اقتصادی آشکار شده این است که دولت در تلاش است تا نرخ های بهره و تورم را تک رقمی کند. پایین آمدن نرخ سود بانکی در بخش تسهیلات و وام در آینده محرز می شود. بر اساس سیاست هایی که بانک مرکزی اعلام کرده باید منتظر باشیم که امسال یا سال آینده به طور رسمی نرخ های سود بانکی به طور محسوس کاهش یابد.
این موضوع از نظر مدیریت بانک ها به عنوان یک اعلام خطر در کاهش سودی است که ناشی از تفاوت بین نرخ بهره بانک ها و نرخ بهره سپرده است. در نتیجه بانک های داوطلب برای پوشش این کاهش زیان در آینده، در تلاش اند تا میزان نرخ سود سپرده های خود را کاهش دهند.
برخی می گویند با کاهش نرخ سود سپرده ها، سرمایه های بانکی به بازار مسکن هدایت خواهد شد. در این میان ممکن است این حجم از سرمایه و افزایش تقاضا در بازار مسکن منجر به سفته بازی و افزایش قیمت ها شود. نظر شما در این باره چیست؟
در ابتدا باید گفت بازار مسکن ظرفیت افزایش قیمت را ندارد و همچنین وقتی این حجم از سرمایه وارد بازار مسکن شود به طور قطع بخشی از آن وارد بخش تولید می شود و چرح تولید این صنعت هم راه می افتد. افزایش سرمایه گذاری در بازار مسکن منجر به افزایش تولید و افزایش عرضه می شود و در این صورت به تقاضای موجود در بازار هم پاسخ داده می شود. زمانی که عرضه برای تقاضا وجود داشته باشد، شاهد افزایش قیمت ها در بازار نخواهیم بود.
البته آنچه که از گزارش های وزارت راه و شهرسازی می توان دریافت این است که اکنون بازار مسکن با انباشت عرضه هم مواجه است و طی رکود چند سال اخیر واحدهای تولید شده قابل توجهی به فروش نرفته است، بنابراین، این استدلال و تحلیل هم نمی تواند یک استدلال منطقی از پیامدهای منفی کاهش نرخ سود بانکی باشد. بر عکسِ این تحلیل که مطرح کردید، معتقدم خروج سرمایه از بانک ها و هدایت آن به سمت بازارهای تولیدی مانند مسکن می تواند به نفع بازار باشد و تولید را افزایش دهد و در نهایت گردش مالی در این صنعت و میزان اشتغالزایی بالا می رود.
برخی کارشناسان بر این باورند که با توجه به وجود کسری منابع در بانک ها، با کاهش نرخ سود سپرده ها و خروج سرمایه ها، برخی بانک ها در برگرداندن سپرده های مردم دچار مشکل می شوند و همین امر منجر به خلق پول خواهد شد، به نظر شما آیا امکان وجود دارد؟
این یک تحلیل درست و کامل نیست چرا که این سرمایه ها در صورت خروج از بانک ها وارد هر بازار دیگری که شود، باز هم باید وارد شبکه بانکی شود. برای مثال اگر سرمایه ای به قصد خرید مسکن از بانک ها خارج شود باز هم این نقدینگی وارد شبکه بانکی خواهد شد که البته این بار به حساب شخص دیگری منتقل می شود. در واقع نقدینگی از شبکه بانکی خارج نمی شود بلکه در حساب افراد جابه جا خواهد شد. در این صورت بانک ها با کسری منابع هم مواجه نخواهند شد.
در بازار ارز و طلا و بازارهای غیر مولد هم همین اتفاق می افتد؟
به طور قطع سیاست کاهش نرخ سود بانکی منجر به خلق پول نمی شود و در سایر بازارها هم همین روال خواهد بود. شما فرض کنید که اگر یک معامله برای خرید ارز یا طلا انجام شود، مبلغ این معامله از طرف خریدار به حساب طرف فروشنده واریز خواهد شد و این نقدینگی دوباره به شبکه بانکی برمی گردد بنابراین در واقع سرمایه در بانک ها همچنان حفظ می شود و این به گردش مالی بازارها هم کمک می کند.