آراس_سرویس سیاسی: از بین سعید جلیلی، کامران باقری لنکرانی و محمود احمدینژاد که هر سه برای رخصت حضور در انتخابات خدمت آیتالله مصباح یزدی رفته بودند تنها محمود احمدینژاد ردای ریاستجمهوری به تن کرد و هشت سال رئیس دولتهای نهم و دهم بود.
هنوز از پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ زمان زیادی نگذشته بود که آیتالله مصباح یزدی درباره وی گفت: «آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و ازاینرو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولیعصر(عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج) تحقق خواهد یافت».
در این مقطع زمانی رابطه آیتالله مصباح یزدی و محمود احمدینژاد پیوندی ناگسستنی و الهی به نظر میرسید و اصولگرایان و به خصوص جبهه پایداری از پیروزی احمدینژاد در انتخابات در پوست خود نمیگنجیدند و به شکلهای مختلف شادی خود را ابراز میکردند.
با این وجود چهار سال دولت اول احمدینژاد و برخی اقداماتی که وی در این چهار سال انجام داد تردیدهایی را در بین برخی از اصولگرایان به وجود آورد. تردیدهایی که البته شدت و ضعف داشت. برخی استدلال میکردند که نشانههایی که از احمدینژاد وجود دارد نشان میدهد که ادامه رویکرد مدیریتی وی برای کشور و اصولگرایان خسارتبار است و به همین دلیل یا از قطار دولتش پیاده شدند و با اینکه از جرگه حامیانش خارج شدند. در مقابل اما برخی تردیدها خوشخیم بود و این عده براین باور بودند که حضور احمدینژاد در رأس قوه مجریه کشور به هر حال یک برکت است و وی میتواند منشأ تحولات مثبتی در آینده شود.
یکی از این افراد، آیتالله مصباح یزدی بود که حمایت خود را تا سال ۸۸ به صورت علنی از احمدینژاد بیان می کرد. رئیس مؤسسه امام خمینی(ره)، تابستان ٨٨، درباره احمدینژاد گفته بود: «وقتی رئیسجمهوری از سوی رهبری نصب و تأیید میشود، به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود. وقتی ریاستجمهوری حکم ولیفقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز مانند اطاعت از خداست.» سخنی که برای بسیاری از اصولگرایان حجت را تمام کرد و به یک سند تاریخی تبدیل شد. با این وجود به نظر میرسد تردیدهای آیتالله مصباحیزدی پس از سال ۸۸ و بهخصوص با یازده روز خانهنشینی احمدینژاد و همچنین آشکار شدن اهداف حامیان احمدینژاد و افزایش انتقادها از مشایی، از حالت خوشخیم به حالت بدخیم تغییر وضعیت داد و مصباحیزدی تلاش کرد به صورت غیرمحسوس از احمدینژاد فاصله بگیرد.
در این مقطع زمانی مصباح یزدی درباره احمدینژاد عنوان میکند: «حمایت ما از کسی است که در مسیر اسلام حرکت میکند. مادامی که وی مسیرش را از اسلام تغییر داد حمایت ما نیز برداشته خواهد شد. وی ادامه میدهد: «اینکه برخی میگویند نباید آن روز حمایت میکردیم، چنین انتظاری مبتنی بر اصول نیست؛ اما هرجا انسان متوجه شد این فرد پایش را از اصول و مبانی کج گذاشته، باز تکلیف دینی و عقل میگوید که باید برای جلوگیری از انحراف در برابرش ایستاد تا اصول حفظ شود».
وضیت مصباح یزدی به شکلی شده بود که وی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ و هنگامی که سعید جلیلی منتظر حمایت قاطع مصباح از خود بود در مواضع خود حالت بینابینی به خود گرفت و از حمایت قاطع و صددرصدی از جلیلی خودداری کرد. به نظر میرسد در این مقطع زمانی مصباحیزدی به تبعات حمایت از احمدینژاد به صورت کامل پی برده و به همین دلیل قصد نداشته که از جلیلی حمایت صریحی داشته باشد.
حالا، مصباح یزدی در پایان مراسم سالگرد ارتحال علامه طباطبایی(ره) در قم گفته است: «اقدامات احمدینژاد را تأیید نمیکنم و در او یک حالت انحرافی می بینم». این سخنان در خود نکتهای تکاندهنده دارد که آیتالله هاشمیرفسنجانی سالهای سال این هشدار را داده بود اما ...