کد خبر: ۲۲۹۸۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۰ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۶
در روزهای اخیر روزنامه کیهان در گزارشی به‌ظاهر نقد گونه به تیتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب ، پس از بازی ایران و سوریه پرداخت و با «زرد» خواندن آن مطالب، رسانه‌های اصلاح‌طلب را به زرد اندیشی، حاشیه‌نگاری و بی‌توجهی عامدانه به موضوعات معیشتی مردم متهم کرد.
روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت:در روزهای اخیر روزنامه کیهان در گزارشی به‌ظاهر نقد گونه به تیتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب ، پس از بازی ایران و سوریه پرداخت و با «زرد» خواندن آن مطالب، رسانه‌های اصلاح‌طلب را به زرد اندیشی، حاشیه‌نگاری و بی‌توجهی عامدانه به موضوعات معیشتی مردم متهم کرد.

کيهان که معتقد است، پرداختن به موضوع حضور يا عدم حضور بانوان در ورزشگاه دغدغه اصلي مردم و کشور نيست و از قضا باور درستي نيز هست، مطالبه‌گري اجتماعي امروز جريان رقيب را دستاويزي براي پرونده‌سازي‌هاي جناحي‌اش قرار داد و در بخشي از گزارش خود به سرمقاله برخي روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب، پس از دستور احمدي‌نژاد براي حضور زنان در ورزشگاه‌ها در سال 1385 گريزي زد و با نقد مواضع مطرح شده، به زعم خود تغيير موضع آنها در سال 96 را پارادوکسيکال خواند و نوشت: «حال چه شده است که برخي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و مدعيان اصلاحات که آن روزها مخالف حضور بانوان در ورزشگاه‌ها بوده‌اند امروز لباس موافقت به تن کرده و از اينکه زنان براي تماشاي يک بازي فوتبال در ورزشگاه آزادي حضور نيافته‌اند شرمسارند؟!»

ملاک حال فعلي افراد است! بي هيچ توضيح و بازخواني سرمقاله‌هاي منتشر شده در آن ايام و آنکه آيا مقصود و منظور از آن سطور مخالفت با حضور زنان در ورزشگاه بوده يا خير و با فرض صحت تشخيص فحواي کلام آن مقالات از سوي تحليلگران کيهان، بايد گفت «ملاک حال فعلي افراد است» و بس. همان عبارت معروفي که در اين سال‌ها برخي از اين دوستان، بسياري را به‌واسطه استناد به آن در ليست مغضوبين و پياده‌شدگان از قطار انقلاب جاي دادند و سال‌ها خدمت و رنج و خون دل‌هاي برخی از آنها براي انقلاب و مطالبات توده‌هاي مردم را به دست فراموشي سپردند. 

کساني که در پروژه «دگر‌سازي» و غير‌خودي خواندن افراد، مسبوق به سابقه هستند و کوچک‌ترين زاويه در مشي سياسي افراد را به ‌مثابه فاصله از انقلاب و آرمان‌هاي اصيل آن تعبير مي‌کنند و حال فعلي هر آنکس را که با حال آنها کوک نباشد و کمي متفاوت از آنها بينديشد، بد مي‌خوانند، در بزنگاه‌هايي خاص از ياد مي‌برند که تغيير در مواضع سياسي افراد امري بديهي و بعضا اجتناب‌ناپذير است ولو آنکه مطلوب آنها نباشد. 

هرچند پيش‌تر نيز کيهان در گزارشي با اشاره به استعفاي حجت‌الاسلام ناطق‌نوري از عضويت در هيأت مؤسس دانشگاه آزاد و بازخواني مواضع دو دهه گذشته برخي اصلاح‌طلبان نسبت به آقاي ناطق، مواضع امروز جريان اصلاحات در قبال ايشان را غير‌واقع و متزورانه توصيف کرد. اينها درحالي است که در مواجهه‌اي متناقض و دوگانه با آن عبارت معروف از حضرت امام(ره) چهره‌اي معلوم‌الحال و خواننده زيرزميني ديروز و نو اصول‌گراي امروز را به استناد اشتراک در حال امروزشان، تواب و با بصيرتش ناميدند. کيهان در بخشي ديگر از گزارش خود اشاره‌اي به نقش و تأثير تصميم دولت در مسئله حضور زنان در ورزشگاه‌ها دارد و مي‌نويسد:«نکته جالب ديگر آنکه ورزشگاه‌ها تحت نظر دولت بوده و مدعيان اصلاحات طبق قاعده‌اي عقلاني بايد از دولت سؤال کنند که چرا اين اجازه به بانوان داده نمي‌شود که در ورزشگاه‌ها حضور داشته باشند نه منتقدان خود را سيبل حملات قرار داده و با آنان تسويه‌حساب کنند!»

بي‌ترديد بخشي از رسالت مطبوعات و رسانه‌ها بازتاب کنش‌هاي اجتماعي و سياسي در مقابل ديدگان مسئولان است و ياد آوري وعده‌هاي بر زمين مانده آنها و رساندن پژواک صداي دردهاي لايه‌هاي مختلف اجتماع، حال چگونه مي‌شود که پرداختن به اين مطالبه حداقلي و يادآوري‌اش، نقد دولت محسوب نمي‌شود و منتقدان جريان اصلاحات، آن را نقد به خود و تسويه‌حساب مي‌خوانند؟ شايد از قدرت سياسي خود در تصميم‌سازي‌ها آگاه باشند! با اين وجود، کيهان که دل پري از برجام دارد و هر فرصتي را براي حمله به آن مغتنم مي‌شمارد، با اشاره به مشکلات حاصل از برجام، مسئوليت دولت را سنگين و حل مشکلات مردم مي‌داند و روزنامه‌هاي جريان رقيب را متهم به برجسته‌سازي عامدانه موضوعات بي‌اهميت مي‌کند و در اين خصوص مي‌نويسد: «با همه اين مشکلات روزنامه‌هاي زنجيره‌اي به سوژه‌هاي زرد و تيترهاي زرد مي‌پردازند، بي‌آنکه از دولت بپرسند که نتيجه اين همه آمد و رفت و برجام در حل مشکلات مردم چه شد؟!» در ادامه اين گزارش آمده است: «به نظر مي‌رسد سوژه‌هاي زرد رسانه‌هاي زنجيره‌اي سرپوشي است بر مشکلات مردم تا دولتمردان از پاسخگويي به وعده‌هاي بي‌شماري که در دوران تبليغات انتخاباتي از آن سخن گفته‌اند رهايي يابند!»

هرچند دغدغه معيشت مردم را داشتن امري ممدوح و پسنديده است اما در پس اتهامات عنوان‌شده پرسشي مطرح مي‌شود که پيش‌تر از زبان بسياري از تحليلگران نيز شنيده شده است، آيا موضوع اهتمام به مطالبات زنان در وعده‌هاي روحاني نبوده؟ آيا فقر و مشکلات اقتصادي مردم به صورت خلق‌الساعه از سال 92 به بعد ايجاد شده؟ آيا تا پيش‌ از اين که علاوه بر قوه‌مقننه و قضائيه، قوه اجرايي کشور نيز در اختيار جريان مورد حمايت کيهان بوده خبري از مشکلات معيشتي و فساد اقتصادي نبود؟ اينها پرسش‌هاي تکراري است که تاکنون پاسخ روشني را به همراه نداشته.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: