نیوزویک نوشت: در حرکتی که احتمالا برای هیچ کس عجیب نبود روز چهارشنبه ملک سلمان برادرزاده اش محمد بن نایف را از ولیعهدی کنار گذاشت و پسرش را جانشین او کرد. نایف به سرعت با جانشین 31 ساله خود بیعت کرد.
تنش ها میان محمد بین نایف و محمد بن سلمان فوران کرده بود. در حالی که نایف در کشورهای غربی محبوب بود و به دلیل نگاهش به تروریسم مورد احترام بود روز شمار پایان کارش در خانه آغاز شده بود.
بن سلمان معمار برنامه احیای اقتصادی عربستان است . او سند چشم انداز 2030 را تدوین کرده و مغز متفکر پشت مداخله نظامی ناموفق عربستان در یمن بوده است. برخی نیز معتقدند محمد بن سلمان بازیگر اصلی پشت پرده شکاف اخیر عربستان و امارات و متحدانشان با قطر بوده است.
نویسنده نیوزویک در ادامه اورده است: من ولیعهد کنونی و سابق عربستان را امسال در ریاض ملاقات کردم . هر دو افراد تاثیرگذاری هستند و روشن است که حتی آن زمان هم بن سلمان انرژی و تصور لازم برای پذیرش رهبری آینده عربستان را داشت.
سوال این جاست که آیا چشم انداز بن سلمان از نظر اقتصادی و استراتژیک به اندازه کافی جامع و واقع بینانه و مناسب هست یا نه
اصلاحات موجود در سند چشم انداز 2030 ناهمگون و متفاوت با ایده های حفظ وضع موجود در نخبگان عربستان است و از این رو در بین نخبگان هوادار ندارد. عملیات های عربستان در یمن نیز در داخل خانه از محبوبیت کمی برحوردار است.
برای آمریکا و به طور حاص دولت ترامپ سوال اینجاست که آیا بن سلمان بر اساس تفکر امریکا در جهت ایجاد محور کشورهای اهل تسنن با هدف کاهش نفوذ ایران در منطقه عمل خواهد کرد یا نه؟
درست مانند رویکرد دست کشیدن اوباما از حاورمیانه، طرح "اولویت دادن به سعودی" در دولت ترامپ تقسیمات خاورمیانه را بهم خواهد زد. این بدان معنا نیست که سیاست " اولویت دادن به ایران" در دولت اوباما درست بوده است یا کار کردن نزدیک تر با عربستانی ها و اماراتی ها درست نیست. بلکه این بدان معناست که در نهایت هیچ چیز اعم از تغییر رویکردهای عربستان در جهان یا تغییرات در پادشاهی عربستان و رویکردهای آن برای استراتژی های منطقه ای آمریکا مناسب نخواهد بود. از این جهت در دست کم در واشنگتن باید همچنان منتظر بود.