آراس:مسعود ریاضتی_تعهد یا تخصص؟ این پرسش از ابتدای پیروزی انقلاب به این سو همواره مطرح بوده است و باعث ایجاد شکاف در میان دو جناح اصولگرایان و اصلاحطلبان شده است.
نتیجه دیدگاه اصولگرایان که تعهد را بر تخصص مقدم میدانستند (و میدانند) این شد که مقامهای ارشد وابسته به این اردوگاه فکری بیش از آن که به بررسی دقیق و علمی حوزههای مختلف بپردازند دچار شعارزدگی و بیان مسائل عموما دستنیافتنی شدند.
یادمان نرفته جواد کریمیقدوسی نماینده مجلس آبانماه سال ۹۲ در طرح دو فوریتی ارائه شده به هیئت رئیسه مجلس دوبار به معاهده «ان پی تی» که مهمترین مبحث حقوق بینالملل در بحث انرژی اشاره کرده بود؛ عجیب آنکه هر دوبار، هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی نام این معاهده «ام پی تی» درج شده بود.
این طرح پنج صفحهای که با خط خود کریمی قدوسی توسط اداره قوانین مجلس تکثیر و در اختیار خبرنگاران قرار گرفته بود، در کادر مربوط به عنوان طرح این عبارت را با خود داشت: «الزام دولت به حفظ حقوق مسلم هستهای و مصادیق آن در چهارچوب معاهده "ام پی تی" در مذاکرات هستهای».
در بند نهم این طرح نیز کریمی قدوسی عینا چنین نوشته: «هرگونه موافقت با خواستههای طرف مقابل نباید خارج از معاهده "mpt" باشد».
کریمی قدوسی از جمله نمایندگانی است که از مدتها پیش با این ادعا که اشرافی کامل به مسایل سیاست خارجی دارد، مخالف هرگونه مذاکره ثمربخش با 1+5 بر سر مساله هستهای کشورمان بود.
"ان.پی.تی" مخفف نام انگلیسی "معاهده منع گسترش هستهای" (Nuclear Non- Proliferation Treaty) است.
عدم شناخت، دانش و تخصص اصولگرایان به مسائل بینالمللی محدود به کریمیقدوسی و نمایندگان آنان در مجلس نمیشود. در طول روزهای اخیر حجت الاسلام ابراهیم رئیسی یکی از نامزدهای اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری علاوه بر آنکه وعدههای غیرمنطقیای چون چندین برابر کردن یارانه نقدی را داده است، نشان داده که حتی با مفاهیم تخصصی حوزه قضایی که خود سالها در آن فعالیت داشته است (و غیر آن تجربه اجرای دیگری نداشته) ندارد.
برای مثال، او در مناظره برای اثبات دانش و تسلط خود در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل مدعی شد که با مشارکت با پاکستانیها «انگوزمان» را تشکیل داده است.
جستوجویی ساده نشان میدهد که اصطلاحی به نام «انگوزمان» وجود ندارد! منظور رئیسی «آمبودزمان» بوده است. فرد یا نهادی غیرجانبدار یا در فارسی دادآور که وظیفه دارد به عنوان نماینده عموم مردم، موارد نقض حقوق افراد توسط دولت یا نهادها و شرکتهای مختلف را بررسی و بازرسی کند. این وظیفه معمولت توسط دولت یا پارلمان به دادآور محول میشود و به او استقلال ملی زیادی نیز اعطا میشود.
هدف از تشکیل دفاتر دادآوری، حمایت از حقوق افراد در مقابل سوءجریانات اداری است؛ به عبارتی دادآوری یک نوع ضمانت اجرایی غیرقضایی برای نظارت بر حسن جریان قانون در کشور و دستگاه دولت و حمایت از حقوق و آزادیها است.ویژگی این نوع رسیدگی غیرقضایی، عدم تشریفات و افزایش سرعت عمل در به نتیجه رسیدن شکایات است. به همینخاطر، دادآور مورد استقبال کشورهای مختلف دنیا قرار گرفته است.
در برخی کشورها سازمان بازرسی کل کشور و یا دیگر دفاتر چون وکیل شهروندی عملکردی مشابه با دادآور را برعهده دارند. در ایران سازمان بازرسی کل کشور، به عنوان نهاد دادآوری ایران فعالیت میکند.
این تنها گاف رئیسی در بیان اشتباه اصطلاح انگلیسی نبوده است. او پس از مناظره به خبرنگاران گفت که مخالفانش «پروپکانی» میکنند. جستجویی ساده نشان میدهد که واژهای به نام پروپکانی وجود نداشته است. منظور رئیسی احتمالا پروپاگاندا (Propaganda) یا تبلیغات بود. پروپاگاندا گونهای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود.
پرسش اصلی این است آیا به واقع فردی که توان ادای درست واژگان را ندارد میتواند در دیپلماسی ایران با کشورهای خارجی پشت میز مذاکرات موفق باشد؟ ایرانیان تجربه رییسجمهوری که از بردهشدن «ممه توسط لولو» سخن میگفت و بریتانیا را جزیرهای کوچک در قاره آفریقا دانسته بود و تجربه سرافکندگی در مجامع بینالمللی و رسانههای جهانی را داشتهاند. آیا بار دیگر میخواهیم فردی رئیسجمهور شود که نه تنها آشنایی با زبان انگلیسی و واژگان آن ندارد بلکه میخواهد سکاندار امور مهم مرتبط با سیاست خارجی شود؟ آن هم در برهه زمانی حساسی که ایران باید از برای دفاع از منافعاش در برابر قدرتهای جهانی در زمینه هستهای در مذاکرات کارایی قابل توجهی از خود نشان دهد.