آراس_ سرویس سیاسی: محمدباقر قالیباف باز هم آمد؛ با توپ پر هم آمد؛ با حمله شدید به حسن روحانی و دولت او آمد؛ با تکرار همان اشتباه ۴ سال پیش آمد؛ اشتباهی که باعث شد تیرهای رها شده از جانب او بهسوی رقیب به سمت خودش بازگردد. تیرهایی که این بار خیلی زود رها شد تا از هماکنون به تیر خلاصی علیه خود قالیباف تبدیل شود بهویژه آنکه در میان کاندیداهای این دوره او سیاهترین کارنامه مدیریتی را در اختیار دارد.
سردار، شهردار، دکتر، خلبان ازجمله صفتهایی است که قالیباف به آن معروف است. آنچنانکه روزی او اصولگرا است و روزی دیگر اصولگرای اصلاحطلب. یا روزی در مجامع عمومی کتوشلوار به تن میکند و روز دیگر در میان همفکران و برای نزدیک نشان دادن خود به آنها لباس خاکی میپوشد و چفیه بر گردن میاندازد. در مجموع کسی است که وضعیت و شرایط ثابتی ندارد.
در همین بیثباتی است که روزی نامزدیاش در انتخابات ریاست جمهوری را تکذیب میکند، اما خود خلاف آن تکذیبیه عمل میکند. در همین راستا دیروز در آخرین دقایق از آخرین روز مهلت تعیین شده برای ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، خود را به وزارت کشور رساند و برای سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد.
تصمیمی که اگرچه غیرقابل پیشبینی نبود اما همانطور که اشاره شد خود او یک هفته پیشازاین با صدور بیانیهای تردیدهایی را در رابطه با آن به وجود آورد و مدعی شده بود که «درخواستی برای نامزدی نداشته و ندارد».
اما این تردیدها منجر به آن نشد تا نام قالیباف از فهرست نامزدهای بالقوه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حذف شود؛ چراکه قالیباف دیگر برای فعالان سیاسی و رسانهای و در مجموع افکار عمومی به چهرهای قابل پیشبینی تبدیل شده است.
او خود را تشنه «خدمت» میداند. اما ۱۲ سال تکیه مداوم بر کرسی شهرداری تهران و دو بار شنیدن «نه» قاطع از مردم در جریان رقابتهای انتخاباتی و منصرف نشدن از شنیدن «نه» سوم خلاف آنچه او مدعی است را اثبات میکند.
گفته میشود قالیباف در این دوره از انتخابات در چارچوب سازوکار انتخاباتی اصولگرایان موسوم به «جمنا» به همراه 4 تن دیگر از همفکرانش، به میدان رقابت با اصلیترین نامزد این دوره یعنی رییسجمهور مستقر حسن روحانی قدم گذاشته است.
از میان آنها قرار است سه تن دیگر تا پایان مناظرهها در صحنه رقابت انتخاباتی باقی بمانند تا کارنامه حسن روحانی را با هدف ریزش آرای او به چالش بکشند.
فارغ از آنکه در رابطه با این تصمیم اصولگرایان و وفاداری آنها به تعهدشان برای کنارهگیری به نفع یک نامزد واحد تردیدهای جدی وجود دارد - کما اینکه در ادوار گذشته نامزدهای اصولگرا به تعهدشان دراینباره وفادار نماندند- قالیباف یقیناً گزینه مناسبی برای به چالش کشیدن کارنامه حسن روحانی محسوب نمیشود.
از میان ابراهیم رییسی، علیرضا زاکانی، حمیدرضا حاجی بابایی و محمدباقر قالیباف 4 نامزد معرفی شده از سوی جمنا برای رقابت با روحانی به فرض گذر همه آنها از فیلتر شورای نگهبان (در رابطه با زاکانی و حاجی بابایی تردید جدی وجود دارد) تنها دو نفر از آنها از کارنامه و سابقه مدیریت اجرایی برخوردارند؛ قالیباف و مدت کوتاهی حاجی بابایی بهعنوان وزیر آموزشوپرورش.
بنابراین اگر قرار بر به چالش کشیدن کارنامه روحانی باشد باید طرف مقابل هم کارنامهای ارائه دهد تا در پیشگاه افکار عمومی به قضاوت گذاشته شود.
تکلیف رییسی (با سابقه امنیتی و قضایی) و زاکانی (با سابقه نمایندگی مجلس) که فاقد سابقه مدیریت اجرایی هستند مشخص است. آنها کارنامهای در حد و اندازه حسن روحانی ندارند و بعید است از این طریق بتوانند روحانی را به چالش بکشند.
کارنامه حاجی بابایی در دوره کوتاه وزارت آموزشوپرورش که بهم ریختگی در نظام آموزشی، بیمه طلایی شکست خورده و تحمیل نیروهای مازاد و از آن مهمتر دختران شینآبادی و عدم رسیدگی به وضعیت آنها به چشم میخورد نیز اساساً کارنامهای قابل عرضه محسوب نمیشود.
بر این اساس در جدال کارنامهها این قالیباف است که با فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و نیروی انتظامی و ۱۲ سال سابقه تکیه زدن بر کرسی اداره پایتخت بهعنوان شهردار، صلاحیت آن را دارد که به مصاف حسن روحانی برود.
این در حالی است که کارنامه قالیباف حداقل در دوران شهرداری آنقدر سیاه است که اگر قرار بر بررسی آن در انتخابات باشد این بههیچوجه به سود قالیباف و جریان اصولگرایی نیست.
فروش بیحسابوکتاب تراکم در تهران که از یکسو به خزانه بیپایان شهرداری تهران تبدیل شده بود و از سوی دیگر هویت تاریخی پایتخت را به نابودی کشاند، املاک واگذار شده به همفکران و نزدیکان شهردار موسوم به املاک نجومی، استخدامهای نجومی در مترو تهران که عمده آنها را مداحان تشکیل میدهند و به همین دلیل آنها در این دوره از انتخابات به طرفداران اصلی قالیباف تبدیل شدهاند، قراردادهای نجومی و بیحسابوکتاب تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر که محل رانت برای اطرافیان شهردار شده است، سوء مدیریت در اداره شهر که نمونهای از آن در حادثه پلاسکو ظهور و بروز پیدا کرد و فسادهای مالی گسترده در مدیریت شهری تهران، بخشی از این کارنامه سیاه است که اگر قرار بر آن باشد نزد افکار عمومی مورد بررسی قرار گیرد شانس قالیباف را برای به چالش کشیدن کارنامه روحانی بهشدت کاهش میدهد.
از سوی دیگر قالیباف نشان داده است که فاقد تساهل در مناظرههای انتخاباتی است و همین امر بیش از آنکه به ضرر رقیب باشد به ضرر خود او تمام میشود. آنچنانکه در انتخابات سال ۹۲ چنین شد و او تنها با یک سخن نسنجیده در مناظره با حسن روحانی با پاسخ سختی مواجه شد. پاسخی که «گازانبر» را به نماد انتخاباتی او نزد طرفداران نامزدهای رقیب مبدل کرد.
بر این اساس قالیباف با این کارنامه غیرقابلدفاع بهتر است دست از حمله به رقیب بردارد که حمله او با حمله متقابل پاسخ داده خواهد شد و میتواند این بار بهطور کامل پرونده سیاسی او را ببندد.
بااینحال بعید به نظر میرسد قالیباف از گذشته خود درست گرفته باشد. او در روز ثبتنام در انتخابات با قرائت بیانیهای مملو از وعدههای نجومی، به روحانی و کارنامه او حمله کرد تا این بار نیز شروع کننده بازی دو سرباخت باشد. بازی که یک سر آن وعدههای غیر قابل تحقق است و یک سر دیگر پاسخهای قاطع طرف مقابل و برملاشدن کارنامه سیاه او.
رویداد۲۴