کد خبر: ۱۸۷۹۲
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۳ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۶
ما تا سال های 90 و 91 به بدترین حالتی که در تاریخ ایران ممکن است رسیده بودیم؛ به گونه ای که از بدترین سال های قبل از انقلاب هم عبور کرده بودیم. دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته موفق شد اقتصاد ایران را از پرتگاه سقوط نجات دهد.
آراس_ سرویس سیاسی: سعید لیلاز در گفت و گوی خود با جماران، گام های غول آسای دولت به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی را بررسی کرد.

استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی ضمن تشریح دستاوردهای دولت یازدهم در شاخص های مهم اقتصادی آنها را گام های غول آسایی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی دانست و تأکید کرد: ما تا سال های 90 و 91 به بدترین حالتی که در تاریخ ایران ممکن است رسیده بودیم؛ به گونه ای که از بدترین سال های قبل از انقلاب هم عبور کرده بودیم. دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته موفق شد اقتصاد ایران را از پرتگاه سقوط نجات دهد.

متن گفت و گوی سعید لیلاز با خبرنگار جماران را در ادامه می خوانید:

آقای لیلاز! با توجه به نامگذاری امسال به عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال»، به نظر شما مشخص ترین شاخص های اقتصاد مقاومتی چیست؟

فهمی که ما از ابلاغیه 24 بندی مقام معظم رهبری در زمینه اقتصاد مقاومتی داریم به ما می گوید که کشور باید در استراتژیک ترین و ژئوپلیتیک ترین محصولاتی که مورد نیاز مصرف ملی است مثل غذا، بنزین، سوخت مصرفی خانه ها و گازوئیل که حمل و نقل عمومی کشور به آن وابسته است بتواند به حداقل وابستگی به خارج برسد و در عین حال از نظر وابستگی متقابل به اقتصاد جهانی در جایی قرار بگیرد که به راحتی تجربه تحریم های سال 1390 به بعد نتواند اقتصاد آن را، به همان سادگی که در سال های 91 و 92 به زانو درآورد، به زانو در بیاورد.

یعنی اقتصاد ایران به حداکثر رشد درون زایی و برون گرایی خودش برسد. درون زا یعنی اینکه اصول و امهات رشد و تحولات اقتصادی آن در داخل باشد اما به حداکثر تعامل با صحنه بین المللی به گونه ای برسد که اساسا کسی جرأت نکند و یا امکان نداشته باشد بتواند ایران را تحریم کند. چنانچه مثلا ما در دوران تحریم این کار را با کشور ترکیه به گونه ای توانسته بودیم انجام دهیم که برای ترکیه صرف نمی کرد به تحریم های بین المللی علیه ایران بپیوندد و تا آخر هم نپیوست. یعنی بعضی کشورها از ممنوعیت واردات سوخت از ایران مستثنا شده بودند.

ارزیابی شما از عملکرد دولت در این زمینه اقتصاد مقاومتی چیست؟

ما بعد از انقلاب تا قبل از سال 1384 با یک آهنگ منظم و ثابت به سمت چیزی که در ابلاغیه مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی نامیده شده حرکت می کردیم. به این معنی که در قبل از انقلاب تا سال های 54 و 55 میزان ارز بری اقتصاد ایران به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی به بالاترین حد خود رسید و اقتصاد ایران به وابسته ترین حد خود نسبت به درآمدهای نفتی رسید؛ به گونه ای که سهم نفت به بیش از 53 درصد تولید ناخالص ملی ایران افزایش پیدا کرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا اویل دهه 1380 اقتصاد ایران منظم به سمت رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی حرکت می کرد به گونه ای که در سال 1381 ما برای هر یک درصد رشد اقتصادی فقط به واردات دو و نیم میلیارد دلار کالا و خدمات وابسته شدیم که یکی از بهترین عملکردها بوده است.

ولی از اوایل دهه 1380 به بعد تا سال 92 که دوباره سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران شروع به افزایش کرد روند خودکفایی کشور و چیزی که اقتصاد مقاومتی نامیده می شود معکوس شد. می توانم بگویم در سال 91 به بدترین دوره تاریخ جمهوری اسلامی در وابستگی به خارج از کشور رسیده بودیم به نحوی که در سال 90 به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی ما ناگزیر بودیم 25 میلیارد دلار واردات کالا و خدمات داشته باشیم که یک رقم 10 برابر عملکرد سال 1381 بود.

یعنی در طول 9 سال نه تنها اقتصاد ایران کوچکترین گامی به سمت خودکفایی و اقتصاد مقاومتی برنداشت بلکه به بدترین شکل طوری اقتصاد ایران را به درآمدهای نفتی و واردات وابسته کرد که حتی از رکوردهای مربوط به سال های پایانی قبل از انقلاب هم عبور کرد. مثلا در سال 1391 شکاف بین واردات و صادرات مواد غذایی در ایران به هشت و نیم تا 9 میلیارد دلار رسید. یعنی میزات واردات مواد غذایی و کشاورزی در ایران 9 میلیارد دلار بیشتر از میزان صادرات آن شد که این هم رکوردی بود که در تاریخ ایران سابقه نداشت؛ یا در سال 1390 ما به بالاترین حد واردات کالا و خدمات در همه تاریخ ایران رسیدیم که 95 تا 96 میلیارد دلار بود و این هم عددی است که به این شدت سابقه نداشته است؛ یا اینکه در سال 1391 کشور به شش میلیون تن واردات گندم محتاج شد که در آن زمینه هم رکورد شکنی کردیم.

شکاف بین تراز بازرگانی خارجی ایران در واردات و صادرات تا سال 1390 بیش از 50 میلیارد دلار شده بود. یعنی واردات کالا و خدمات ما به 90 تا 100 میلیارد دلار رسیده بود و این در حالی است که صادرات غیر نفتی ما به 50 میلیارد دلار هم نمی رسید و به حدود 45 میلیارد دلار می رسید. هرگز اقتصاد ایران، حتی قبل از انقلاب به اندازه سال های 90 و 91 به خارج از کشور وابستگی نداشت. در همین روزها میزان واردات روزانه بنزین به حدود 20 میلیون لیتر رسیده بود؛ یعنی تقریبا یک سوم نیاز کشور به مصرف بنزین باید از خارج وارد می شد. معنای این آمارها و ارقام است که ما تا سال های 90 و 91 به بدترین حالتی که در تاریخ ایران ممکن است رسیده بودیم؛ به گونه ای که از بدترین سال های قبل از انقلاب هم عبور کرده بودیم.

در دولت یازدهم از این نظر چطور عمل شد؟

دستاوردهایی که ما در سه سال و نیم گذشته داشتیم انصافا هم مافوق انتظار من بوده و هم با این سرعت هرگز در تاریخ معاصر ایران سابقه نداشته است. عمده دلیل اینکه ما به این دستاوردها رسیدیم این است که به دستاوردهای انقلاب اسلامی در این زمینه برگشتیم. بحث اقتصاد مقاومتی، خود کفایی و استقلال اقتصادی حرف جدیدی نیست و جزو اصول اقتصاد انقلاب اسلامی است و از آنجایی که ما تا اوایل دهه 1380 دستاوردهای خوبی در این زمینه داشتیم دولت آقای روحانی موفق شد دوباره به آن دستاوردها مراجعه کند و آن ظرفیت ها را فعال کند. این فعال سازی ظرفیت های موجود باعث شد که ما دستاوردهای خیلی بزرگی داشته باشیم که سابقه نداشته است.

خوبی علم اقتصاد این است که وقتی ما می گوییم این دستاوردها سابقه نداشته فقط با حرف و شعار من کسی باور نمی کند و ما باید با عدد و رقم این را ثابت کنیم.

در همان زمینه هایی که من به شما گفتم یعنی واردات سالانه 6 میلیون تن گندم، ما در سال 95 موفق شدیم نه تنها این 6 میلیون تن واردات را صفر کنیم بلکه الآن امکان اینکه بتوانیم سالانه یک تا 2 میلیون تن گندم صادر کنیم برای ما وجود دارد و البته این فقط مربوط به گندم نیست. ما سال 95 در تولید نیشکر، چای و برنج رکورد تولید کل تاریخ ایران را شکستیم.

مجموعه این رشد بسیار چشمگیر در تولید محصولات کشاورزی و غذایی چند جا خودش را نشان داده است؛ یکی اینکه در تمام چهار سال گذشته رشد سالانه ارزش افزوده بخش کشاورزی به طور متوسط 5 درصد بوده است به گونه ای که الآن که من با شما صحبت می کنم میزان تولید محصولات غذایی و کشاورزی ایران 20 میلیون تن بیش از سال 1391 است. یعنی الآن در اقتصاد ایران غذای بین 20 تا 25 میلیون نفر را بیش از سال 91 تولید می کنیم که این 25 میلیون نفر تقریبا یک سوم جمعیت ایران هستند.

واردات مواد غذایی یک شاخص بسیار مهم است. من معتقدم ملتی که نمی تواند غذا و سوخت خودش را تأمین کند نمی تواند بگوید انرژی هسته ای حق مسلم من است و اجازه گفتن این را ندارد که بگوید ما می خواهیم در نظام بین الملل زیست سرافرازانه داشته باشیم. ما خوشبختانه در این 4 سال موفق شدیم مقدار کسری واردات مواد غذایی ایران که در سال 91 بین 8 و نیم تا 9 میلیارد دلار بود را تا سال 95 به حدود 3 میلیارد دلار کاهش دهیم. این از نظر من یک دستاورد باور نکردنی است؛ چون در چهار سال اخیر تقریبا سالی یک و نیم میلیارد دلار از میزان واردات مواد غذایی کاسته شده؛ به گونه ای که ما امسال فقط 3 میلیارد دلار در زمینه واردات مواد غذایی کسری بازرگانی داریم. این یعنی ضریب خودکفایی مواد غذایی ایران به مراتب و به طرز غیر قابل تصوری افزایش پیدا کرده است؛ البته هنوز به دوره آقای خاتمی نرسیدیم و دو سه سال دیگر کار داریم. آسیب وارده به اقتصاد ایران بسیار شدید بوده اما مقدار زیادی از وابستگی را کم کردیم. حداقل این است که دیگر در نان، شکر، برنج و امثال آن به بیگانگان محتاج نیستیم.

دستاورد دوم در همین زمینه این است که ما واردات روزانه 20 میلیون لیتر بنزین - که من شاخص فوق العاده مهم و استراتژیکی در تحقق اقتصاد مقاومتی مورد نظر مقام معظم رهبری می دانم - به 5 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد و از ابتدای سال 96 با افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس این رقم تقریبا صفر می شود. این دستاورد هم در تاریخ معاصر ایران بی همتا بوده است. حتی قبل از انقلاب هم هرگز سابقه ندارد که ما در زمینه گندم و بنزین خودکفا شده باشیم.

البته در زمینه گندم ما در دولت آقای خاتمی هم خودکفایی را تجربه کردیم.

ما در گذشته یک سال به این امر رسیدیم ولی تداوم پیدا نکرد و بلافاصله از سال 84 به بعد خراب شد و برهم ریخت؛ پایداری آن برای اولین بار است که دارد اتفاق می افتد. ما در سال 83 جشن خودکفایی گندم برگزار کردیم. در دوره آقای خاتمی تقریبا به تراز بازرگانی در زمینه مواد غذایی رسیده بودیم یعنی واردات ما تقریبا معادل صادرات بود. با مقایسه این امر می توانید متوجه شوید که چه خسارت بزرگی به روند اقتصاد ایران بین سال های 1384 تا 1390 وارد شد که این خودکفایی فقط در غذا تبدیل به 9 میلیارد دلار کسری شد.

همچنین در زمینه واردات گازوئیل که سوخت بسیار استراتژیک و ژئوپلتیک و ستون فقرات حمل و نقل عمومی است، از واردات 15 تا 20 میلیون لیتر گازوئیل به خودکفایی رسیدیم و واردات گازوئیل ما قطع شده است.

شاخص سوم این است که تولید گاز روزانه ما از حدود 400 میلیون متر مکعب در روز به بیش از 700 میلیون متر مکعب رسید به طوری که ایران نه تنها از یک خالص وارد کننده گاز بیرون آمد و تبدیل به یک صادر کننده شد، بلکه این امکان را پیدا کردیم که به نسب تورم سوخت ارزان تری را در اختیار مردم قرار دهیم.

البته من در خصوص افزایش مصرف سوخت گاز نگران هستم و معتقدم از نظر امنیتی غلط است که وابسته به گاز باشیم ولی به هر حال این خیلی مهم است که ما توانستیم بیش از 300 میلیون متر مکعب به تولید روزانه گاز ایران اضافه کنیم؛ طوری که وقتی امسال دولت ترکمنستان صادرات گاز به ایران را متوقف کرد کوچکترین اتفاقی برای گاز در ایران نیافتاد و هیچ کس در ایران متوجه این اتفاق نشد. در حالی که سال 86 که ترکمنستان صادرات گاز به ایران را متوقف کرد گاز ورودی به تمام صنایع را قطع کردند و کشور وارد یک حالت بحرانی شد.

دستاورد بسیار مهم دیگری که در راستای اقتصاد مقاومتی به دست آمده و وابستگی متقابل و برون گرا بودن مورد نظر آقای خامنه ای را تا الآن تحقق داده، این است که در سال 1395 برای اولین بار شاید ظرف نیم قرن اخیر صادرات غیر نفتی ایران از واردات غیر نفتی جلو زد.

فکر می کنم اواخر سال 94 بود که ما توانستیم به این موفقیت دست پیدا کنیم.

بله. ما برای اولین بار به این تراز رسیدیم و الآن دیگر تولید نفت در آمار بازرگانی خارجی کشور اثر تعیین کننده ای ندارد و در آمار درآمدهای دولت نیز اثر تعیین کننده و مهم دارد.

یعنی سال 94 برای اولین بار رقم صادرات غیر نفتی ما از واردات پیشی گرفت.

این امر در سال 95 هم ادامه پیدا کرده که نشان دهنده ثبات آن است. کسری تراز بازرگانی خارجی کالا و خدمات ایران که مثلا در سال 90 به حدود 50 تا 55 میلیارد دلار رسیده بود در سال 95 بیش از 30 میلیارد دلار کم شده و بهبود پیدا کرده است که به معنی یک گام غول آسا به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی است. هرکس بگوید ما بزرگترین دستاوردها را در زمینه اقتصاد مقاومتی نداریم باید بتواند این عدد و رقم ها را نقد کند و بگوید اینها دروغ است و این آمارها غلط است. اگر این آمارها غلط نباشد و درست باشد معلوم می شود که ما گام های بسیار بزرگ و غول آسایی در این زمینه برداشته ایم.

حرکت بسیار بزرگ دیگری که در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی انجام دادیم این است که سهم مالیات از تولید ناخالص ملی ایران در سال 91 به حدود 5 درصد رسید که یکی از کمترین ها در تاریخ معاصر ایران بوده است و مجددا در یک دوره بسیار کوتاه مدت چهار ساله موفق شدیم این سهم را به بالای 7 درصد افزایش دهیم. هر یک درصد افزایش معادل 13 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی اضافی است. در واقع ما در سال 95 حدود 25 تا 30 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی اضافه بر سهم مالیات در تولید ناخالص داخلی داشتیم. این به معنای همین مقدار وابستگی کمتر دولت به درآمدهای نفتی است. اگر ما بتوانیم در سال های آینده هم با همین آهنگ، یعنی سالی نیم درصد، سهم مالیات در جی.دی.پی ایران را افزایش دهیم به نظر من گام های بسیار غول آسای دیگری به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی برداشتیم.

همه اینها نشان دهنده این است که دولت آقای روحانی در حدی مافوق انتظار و تصور من که هیچ نسبتی با این دولت ندارم و فقط سعی می کنم متکی به عدد و رقم استدلال و صحبت کنم، به سمت اقتصاد مقاومتی مدنظر رهبری گام برداشته و به خصوص در حوزه مالیات عملکرد بسیار خیره کننده ای داشته است و ما در سال های آینده باید بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم. مثلا ما در سال های 90 و 91 فقط برای واردات سوخت 5 میلیارد تومان پول می دادیم و تقریبا دارد صفر می شود؛ جز اقتصاد مقاومتی در این آمارها می توانیم چیز دیگری ببینیم؟

این بهبود شاخص های اقتصادی چقدر به افزایش فروش نفت مربوط می شود؟

جالب است بدانید درآمدهای نفتی ایران در سال های 93 و 94 به پایین ترین حد خود در 12 سال گذشته رسیده، به گونه ای که در سال 95 که بیشترین مقدار صادرات نفت را داشتیم درآمدهای نفتی ایران از بدترین سال تحریم 25 میلیارد دلار کمتر بوده است.

یعنی در بهترین حالت این دوره 25 میلیارد دلار کمتر از دوران تحریم درآمد نفتی داشتیم؟

در سال هایی که بهترین حالت بوده تقریبا هیچ چیزی به ذخائر ارزی کشور اضافه نمی شده ولی در این سال ها بر خلاف روح صندوق ذخیره ملی مرتب سالی 20 درصد از درآمدهای نفتی دولت آقای روحانی برداشته شده و به ذخائر اضافه شده است. در سال هایی که 120 میلیارد دلار صادرات نفت داشتیم سکوت رادیویی مطلق بود و الآن گلایه می شود که چرا کم برداشته شده است. در حالی که رسالت صندوق توسعه ملی این است که وقتی درآمد بالا است پس انداز کنیم تا وقتی که درآمد پایین است بتوانیم استفاده کنیم. الآن نه تنها استفاده نمی شود بلکه برای سال 96 تصویب شده که به جای 20 درصد 30 درصد از درآمدهای نفتی ذخیره شود.

من می خواهم بگویم با وجود همه این بحران ها و مشکلات آن دستاوردها را داشتیم و ذخائر ارزی ما نیز دائما در حال افزایش است. یعنی با وجود اینکه درآمدهای در سال 95 درآمد نفتی ما 40 میلیارد دلار (معادل یک چهارم سال 1390) است رشد اقتصادی ما در این سال دو رقمی شده است.

من خود این رونق و تولید و این که اقتصاد ایران از لبه پرتگاه سقوط بیرون آمده، یعنی از نظر اجتماعی ما این تلاطم بسیار بزرگ و بی سابقه در تاریخ ایران را رد کردیم و کوچکترین آشوب و ناآرامی در داخل ساختار اجتماعی ایران نداشتیم را مرّ دستاورد در جهت آرمان های مقام معظم رهبری در اقتصاد مقاومتی می دانم. مهمترین اتفاقی که افتاده این است که ما با وجود یک چهارم شدن درآمدهای نفتی ثبات خود را بهتر از همه کشورهای جهان حفظ کردیم. الآن وضعیت اقتصاد ایران با عربستان، روسیه، قطر، امارات متحده عربی و ترکیه بدون تحریم از نظر رونق، شادابی و طراوت اصلا قابل مقایسه نیست و من فکر می کنم که دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته موفق شد اقتصاد ایران را از پرتگاه سقوط نجات دهد.

نامه آقایان روحانی و طیب نیا به مقام معظم رهبری در این چهارچوب را چطور دیدید؟

من این نامه ها را خطاب به  مقام معظم رهبری در توضیح دستاوردهای دولت دیدم و اینکه  این دولت کاملا آن دغدغه ها را به رسمیت می شناسد و خودش را وقف تحقق آن آرمان ها کرده است.

اقتصاد مقامتی فرمایش مقام معظم رهبری نیست و آرمان انقلاب اسلامی و یک خوانش جدید از آرمان انقلاب اسلامی است. بنابر این هرکس به انقلاب اسلامی مؤمن است و ایران را دوست دارد باید در جهت انجام این کار اقدام کند و در این مسیر رود که از میزان وابستگی ما به خارج کم شود. در این دنیای متلاطم که یک انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا می تواند شرایط را کاملا برعکس کند همواره اقتصاد ایران باید بتواند به حداکثر خودکفایی و استقلال خود به صورت تعامل با جهان برسد. به نظر من این خوانش مقام معظم رهبری خوانش خیلی مدرنی از آرمان های انقلاب و یک ارتقاء قابل توجه است. برای اینکه در این خوانش جدید خودکفایی صرف را در نظر نگرفتند بلکه بحث وابستگی متقابل و برون گرایی در اقتصاد را نیز در نظر گرفتند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: