به گزارش آراس: عباس حاجی نجاری نوشت: اگرچه شاخصههای اقتصادی کشور و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن، تردیدی برای ضرورت شکلگیری اجماع ملی برای تحقق شعار سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید- اشتغال» باقی نمیگذارد، اما آنچه که اهمیت شکلگیری اجماع ملی برای تحقق آن را الزامی مینماید، وجود برخی مؤلفههای پیرامونی و داخلی است که اهمیت آن را نه تنها به عنوان یک شعار، بلکه به عنوان یک راهبرد ملی برای عبور عزتمندانه از گذرگاههای پیشرو یادآور میشود.
هفته گذشته رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی این مجلس با تأکید بر استراتژی امریکاییها برای به کارگیری «تحریمهای فلجکننده» علیه ایران میگوید: «امریکا چنان تحریمهای فلجکنندهای علیه ایران وضع خواهد کرد که مجبور شود در برنامه موشکی خود تجدیدنظر کند.» او این برداشت خود از محیط ایران را به پیشینه روندهای حاکم در دستگاه سیاست خارجی کشور در سالهای اخیر معطوف کرده و میگوید: «امریکا باید با قاطعیت و به طور کامل تحریمهای موجود را اجرا کند و حداکثر فشار را بر این کشور بیاورد، زیرا ایران فقط در برابر قدرت و فشار از خود واکنش نشان میدهد.» او برنامه موشکی ایران را چالشبرانگیزترین فعالیت ایران بعد از برجام قلمداد میکند.
دور جدید تحریمهای امریکا بعد از امضای برجام، با بروز نشانههای بدعهدی امریکا در دوران اوباما آغاز و در دوران ترامپ تشدید شد که آخرین مورد آن تحریم چند شرکت با ادعای همکاری با ایران در روزهای اخیر بود که البته همزمان با آن فرمانده نیروهای مرکزی امریکا، اقدام نظامی علیه ایران را نیز به آن پیوست کرده است. این در حالی است که به دلیل در پیش بودن انتخابات اغلب کارشناسان امریکایی به دولت ترامپ توصیه کرده بودند که تا قبل از برگزاری انتخابات ایران در 29 اردیبهشت از تشدید تحریمها خودداری کند که در آخرین نمونه آن میتوان به توصیههای فارین افرز (نشریه شورای روابط خارجی امریکا) یا توصیههای مدیر اندیشکده بینالملل مطالعات راهبردی امریکا اشاره کرد که از ترامپ خواسته بودند تحریمهای جدید علیه ایران را به بعد از انتخابات موکول کند تا به سرنوشت آقای روحانی در این انتخابات لطمه نزند. بر این اساس، فارغ از هر نتیجه انتخاباتی، استراتژی امریکا در مواجهه با ایران تشدید جنگ اقتصادی از طریق اعمال «تحریمهای فلجکننده» اقتصادی است و این امر با توجه به تجربیات سالهای اخیر الزامات خاص خود را دارد که به برخی از آنها اجمالاً اشاره میشود:
1- در میان کشورهای جهان، هیچ کشوری مانند ایران تحریمهای گسترده و متنوع اقتصادی، سیاسی، نظامی و... را آن هم از نوع فلجکننده آن متحمل نشده است، اما تجربیات 38 سال گذشته به ویژه دوران دفاع مقدس یا سالهای پایانی دهه 80، نشاندهنده این است که ایران هرگاه با تکیه به توان مدیران و نیروهای انقلابی خود به مواجهه با این تحریمها برخاسته، توانسته تحریمها را دور بزند و به دستاوردهای مورد نظر خود دست یابد. مقام معظم رهبری در سخنان خود در آغاز سال جاری در دیدار مجاوران و زائران حرم رضوی، یکی از مهمترین الزامات شرایط کنونی را بهرهگیری از مدیریت کارآمد، متدین و انقلابی کشور دانستند و یادآور شدند: مسئولان بالای کشور برای بخشهایی که به تولید، ارتباط پیدا میکند مدیریتهای کارآمد بگذارند، مدیریتهای بانشاط، با حال، مدیریتهای علاقهمند، پرانگیزه و قوی.
2- دخالت و احساس مسئولیت مردم در اقتصاد و تولید، الزامی دیگر برای خنثیسازی تحریمهای فلجکننده دشمن است. بخشی از این الزامها اگرچه به مسئولیت متقابل دولتمردان در برابر مردم نظیر ایجاد تسهیلات لازم برای فعال شدن بخش خصوصی و ایجاد امنیت برای سرمایهگذاران داخلی و ثبات در سیاستها و قوانین و مبارزه قاطع با قاچاق کالاست، اما تکلیف مردم و بخش خصوصی در این عرصه کمتر از مسئولیت دولتمردان نیست، این مهم در چند بعد مورد تأکید قرار گرفته است که احساس مسئولیت در تولید و مصرف کالاهای داخلی و پرهیز از خرید و توجه به مارکها و نشانهای خارجی، تقویت فرهنگ کار و پرهیز از بیحالی و بیمسئولیتی جوانان و ورود کارآفرینان به میدان کار نمونههایی از آن است.
3- امید به کمک کشورهای سلطهگر غربی برای گشایش در عرصه اقتصاد و حل مشکل اشتغال ایران امیدی واهی است و شاید آن را بتوان علت اصلی عدم اهتمام دولت یازدهم به اقتصاد مقاومتی و توجه به ظرفیتهای داخلی برای مقابله با تحریمهای دشمنان دانست، به لحاظ منطقی هم نمیتوان از کشورهایی که طی این سالها آگاهانه و عامدانه تحریمها را برای وادار کردن ما به تسلیم اعمال کردهاند، انتظار داشت که برای حل مشکل اقتصاد و اشتغال ایران، بدون دست یافتن به اهداف خود که همان تسلیم ایران است دست بردارند و در این زمینه تغییر بنیادین در نوع نگاه و سیاستهای دستگاه اجرایی ضرورتی انکارناپذیر است.