خصوصیسازی اشتباه صنعت ریلی ایران در دولت احمدینژاد، عقبماندگی این صنعت زیرساختی در ایران را رقم زد. دولت قبل، ایدهآلترین مدل حملونقلی جهان را درحالی بهعنوان بدهکاری خود به سازمان تأمیناجتماعی واگذار کرد که به عقیده بسیاری از کارشناسان باعث زمینگیرشدن آن شد و حالا ریل درصد ناچیزی از بار حملونقل کشور را به دوش میکشد.
این خصوصیسازی عجیب درحالی انجام شد که هیأتوزیران وقت شرکت حملونقل ریلی رجا را با مجموع ١٦ شرکت دیگر واگذار کردند. این واگذاری که برای تسویه بدهکاری ٢هزارو٢٠٠میلیارد تومانی دولت به صندوق بازنشستگی سازمان تأمیناجتماعی انجام شده بود، به عقیده کارشناسان بسیاری، صنعت ریلی را زمین زد. خصوصیسازی عجیب صنعت ریلی ایران درحالی انجام شد که از یک طرف این صنعت از حیطه اختیارات دولتی خارج شده بود و از طرف دیگر دولت برای آن قیمتگذاری انجام میداد!
اما دخالتهای دولتی در یک صنعت خصوصیسازی شده تنها به قیمتگذاری و امرونهی منحصر شده و کمترین حمایتی از این صنعت زیرساختی انجام نمیشد. این موضوع درحالی رخ میدهد که به گفته آنوش رحام کارشناس صنعت حملونقل به «شهروند» صنایع زیرساختی درتمام کشورهای پیشرفته واگذار نمیشوند و اگر واگذار شدند، چون نقش محوری در توسعه و پیشرفت کشور دارند، مورد حمایتهای ویژه دولت قرار میگیرند. با این حال صنعت ریلی ایران با یک شیوه نادر خصوصیسازی! وضع ناخوشایندی را پشت سر میگذارد.
پولی برای توسعه نداریم
وضعیت ناخوش صنعت ریلی درحالی رخ میدهد که عباس آخوندی وزیر راهوشهرسازی بارها از توجه ویژه خود به صنعت حملونقل ریلی گفته و از آزادسازی قیمتها در صنایع حملونقل به شدت دفاع کرده است. او که به تازگی و با حواشی بسیار موفق شد آزادسازی قیمت را درصنعت هوایی کشور اعمال کند، دربخش ریل به بنبست خورد و سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان جلوی صنعت ریل قد علم کرد. ارگانی که به عقیده آخوندی وجود آن ضرورتی ندارد.
وزیر راهوشهرسازی که روز گذشته میهمان غرفه «شهروند» در بیستودومین نمایشگاه مطبوعات شده بود، درباره خصوصیسازی صنعت ریل به «شهروند» اعلام کرد: واقعیت این است که فعل خصوصیسازی به خودی خود اشکالی ندارد،و نمیتوان به ماهیت خصوصی سازی ایرادی وارد کرد.
آخوندی اما به دست خالی دولت برای حمایت از صنایع زیرساختی مانند ریل اشاره کرد و توضیح داد: درحال حاضر درحوزه راهآهن و حومه، درحال انجام دوخطیکردن ریلها، برقیکردن قطار، پیادهسازی سیستم اتوماتیک و... هستیم اما مسأله اصلی، مسأله کسری منابع جدی دولت است که درهمه حوزههای اقتصادی کشور اصطکاک ایجاد کرده است.
وزیر راهوشهرسازی اما درپاسخ به انتقادهای مطرحشده درباره رهاشدن صنعت ریلی به حال خود، تأکید کرد: صنعت ریل به حال خود رها نشده و خصوصیسازی درهمه صنعتها قابل تأیید است، اما خصوصیسازی صنعت ریلی اجزای مختلفی دارد و اگرچه درصنعت ریل ممکن است امکان خصوصیسازی خود شبکه ریل وجود نداشته باشد، اما سیستم واگنها و لکوموتیوها را میتوان و بهتر است که خصوصی کرد.
آخوندی در واکنش به اینکه چرا با توجه به قیمتگذاری برای صنعت ریل، یارانهای به آن تعلق نمیگیرد، به «شهروند» توضیح داد: دولت یارانه خیلی مختصری به صنعت ریلی میدهند اما مشکلات بودجهای در این زمینه هم ما را دچار مشکل کرده است. البته این موضوع فقط شامل حال وزارت راهوشهرسازی نمیشود و بهطور مثال وزیر صنعت هم همواره گلایه بودجهای دارد.
قبول کنیم که زمین خوردیم!
با این وجود کارشناسان صنعت حملونقل به زمین خوردن صنعت ریل بعد از واگذاری نادرست در دولت احمدینژاد همچنان تأکید میکنند. محمد موسوینژاد مدیرعامل شرکت حملونقلی ریلی رجا پیش از این به «شهروند» گفته بود، واگذاری شتابزده این صنعت در دولت قبل، مشکلات را برای توسعه حملونقل ریلی صدچندان کرده است.
حالا درشرایطی که تنها شرکت دولتی آمریکا، شرکت راهآهن این کشور است و سایر کشورهای پیشرفته به این صنعت نگاه زیرساختی دارند، دولت دهم این شرکت را بابت بدهیهایش واگذار کرده و نیاز به سرمایهگذاریهای کلان و بازگشت طولانی سرمایه مهمترین دلایلی بوده که سبب شده است بخش خصوصی نیز از توسعه این صنعت رویگردان شود.
پرمهر رئیس کنفدراسیون حملونقل و ترانزیت دراینباره به «شهروند» میگوید: بیایید قبول کنیم که صنعت ریلی ما زمین خورده است. تنها ٣درصد حملونقل کشور دراختیار حملونقل ریلی یعنی امنترین مدل جابهجایی است و حالا کار به جایی رسیده که ما در این صنعت به رشد منفی رسیدهایم.
او با تأکید بر اینکه صنایع زیرساختی بسیار هزینهبردار است، ادامه میدهد: بازگشت سرمایه در صنایع زیرساختی مانند ریل طولانی است و همین مسأله باعث میشود سرمایهگذاران بخش خصوصی چندان راغب به سرمایهگذاری در این بخش نباشند. بنابراین تنها راه نجات صنعت حملونقل ریلی ایجاد مشوقهای سرمایهگذاری در صنعت ریلی، آزادسازی قیمتها، یارانه و... است.
بیشتر از ٢ دهه از صنعت ریلی دنیا عقبیم
آنوش رحام مشاور کمیسیون حملونقل لجستیک اتاق ایران هم دل پری از اوضاع صنعت ریلی دارد. این کارشناس به «شهروند» میگوید: صنعت ریلی ما عقب مانده است تا جایی بهطور قاطع میتوان گفت، ما بیش از ٢٠سال از صنعت ریلی دنیا عقبیم.
او ادامه میدهد: همین چند روز پیش نشستی برای بیان یک طرح مناسب با راهآهن ایران داشتیم. دراین جلسه سرمایهگذاری از بخش خصوصی پیشنهاد داد که برای تسهیل حملونقل کالا به پایتخت، امکان تجمیع گمرکات تهران در یک بندر خشک فراهم آید. شاید برای شما باورکردنی نباشد اما نخستین چیزی که راهآهن از این طرح خواست، «تضمین» بود. تضمین اینکه اگر کالایی در پروسه حملونقل گم شده یا آسیبی ببیند، بخش خصوصی موظف است که معادل ٣برابر ارزش آن کالا را بپردازد! و این برخورد صنعت ریلی ما با سرمایهگذار است.
به واردات تکنولوژی منسوخ افتخار میکنیم
رحام کارشناس صنعت حملونقل تأکید میکند: توسعه ریلی باعث پیشرفت کشورهایی مثل ژاپن، فرانسه و آمریکا شد و این درحالی است که نگاه سازمان راهآهن درکشور ما به هیچ عنوان توسعهای نیست. سرمایهگذاری روی صنعت ریلی و حمایت از آن راهی است که اکثر کشورهای توسعهیافته سالها پیش رفتهاند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
او میگوید: حساب کنید حتی کشورهای عربی هم رویکرد خود را تغییر داده و به این سمت حرکت کردهاند. رحام ادامه میدهد: درحال حاضر کشور جمهوریآذربایجان مشغول بازاریابی برای صنعت ریلی خودش درکشور ماست و ما هنوز معضل استانداردهای بهروز نشده داریم؛تا جایی که هنوز با ذوق و شوق خطوط ریلی دودهه قبل را وارد کشور کرده و استفاده میکنیم. از وارد کردن تکنولوژی روز طفره میرویم و به جای قرارداد بستن با شرکتهای مجهز محصولات ریلی قدیمی و از کارافتاده را به جریان میاندازیم. کدام سرمایهگذار است که با این شرایط کار کند؟ بخش دولتی ما تشنه اخذ اعتبار از بخش خصوصی است نه برای پیشرفت، بلکه برای پرکردن خلأهای خودش!
گفتنی است؛ صنعت ریلی بهعنوان ایمنترین و ایدهآلترین مدل حملونقل درجهان و کشورهای پیشرفته مطرح است. این صنعت کمترین تلفات را در ناوگان حملونقلی دارد. این درحالی است که مردم ایران برخلاف کشورهای پیشرفته سفر با خودروی شخصی خود به استفاده از حملونقلی ریلی ترجیح میدهند، چراکه هزینههای استفاده از این خودروهای شخصی درکشور ما به مراتب پایینتر از هزینههای سفر با حملونقل عمومی و ریلی است. درسایر کشورهای جهان اما مالکان خودروهای شخصی، برخلاف ایرانیها، صرفنظر از خرید سوخت گرانقیمت، ناچارند مالیات و عوارض ویژهای بپردازند و محدودیتهای ترددی بسیاری دارند.