کد خبر: ۱۱۴۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵
یکی از بحث های مهمی که می تواند و باید در این گردهمایی مورد توجه قرار گیرد، ضرورت تشخیص دانش پزشکی ایران، از دانش پزشکی جالینوسی ایران است و مسلما"تا چنین بحث هایی صورت نگیرد نمی توان درباره دانش پزشکی جندی شاپور اظهار نظر نمود
دکتر علی اکبر ولایتی مشاور رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) در امور بین‌الملل و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارسال پیامی به نخستین کنگره حکمت و خرد جندی شاپور که سه شنبه 28 اردیبهشت ماه 1395 در تالار شهداء دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز آغاز بکار کرد، شرکت کنندگان در این کنگره را از نقطه نظرات و دیدگاه های خویش بهره مند ساخت. متن پیام به شرح زیر است:
 

بسمه تعالی

به عنوان مقدمه مایلم نهایت خوشحالی خود را بابت برپایی همایشی در جهت پاسداشت مقام جندی شاپور بیان نمایم. نزدیک به یک دهه است که پرداختن به جندی شاپور و کوشش برای بر پا نمودن گردهمایی هایی برای بزرگداشت آن ، دغدغه گروه حکمت طب اسلامی و طب سنتی فرهنگستان علوم پزشکی بوده است و اکنون یکی از آرزوهای این گروه جامه عمل پوشیده است.این موضوع از آنجا نشاءت می گیرد که علیرغم دغدغه هایی که همه ما نسبت به موقعیت علمی جندی شاپور داریم، اما واقعاً طی سالهای گذشته کمتر کوششی برای تولید دانش درباره جندی شاپور به منصه ظهور درآمده است . منشاء همه نوشته های ما مجموعه داده هایی است که سالهای پیش تولید شده و مورد استفاده قرار می گیرد. لذا باید غنیمت شمرد که برپایی این همایش فرصتی دست دهد تا بتوانیم در پرتو آن ضمن شناخت کاستی ها، نقشه راه مناسبی را برای پرداختن به جندی شاپور و درک مناسبات علمی حاکم بر آن ترسیم کنیم و در پرتو این نقشه راه بتوانیم درخواست ها، آرزوها و چشم اندازهای مطالعاتی خود را برای مثلاً یک دهه آینده در باره جندی شاپور ترسیم کنیم.

برای کوشش در جهت ترسیم این نقشه راه مایلم بحث خود را به دو بخش تقسیم کنم:بحث های نظری و پژوهش های علمی، بحث های نظری با محوریت جندی شاپور. برای پرداختن عمیق و ماهوی پیرامون جندی شاپور، پیش از هر چیز ترسیم چارچوب های پژوهش لازم است؛ این چارچوب های نظری خود طیف وسیعی را از بحث های عام تاریخی تا بحث های تاریخ علم با محوریت چگونگی انتقال دانش از دوره ساسانی ایران به دوران اسلامی  شامل می شود. در مباحث عام تاریخی، از جمله باید گفت بحث در مورد جندی شاپور بخشی از دوره ساسانی ایران را شامل می شود که خود این دوره با حکومتی بیش از سه قرن، یکی از مهمترین سلسله های حکومتی ایران است. این بحث از آنجا مهم می شود که درک نادرست تاریخ دوره ساسانی ایران ما را با داده هایی نادرست از دانش ایران رهنمون می شود. باید توجه داشت اگر چه دوران ابتدایی حکومت ساسانی در ایران با تشکیل دولت شهرهای یونانی است، اما نیمه دوم حکومت ساسانی در ایران همزمان با دوران اوج و به ظهور رسیدن بخشی از مهمترین پزشکان یونان و از آن جمله شخص جالینوس است.

بر این اساس، یکی از راههای درست درک تاریخ پزشکی در ایران آن است که توجه کنیم که دست کم احتمال انتقال دانش پزشکی جالینوسی، از طریق گروه پزشکان اسکندرائی و به واسطه قلمرو سریانی زبان وجود دارد، از این رو می توان نتیجه گرفت ایرانیان پیش از اسلام و در دوره ساسانی می توانسته اند با دانش پزشکی جالینوسی آشنا باشند. یکی از دلایل این بحث، وجود داده های پزشکی جالینوسی در گروهی از متون دوران پهلوی ساسانی است. یعنی متونی در نیمه دوم حکومت ساسانیان ایران تألیف شده اند. یکی از مهم ترین این متون تحت عنوان گزیده های زادسپرم، متنی است کشف و شهودگونه درباره هستی شناسی دوره ساسانی ایران؛ در فصل سی ام این کتاب گزارشی درباره تکمیل بدن انسان است که البته ساختاری جالینوسی دارد. بر این اساس اجازه بدهید بحث را به اینجا برسانیم که دانش پزشکی ایرانی ساسانی می توانسته تحت تاثیر دانش پزشکی جالینوسی باشد و این دانش پزشکی در جندی شاپور نیز مورد بحث قرار گرفته شد.

بر این اساس مایلم تاکید کنم یکی از بحث های مهمی که می تواند و باید در این گردهمایی مورد توجه قرار گیرد، ضرورت تشخیص دانش پزشکی ایران، از دانش پزشکی جالینوسی ایران است و مسلما"تا چنین بحث هایی صورت نگیرد نمی توان درباره دانش پزشکی جندی شاپور اظهار نظر نمود؛ در خصوص بحث های نظری دیگر از جمله می توان به موضوع بسیار مهم زبان علمی رایج در جندی شاپور نیز پرداخت. توجه  به نقش مهم زبان واسطه سریانی و نقش این زبان برای انتقال دانش پزشکی به ایران مهم است و به نظر نمی رسد بدون پرداختن به زبان سریانی بتوان به دانش پزشکی جندی شاپور پرداخت، از آن جهت که ما تا کنون هیچگونه سرمایه گذاری در جهت آموزش زبان سریانی نکردیم، پس نمی توانیم امیدوار باشیم مطالعاتمان در حوزه جندی شاپور و جندی شاپورشناسی از حد معینی تجاوز کند.

ضروری است توجه کنیم ما آنچه از منابع فارسی دری و عربی در این حوزه وجود داشته است بررسی نموده ایم و خلاء مطالعات ما در این حوزه معطوف به زبانهای ایرانی پیش از اسلام و زبان سریانی است به جز مطالعاتی که کمابیش در باره جندی شاپور به زبانهای اروپایی انجام شده است. پژو هش های علمی در باره جندی شاپور؛گذشته از بحث های نظری که می تواند تا میان مدت همچنان ادامه داشته باشد، لازم است به پژوهش های علمی و خارج از حوزه های نظری نیز عنایتی داشت، مثالی در این زمینه راه را برای ما روشن می کند، همه ما وقتی به منابع مربوط به جندی شاپور مراجعه می کنیم که بحث از گروه دانش آموختگان جندی شاپور به حد واصل بین جندی شاپور بیت الحکمه آغاز می شود،گروهی از پزشکان از جمله خان ماسویه، بختیشوع و پزشکانی از این دست، اما همه از این موضوع غفلت می کنیم که این خانواده های پزشکی در کدام بستر علمی بالیده اند و سنت علمی که می توانسته در انتهای قرن اول و ورود به قرن دوم هجری چنین دانشمندانی پدید آورد از کجا آمده است؟

شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهند حوزه علمی جندی شاپور دست کم دو قرن قبل از اسلام وجود داشته است، از جمله این را می دانیم که جندی شاپور یکی از ضرابخانه های مهم ایران پیش از اسلام بوده است و سکه های متعددی ضرب شده در این دارالضرب در موزه ملی ایران ، موزه ملی بریتانیا و چند موزه دیگر وجود دارد اما در پاسخ به این پرسش که چرا وزن مطالعات جندی شاپور شناسی ما بلافاصله از دوران اسلامی آن آغاز می گردد ، بیش از هر چیز به عدم پژوهش در باره جندی شاپور است، از جمله پژوهش هایی باستان شناختی ، واقعیت این است که محوطه باستانی جندی شاپور تا پیش از این فقط یک فصل و به توسط گروهی باستان شناس آمریکایی –فرانسوی کاوش شده است و کمابیش نتیجه این پژوهش در مقاله ای که به زبان انگلیسی در دایره المعارف ایرانیکا منتشر شده مورد توجه قرار گرفته است. اگر چه همین یک فصل کاوش دستاوردهای بسیاری داشته و دستکم نقش بخشی از شهر باستانی ترمیم شده اما باید گفت هنوز کارهای نکرده بسیاری وجود دارد که در پرتوی چندین فصل کاوش های باستان شناسی باید در این منطقه باستانی انجام شود.

به عنوان رهیافت اصلی بحث و در مقام نتیجه گیری مایلم موارد زیر را به عنوان گزاره هایی پیرامون جندی شاپور و اولویت های احتمالی پژوهش در باره جندی شاپور مورد توجه قرار دهم:
1-ضرورت راه اندازی بحث های نظری در باره دانش دوران ساسانی ایران و چگونگی انتقال آن به دوران اسلامی ایران.
2-سرمایه گذاری بر روی زبان سریانی و اقدام برای تهیه فهرستی از متون سریانی در باره دانش پزشکی.
3-حمایت دانشگاه ها ، بخصوص کرسی های زبان باستانی از پایان نامه هایی در باره جندی شاپور.
4-اقدام عاجل در جهت حفظ حدود و ثفور منطقه باستانی جندی شاپور، دور کردن مزارع از این محدوده و اقدام برای حفاظت جدی از آنچه باقی مانده است.
5-اقدام بر ترجمه کاوش های صورت گرفته بر روی منطقه جندی شاپور زبان فارسی با هدف معین نمودن همه دستاوردهای این کاوش ها در فصل اول حفاری ها.
6-راه اندازی پایگاه ملی جندی شاپور توسط سازمان میراث فرهنگی در مقایسه با چند پایگاه ملی دیگری که وجود دارد با هدف نگاهداری از دستاوردهای موجود در جندی شاپور.
7-راه اندازی موزه ای در منطقه با هدف حفظ و حراست از آنچه در منطقه جندی شاپور تاکنون به دست آمده و یا حتی بر روی زمین به وفور وجود دارد.
8-اقدام به تهیه انواع نقشه های توپوگرافی و عوارض زمین با استفاده از تجهیزات ماهواره ای با هدف تعیین حدود اصلی و فرعی منطقه جندی شاپور و تهیه گزارش های فعلی متعدد از وضع جغرافیای منطقه با هدف مستند سازی شرایط موجود.
9-اقدام عاجل برای عقد قرارداد برای کاوش های جدید در منطقه.

و در نهایت باید گفت به راستی محصول فراوان است دریغا که دروگران اندک هستند.آرزو می کنم این نشست بتواند کمک های در جهت بسط مطالعات جندی شاپور شناسانه در کشور نماید
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: