کد خبر: ۱۰۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۲۶ مهر ۱۳۹۵
در حالی که تا انتخابات ریاست جمهوری۹۶ کمتر از هفت ماه باقی مانده اما گمانه‌زنی‌های انتخاباتی شکل جدی تری نسبت به گذشته به خود گرفته است. با این وجود نکته جالب توجه درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده رقابت چهره‌های اصولگرا برای تکذیب حضور خود در انتخابات است.



 در حالی که تا انتخابات ریاست جمهوری۹۶ کمتر از هفت ماه باقی مانده اما گمانه‌زنی‌های انتخاباتی شکل جدی تری نسبت به گذشته به خود گرفته است. با این وجود نکته جالب توجه درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده رقابت چهره‌های اصولگرا برای تکذیب حضور خود در انتخابات است.
 
این در حالی است که اغلب چهره‌های اصولگرا که نام آنها برای انتخابات آینده مطرح می‌شود پس از مدت کوتاهی عدم حضور خود را اعلام کرده و به شایعات پایان می‌دهند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد اصولگرایان به دلیل فقدان گزینه رای‌آور عزم خود را جزم کرده‌اند که با سیاست جدیدی پا به رقابت‌های انتخاباتی بگذارند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی وضعیت جریان اصولگرایی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با مهندس پرویز کاظمی وزیر‌کار و رفاه دولت نهم گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

کاظمی: به احمدی‌نژاد گفتم به آخر خط رسیده‌ای
 
چرا گزینه‌های مطرح شده در جریان اصولگرایی برای تکذیب حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری از هم پیشی می‌گیرند؟ چرا اشتیاق چهره‌های اصولگرایی برای حضور در انتخابات روز به روز کمتر می‌شود؟
 
اصولگرایان در شرایط کنونی در وضعیت خاصی به سر می‌برند که در گذشته کمتر با آن مواجه شده بودند. اقدامات سوال برانگیز دولت اصولگرا در بین سال‌های۸۴ تا۹۲ کار را به جایی رسانده که امروز تصمیم‌گیری برای اصولگرایان بسیار مشکل شده است.از سوی دیگر این وضعیت برای اصلاح‌طلبان نیز وجود دارد و این جریان با توجه به برخی اقداماتی که در گذشته انجام داده‌اند با وضعیتی مواجه شده‌اند که چاره‌ای جز حمایت از آقای روحانی ندارند. دولت‌های نهم و دهم با برخی اقدامات نادرست خود زمینه تفرقه و چند دستگی را در بین اصولگرایان به وجود آورد. این تفرقه و چند دستگی از سال۸۴ آغاز شد و تا به امروز نیز ادامه داشته است. وضعیت احمدی نژاد شبیه به وضعیت کنونی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که به دلیل ناهنجاری‌هایی که داشته، همه خود را کنار کشیده و هیچ کس حاضر نیست از وی حمایت کند. وضعیت به شکلی است که حتی اعضای حزب جمهوریخواه آمریکا که با ترامپ در یک جریان سیاسی قرار دارند حاضر نیستند از وی حمایت کنند.
 
این وضعیت برای احمدی نژاد در سال‌های ۸۴ تا ۹۲ نیز به وجود آمد.اصولگرایان در زمانی که قدرت را در اختیار داشتند موفق نشدند رضایت مردم را به دست بیاورند. به همین دلیل نیز دچار رفتارهای متناقض شده‌اند و از یک‌سو یک گزینه را معرفی می‌کنند و از سوی دیگر این گزینه حضور خود را در انتخابات تکذیب می‌کند.در شرایط کنونی اصولگرایان فاقد یک مرجع و نقطه تمرکز هستند که بتوانند حول آن مرکز جمع شوند و به یک وحدت قابل قبول دست پیدا کنند.در شرایط کنونی اغلب شخصیت‌های اصولگرایی مراقب حفظ آبروی خود هستند و به همین دلیل تلاش می‌کنند با عدم حضور در انتخابات، آینده سیاسی خود را به خطر نیندازند. این وضعیت با مشاهده انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال۹۴ تشدید شده و اصولگرایان با مشاهده این که هیچ کدام از چهره‌های مطرح این جریان در تهران موفق نشدند وارد مجلس شوند ناامیدتر از گذشته شده‌اند.
 
چرا تفرقه و چند دستگی که در سال۸۴ در بین اصولگرایان به وجود آمده بود به زیر لایه‌های این جریان رسوخ کرد و کسی آن را جدی نگرفت؟
 
آقای احمدی نژاد مدعی اصولگرایی بود و اصولگرایان نیز در کوتاه مدت از پیروزی یک چهره اصولگرا بر اصلاح‌طلبان خوشحال بودند.در آن مقطع زمانی کسی فکر نمی‌کرد احمدی نژاد به خود اصولگرایان هم پشت کند. احمدی نژاد در مصاحبه‌های خود به صراحت عنوان می‌کرد که با حمایت مردم به ریاست جمهوری رسیده و خود را وامدار اصولگرایان نمی‌دانست. وی در آن مقطع زمانی از قطع ارتباط خود با اصولگرایان هیچ گونه ابایی نداشت.به همین دلیل خودمحوری‌های احمدی نژاد تا حدود زیادی زمینه را برای چند دستگی اصولگرایان در فضای سیاسی کشور به وجود آورد.از سوی دیگر اصولگرایان جدا از موضوع احمدی نژاد نیز دچار تشتت و تفرقه شدند به شکلی که در انتخابات۱۳۸۸به جای این که با یک کاندیدا در انتخابات شرکت کنند با دو کاندیدا شرکت کردند.فقدان احزاب سازمان یافته نیز این وضعیت را تشدید کرد و اصولگرایان به اقدامات سلیقه‌ای و دفعی کوتاه مدت روی آوردند.اصولگرایان در دویا سه سال ابتدایی دولت احمدی نژاد گمان می‌کردند با مدارا و سعه صدر می‌توانند احمدی نژاد را مهار کنند. با این وجود هر چه زمان بیشتری سپری شد تعارض‌ها شکل جدی تری به خود گرفت و شکاف‌ها عمیق تر شد.
 
چرا با توجه با این که اصولگرایان به این مساله پی برده بودند که حمایت از احمدی نژاد به جریان اصولگرایی و همچنین کشور ضربه می‌زند دوباره در انتخابات۸۸ از وی حمایت کردند؟
 
حمایت اصولگرایان از احمدی نژاد در سال۸۸ یک اشتباه بزرگ استراتژیک بود.اصولگرایان در سال۸۸ تنها به دنبال این بودند که اصلاح‌طلبان دوباره به قدرت نرسند و به همین دلیل با علم به این که ادامه حمایت از احمدی نژاد به سود هیچ کس و از جمله کشور نیست دوباره از وی حمایت کردند.این وضعیت در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز تکرار شد و برخی تنها به دلیل این که عده ای خاص وارد مجلس نشوند به افرادی رای دادند که نام آنها را برای اولین بار می‌شنیدند.این مسائل نشان می‌دهد که فضای سیاسی ایران دچار اشکالات ساختاری جدی است.اصولگرایان در سال۸۸ به این نتیجه رسیده بودند که ادامه رویکرد احمدی نژاد برای کشور مضر است. بزرگان اصولگرایی به شکل‌های مختلف این مساله را به اصولگرایان گوشزد می‌کردند.
 
با این وجود اصولگرایان به جای این که مصلحت جمعی را در نظر بگیرند به مصلحت جناحی خود عمل کردند و کاری را انجام ‌دادند که نباید انجام می‌دادند. نکته جالب این بود که پس از این که احمدی نژاد دوباره در سال۸۸ به قدرت رسید اغلب اصولگرایان به شکل‌های مختلف ابراز پشیمانی کردند و عنوان کردند حمایت از احمدی نژاد در سال۸۸ اشتباه بود.
چرا اصولگرایان در حالی که در بین سال‌های۸۸ تا ۹۲ رقیب سیاسی خود یعنی اصلاح‌طلبان را در صحنه سیاسی کشور نمی‌دیدند و از امکانات بیشتری نسبت به اصلاح‌طلبان در زمینه‌های مختلف برخودار بودند، در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ مغلوب اصلاح‌طلبان شدند؟
به نظر من پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ به دلیل توانمندی و درایت آنها نبود بلکه معتقدم عملکرد نامناسب اصولگرایان در بین سال۸۴تا۹۲ و همچنین در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ باعث شد اصلاح‌طلبان به پیروزی دست پیدا کنند.
 
اصولگرایان در بین سال‌های۸۸ تا۹۲ این واقعیت سیاسی را فراموش کرده بودند که رای مردم سرنوشت کشور را مشخص خواهد کرد نه سیاست‌های آنها. از سوی دیگر احمدی نژاد پس از این که به ریاست جمهوری رسید و خیالش از ادامه مسیر قدرت راحت شد هر کاری که دوست داشت انجام داد و به همین دلیل کشور را در عرصه بین‌المللی و داخلی با مشکلات زیادی روبه رو کرد. در نتیجه مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ تنها به دلیل عملکرد نامناسب اصولگرایان در دولت‌های نهم و دهم به رقیب اصولگرایان رای دادند تا قدرت از دست آنها خارج شود. در سال۹۲ برای مردم مهم نبود چه کسی قدرت را به دست بگیرد. تنها نکته ای که برای مردم مهم بود این بود که اصولگرایان قدرت را در دست نداشته باشند.اصولگرایان در دولت‌های نهم و دهم حاضر نبودند واقعیت جامعه را بپذیرند که دولتی که با حمایت اصولگرایان بر سرکار آمده از تحقق مطالبات مردم ناتوان است و به جای آن مشکلات جدیدی را برای مردم و کشور به وجود آورده است.
 
شرایط به شکلی شده بود که هنگامی که مردم نسبت به وضعیت جامعه گلایه می‌کردند اصولگرایان از اساس مشکلات موجود کشور را کتمان می‌کردند و به مردم وعده توخالی می‌دادند که همه چیز در آینده نزدیک ساماندهی خواهد شد. این در حالی بود که مردم با گوشت و پوست خود این مساله را درک کرده بودند که مسیر حرکت دولت‌های نهم و دهم به سمت ساماندهی امور جاری کشور حرکت نمی‌کند بلکه به بیراهه می‌رود.
 
به نظر شما نزدیک شدن اصولگرایان به آقای روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ به دلیل پذیرش اشتباهات گذشته است و یا منفعت طلبی؟
 
به نظر من نزدیک شدن اصولگرایان به آقای روحانی براساس مصلحت اندیشی صورت می‌گیرد.اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که عملکرد آنها در دولت‌های نهم و دهم به اندازه ای نامناسب بوده که مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ نیز مانند سال۹۲ از اصلاح‌طلبان و گفتمان اعتدال آقای روحانی حمایت خواهند کرد.بنده به جرات عنوان می‌کنم که اصولگرایان با گوشت و پوست خود این خطر را درک کرده‌اند و به همین دلیل نیز مصلحت را در این می‌بینند که روز به روز به آقای روحانی نزدیک تر شوند.در شرایط کنونی اصولگرایان برای بقا در فضای سیاسی کشور و در اختیار داشتن قدرت، مصلحت را در این دیده‌اند که به افکار عمومی القا کنند نسبت به آقای روحانی دیدگاه منفی ندارند. با این وجود هر شخصی که با پرچم اصولگرایی وارد انتخابات شود به مهره‌ای سوخته تبدیل خواهد شد.
 
دیدگاه شما درباره حضور آقای قالیباف در انتخابات چیست؟
 
به نظر من آقای قالیباف تمایل دارد در انتخابات حضور پیدا کند.با این وجود ایشان تنها برای اعلام حضور در انتخابات حاضر می‌شوند و نمی‌توانند توفیقی به دست بیاورند.
 
حضور احتمالی آقای جلیلی را در انتخابات چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
حضور و یا عدم حضور آقای جلیلی هیچ تاثیری در سرنوشت انتخابات ندارد.
 
شما به چه میزان نسبت به آقای فتاح شناخت دارید؟آیا ایشان می‌توانند در انتخابات ریاست جمهوری تاثیر گذار باشند؟
 
رابطه بنده با آقای فتاح در دولت نهم بسیار صمیمی بود. با این وجود استنباط بنده این است که ایشان در انتخابات حضور پیدا نخواهند کرد. به نظر من اصولگرایان نباید با آقای روحانی در انتخابات۹۶«کل‌کل» کنند.
 
آیا احتمال حضور علی لاریجانی در انتخابات وجود خواهد داشت؟
 
آقای لاریجانی تنها در شرایطی در انتخابات حضور پیدا خواهد کرد که اصولگرایان به وی تکلیف کنند و ایشان برای انجام تکلیف در انتخابات حضور پیدا کند.با این وجود در شرایط کنونی این وضعیت وجود ندارد و اصولگرایان به دنبال این نیستند که به آقای لاریجانی تکلیف کنند که در انتخابات حضور پیدا کند.پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال۹۴ اصولگرایان دچار یاس وسرخوردگی درون گروهی شده‌اند و این مساله به خوبی در رفتار اصولگرایان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مشهود است. به عبارت دیگر حلاوت ناکامی اصولگرایان در انتخابات۹۴ هنوز زیر زبان مردم است.
 
به همین دلیل یک سیاستمدار باهوش در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ تحت لوای اصولگرایی در رقابت‌های انتخاباتی حضور پیدا نخواهد کرد. به نظر من اصولگرایان به دلیل چنددستگی در نهایت موفق نخواهند شد به یک گزینه واحد دست پیدا کنند.اصولگرایان در انتخابات اخیر همواره با معضل چند دستگی و تفرقه روبه‌رو بوده‌اند و به نظر می‌رسد این وضعیت در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز وجود خواهد داشت. در شرایط کنونی نشانه و علامتی مبنی بر اجماع اصولگرایان وجود ندارد و رویکردی که در پیش گرفته شده در نهایت به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.از سوی دیگر مشکلات مردم به اندازه ای زیاد شده که ممکن است به جز گزینه‌های اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به دنبال افرادی باشند که دارای نظریه‌های متقن وصحیح مدیریتی باشند تا بتوانند مشکلاتشان را حل کنند.
 
در زمانی که کشور مورد تحریم قرار داشت برخی عنوان می‌کردند تحریم‌ها بیشتر به کشور آسیب وارد کرده یا تصمیم‌ها؟ به نظر من به همان اندازه که تحریم‌ها بر اقتصاد کشور تاثیرگذار بود تصمیمات اشتباه مدیران نیز در این زمینه دخالت داشت.ما تا زمانی که موفق نشویم مشکلات مدیریتی و انتخاب مدیران خود را حل کنیم نمی‌توانیم به اهداف خود برسیم. در سال‌های اخیر سیستم مدیریتی ما با مشکلات متعددی مواجه شده که باید هرچه زودتر این مشکلات را حل کنیم.
 
تحلیل برخی از اصلاح‌طلبان این است که عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سبب وحدت بیشتر اصولگرایان و در نهایت به ضرر آقای روحانی تمام خواهد شد. به نظر شما حضور و یا عدم حضور احمدی نژاد چه تاثیری بر رویکرد اصولگرایان برای اجماع خواهد داشت؟
 
به نظر من عدم حضور احمدی نژاد بیش از همه برای خود ایشان مثبت بود.با این وجود بنده برای احمدی نژاد آینده سیاسی متصور نیستم و معتقدم احمدی نژاد به آخر خط رسیده است. احمدی نژاد اگر تلاش کند بیشتر وقت خود را صرف تدریس در دانشگاه کند، بیشتر به سمت عاقبت به خیری حرکت می‌کند و هم به سود خود عمل کرده و این که زحمت جدیدی برای مردم و کشور به وجود نیاورده است. بنده آخرین بار ایشان را در یک مراسم غیر رسمی دیدم. اتفاقا ایشان به صورت اتفاقی در صندلی کنار من نشستند و بنده نیز به احترام ایشان از صندلی بلند شدم و با ایشان احوالپرسی کردم. در این مراسم یک دختر بچه کوچک حضور داشت که آقای احمدی نژاد مرتب وی را صدا می‌زد و به نظر می‌رسید نوه ایشان است. بنده به ایشان گفتم آقای احمدی نژاد هنگامی که فردی دارای نوه می‌شود کم کم به آخر خط رسیده و باید بیشتر مراقب عملکرد خود باشد.
 
با چراغ سبز نشان دادن جامعه روحانیت مبارز به آیت‌ا...‌هاشمی این شائبه در فضای سیاسی به وجود آمده که ممکن است آیت‌ا...‌هاشمی از ظرفیت سیاسی خود در بین اصولگرایان در جهت حمایت از آقای روحانی استفاده کند.به نظر شما آیا آیت‌ا...‌هاشمی با استفاده از چنین شگردی به دنبال به دست گرفتن ابتکار عمل در انتخابات ریاست جمهوری آینده است؟
 
بدون شک آیت‌ا...‌هاشمی و رئیس دولت اصلاحات به همان شکل که در سال۹۲ در انتخابات تاثیرگذار بودند، در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ نیز تاثیرگذار خواهند بود.به نظر من در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ آیت‌ا...‌هاشمی۵۰درصد و رئیس دولت اصلاحات۳۰ درصد در پیروزی آقای روحانی نقش داشتند. با این وجود شرایط انتخابات۹۶ از بسیاری جهات با انتخابات ۹۲ متفاوت است و نیازمند درایت و دوراندیشی جدیدی است.
 
بدون شک آیت‌ا...‌هاشمی در انتخابات ۹۶ نقش نقطه تمرکز حامیان دولت را ایفا خواهد کرد و حامیان دولت اعم از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل حول محور ایشان در حمایت از آقای روحانی اجماع خواهند کرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: